براي رياست جمهوري چهاردهم --- انتخابات براي تغيير است


یاددداشت اول |

 

با مسووليت سردبير

 

مساله سياست قدرت است و مساله قدرت، حکمراني است  و در يک فرايند مردم سالار انتخابات مسير تغيير را به حاکمان نشان مي دهد. شهروندان در انتخاباتي بدور از خشونت به مديران خود مسيري که بايد طي نمايند را تاکيد مي کنند، بنابراين چنانچه نتيجه انتخابات تغيير نباشد، اصولا مفهوم انتخابات زير سوال مي رود  و در آن صورت لزومي ندارد که انتخاب هاي متفاوت برگزار شود، بنابراين انتخابات مقدمه تغيير است، شهروندان تغيير مي خواهند و حاکمان براي ماندن در قدرت نيازمند رضايت شهروندان هستند، بنابراين اداره يک حکمراني محتاج درک متقابل حاکمان و شهروندان از يکديگر دارد، يک سو تغيير مي خواهند و ديگر سو نيازمند رضايت است. بر اين اساس نارضايتي در ميان شهروندان از فقدان تغييراتي است که آنها مي خواهند و انجام نمي شود. در انتخابات رياست جمهوري چهاردهم در خوش بينانه ترين حالت بيش از پنجاه درصد از شهروندان شرکت نکرده اند و البته ميدانيم که در مرحله دوم  نيز با چه کيفيتي در انتخابات شرکت کرده اند، اما هر چه بود، گذشته است و راه نرفته اي باقي مانده است، قرار بود در 1404 ايران کشور اول منطقه باشد و الهام بخش اقتصاد و فرهنگ و سياست براي کشورهاي خاور ميانه، قرار بود بر اساس اين سند، شهروندان ايراني رضايتمندانه امورات خود را پيش ببرند و قرار بود .... اينک پرسش اين است آيا به اين قرارها رسيده ايم؟ آيا اينک توانسته ايم بحران هاي پيش روي کشور را از پيش رو برداريم، آيا مسوولان ما توانسته اند به عهد خود با مردم وفا کنند؟ اگر توانسته اند چرا بيش از پنجاه درصد در انتخابات علاقه اي به مشارکت و دخالت در قدرت سياسي نداشته اند؟ آيا وضعيت معيشت، مهاجرت، بحران هاي محيط زيستي و دهها مساله ديگر شايسته ملت ايران است؟

براي همه اين کاستي ها چه کسي پاسخگوست؟

و براي گذر از اين بحران ها چه مسيري را بايد پيمود ؟ همه اينها نکاتي است که به رييس جمهور چهاردهم يادآوري مي کند که وقت اندک است و انتظار بسيار، مردم سالاري  نوپاي ايران اسلامي نيازمند اصلاح و مرمت است و هيچ راهي جز بازگشت همه جانبه به خواسته هاي ملت نيست. ملت صاحبان مملکتند و حق دارند درباره ملک مشاع خود تصميم بگيرند و اظهار نظر کنند و مسوولان موظفند به آنچه شهروندان مي گويند عمل کنند نه يک کلمه کم نه يک کلمه بيش.