■  با مسووليت سردبير

يکي از اساسي ترين نيازهاي جامعه امروز ايران شنيدن سخنان متقن و مستدل از مديران است. افکار عمومي نياز دارد به اينکه در تعاملي دوطرفه با مديران هم شنونده ديدگاههاي آنها باشد و هم يقين کند مديران نيز ديدگاهها و حرفهاي مخاطبان را شنيده اند  و دقيقا در همين نقطه است که ضرورت وجود  رسانه هاي آگاه، دلسوز و کارآمد معنا پيدا مي کند. آنها مي تواند فاصله بين حاکميت و شهروندان و شکاف بين مديران و کف خيابان را ترميم نمايند. براي نمونه  همه ساله اين ايام و در هفته دولت تمام تمرکز مديران و مسوولان کشوري و استاني بر ارايه گزارش به شهروندان متمرکز بود اما در سال جاري بخاطر تصادم با اربعين و ايام شهادت سرور آزادگان چنين اتفاقي به محاق رفت، نکته مهم اين مساله درباره استان هاي مختلف و گلستان  در سال جاري آن است که مديران ارشد استاني و استاندار در معرض تغييرند و احتمالا در چند وقت آينده جابجا خواهند شد، بنابراين ضرورت داشت و دارد که مديران گزارشي متقن و معلوم و البته مکتوب در اختيار رسانه ها قرار دهند تا هم در تاريخ ثبت شود تا همه شهروندان حال حاضر در جريان عملکرد آنها به گونه اي دقيق قرار گيرند. ارايه گزارش در فضايي آرام  و در رسانه هاي معتبر مي تواند هم باب گفت و گو را باز کند و هم به بسياري از انتقادات پاسخ دهد. علاوه بر اينها  اسنادي قابل نقد در اختيار افکار عمومي و پژوهشگران امروز و فردا خواهد گذاشت تا بتوانند امروز ما را نقد و نظر کنند. تصور کنيد پنجاه سال ديگر مي خواهند دولت سيزدهم را در گلستان به بحث بنشينند علاوه بر منابع دولتي، به کدام  اسناد رجوع خواهد شد؟ به اين خاطر  سخن گفتن هاي احساسي، شفاهي و يا مناظره هاي جنجالي و حتي  حضور در فضاي مجازي  شايد براي ساعاتي دل خوش کننده باشد اما آنچه مي ماند کلمات سنجيده اي است که بايد مديران خود را به آن بيارايند.