ميراث سه ساله


یادداشت |

حسين قلندري

در بيشتر موارد اهل فرهنگ و هنر با مطالعات اقتصادي و روش هاي آماري خيلي سازگاري ندارند با اين همه مبناي توسعه فرهنگي، توسعه اقتصادي است همان کهنه داستان زيربنا و روبنا که طرفداران برابري و برادري در قرون اخير به آن بار سياسي را افزودند. اخيرا در روزنامه گلشن مهر چالش ها بر سر هزار راه رفته يا نرفته در سه سال اخير استان شکل گرفته که مرده ريگ آينده دولتمردان در اين سالها چيست و آيا ميراثي براي آينده از اين حضرات خواهد بود ؟!

مهندس قوانلو مرد آمار است و دو باري که در دفترشان زماني که خود دولتمرد و مدير صمت استان بودند به اتفاق رفقاي فرهنگ و ارشاد استان در خدمتشان بوديم از جهت پيگيري مصوبات فرهنگ عمومي. مردي که آن زمان از لابلاي چرخ دنده هاي صنعت با ما صحبت مي کرد اينک به زيبايي در کار فرهنگي روزنامهنگاري شهره شده و جاي خوشوقتي است که اهل صنعت به معني واقعي "  تخنه " اهل هنر شده اند. در بيشتر مواقع روزنامه نگاران مردان و زنان دقيقي هستند و ذهن تحليلي و رياضي دارند و اينکه روزنامه نگاري در برابر استاندار، آماده مناظره شده است بيشتر بر همين توان تحليلي تکيه نموده چيزي که در نوشتار آقاي محمد صادق سالاري دانش آموخته علوم سياسي نيز نمايان است، متن و جوابيه اي با ارائه آمار و احتمالات و نتيجه گيري منطقي که بعيد است کارشناس يا مديري از مجموعه مقابل چنين نوشتاري را ارائه دهند. سخن اين نويسنده در موضوع ياد شده اين است که ادعاي مجموعه استانداري با اين عنوان  که بهترين روزگار اقتصادي و اجتماعي استان در اين سه سال رقم خورده را مي توان در يک قاب ملي هم ديد. با توجه به ساختار سياسي و اقتصادي که در کشور وجود دارد، در اغلب موارد استان ها تابع سياست هاي مرکزي اند و اغلب مديران حتي با ارائه برنامه هاي مديريتي شان، مجبور مي شوند بيشتر شيوه کارمندي را پيشه کنند. اين بدان معني نيست که مدير متفکر و اهل فن نداريم بلکه سخن از اجراي سياست هاي اقتصادي و اجتماعي است که اغلب از بالا بخش نامه مي شوند. من به عنوان يک کتاب خوان کسي را نقد نمي کنم و عليه يا له کسي سخني نمي نويسم با اين همه به جهت مسووليت هايي که مدتي با آنها با رفقاي برنامه ريزي استان و استانداري در ارتباط بودم شيوه انتخاب دستگاههاي برتر سال را با نام جشنواره شهيد رجايي را تجربه کرده ام. جشنواره اي که چندان با کارايي واقعي ادارات مانوس نبوده و بيشتر سند محور بوده تا مستندي از انجام کارهاي انجام شده مربوطه. شايد فردي يا نهادي پيدا شود و بر اين سخن خرده بگيرد ولي خود ايشان هم مي دانند که داستان از چه قرار است با اين همه جانب احتياط را رعايت مي کنم و ضمن سپاس از برگزاري اين جشنواره معترفم نهاد و اداراتي هم هستند که واقع بينانه کار مي کنند که چه بسا کم يا اصلا ديده نشوند. به باور من ميراث اين سه سال اخير با توجه به موارد فوق، برشي از سه سال اقدامات دولت سيزدهم است در بعد استاني ما. همه شاخص ها و آمارها گوياست و به نظر مي رسد روزنامه نگار ما کار دشواري در مناظره با دولتمرد استاني نخواهند داشت.  اين ادبيات رفقا از مجموعه استانداري که سه سال اخير را بهترين دوران سازندگي معرفي مي کنند هم احتمالا از سر آمارهايي غير واقعي است که مديران موظف به روخواني آنها هستند. من شخص استاندار را انساني منصف مي دانم و در ارائه گزارشاتي به بالادستي ها ايشان را مديري راستگو و توانمند ديده ام لذا مصدر ادعاي ايشان را به احتمال زياد بايد از مجموعه اقتصادي ايشان بدانيم که يکي از نقاط مورد اعتراض دلسوزان استان به آقاي استاندار در اين سه سال همين تيم اقتصادي ايشان بود. خود من موافق هيچ توسعه اي اقتصادي در اين سه سال براي استان گلستان نيستم با اين همه با فرض اين احتمال اگر هم بخواهيم به اصطلاح پيشرفت يا توسعه اي را براي استان در نظر بگيريم، نمي بايست در کنار استانداري و ادارات دولتي نقش بزرگان استان و نيز تلاش نماينده هاي مجلس شوراي اسلامي استان به ويژه شهر گرگان را ناديده انگاريم. بد نيست در ارايه هر پاسخي يا گزارشي براي مردم يک مقايسه واقعي از وضعيت موجود و گذشته را با کارهايي که انجام داده ايم را به نمايش بگذاريم و سعي کنيم به نسبت لمس واقعي تفاوت ها، از گزارشات خود دفاع کنيم وگرنه در استان ها که اغلب مديران حتي با بعد استاني مديريت آشنا نيستند، جز تاييدات و کف زدن ها چه کار ديگري مي توانند در برابر مافوق خود انجام دهند.