کابينهچهاردهم و راه پيش رو


یاددداشت اول |

■  با مسووليت سردبير

 

درباره انتخاب کابينه حرف و حديث هاي بسياري گفته شده است، از مدعيان ولايتي که با علم به ديدگاههاي رهبرمعظم انقلاب انتخاب ديگري داشتند و سخنان صادقانه و بي پرواي رييس جمهور- که البته بيان واقعي بود که در ساختار نظام اسلامي سالهاست جاري است-  به همين خاطر هم تعجب کسي برانگيخته نشد، شايد به عبارتي بايد گفت ساختار نظام مبتني بر قانون اساسي جمهوري اسلامي اقتضاي چنين روشي، پيش پاي مسوولان مي گذارد(هر چند درست يا غلط بودن  چنين روشي، بحث خود را مي طلبد) اما هر چه که بود انتخابات به پايان رسيد و مجلس به کابينه اي مشترک از اصلاح طلب و اصول گرا راي اعتماد داد، در واقع نامزد اصلاح طلبان نشان داد مي توان با اصلاحات به زبان مشترک با گروههاي ديگر رسيد و  جناب سيد محمد خاتمي نيز با حمايت خود بر آن تاکيد کرد، البته اين مرز تساهل و دگر پذيري متاعي است که گويا تنها با اصلاح طلبان معنا پيدا مي کند و شوربختانه تا رسيدن به اين مرحله معرفتي در ميان اصول گرايان مسيري طولاني وجود دارد،  زيرا هيچگاه اصول گرايان تا به اکنون ظرفيت دگر پذيري را از خود نشان نداده اند، آنها همواره پيروزي را در خالص سازي و يکدست سازي  قدرت دانسته اند و برهمان روش نيز عمل کرده اند ( البته منظور از اصول گرايان، بنياد گرايان نو ظهور نيستند زيرا آنها اصولا جداي از ملت راه خود را رفته و مي روند) اما نکته بسيار مهمتر آنکه اين کابينه تمام سرمايه نظام اسلامي است و صاحب چهل و نه درصد مشروعيت مردمي است، به عبارت واضح تمام گروهها ي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و... که در انتخابات شرکت کرده اند نتوانسته اند  همراهي نيمي از جمعيت را به خود اختصاص دهند و به هر دليل بيش از پنجاه درصد از شهروندان رويه ها و سياست هاي جاري را قبول ندارند و با اقدامي اعتراضي در انتخابات شرکت نکرده اند، خردمندي آن است  اينک که  رياست جمهوري -با آنکه مي توانست ژست اپوزيسيون بگيرد- اما خود را تابع و ادامه قدرت  رهبري ميداند به حرفهاي ناشنيده کف جامعه توجه بيشتري کند، تصور اينکه مي شود حل مشکلات را با وعده و وعيد به روز ديگر انداخت اشتباهي است که عاقبت نخواهد داشت ، بايد نگاه نادرست امنيتي و رد صلاحيت ها  را اصلاح کرد و ميدان بروز و ظهور به نخبگان جامعه را عملي کرد، بايد با درک شرايط، زمينه  را براي حضور مسالمت آميز پنجاه و يک درصد شهرونداني که با صندوق راي قهر کرده اند را فراهم ساخت  اين را نيز بايد بدانيم  لازمه سياست هاي نو و خردمندانه بکار گرفتن انسانهاي شايسته و خردمند است. به اين خاطر بايد تمام سعي کارگزاران، بازگرداندن نخبگان و شايستگان به مدار حکمراني باشد، فقدان حضور آنها در قدرت، مرگ تدريجي  ساختار حکمراني را به همراه  خواهد داشت، بنابراين از اين آخرين فرصت موجود بايد بهره برد و نگذاشت کار از دست بشود.