ماه مدرسه


یاددداشت اول |

■  مريم قرآني

کم کم اول مهر مي آيد، ازدحام پدر و مادران در کوي و برزن براي خريد وسايل فرزندان دانش آموزشان بيشتر مي شود  و بوي مدرسه  در کوچه و خيابان جاري مي شود. سال اولي ها، بزرگترها، دوره اولي ها، .... همه و همه در تدارک مدرسه هستند، بچه ها يک طرف ماجرايند، مادران و پدران سوي ديگر ماجرا و معلمان و مديران بخش سومي هستند که در التهاب و جوش و خروشند، همه به گونه اي نگرانند و دلشوره دارند، يکي براي کتابهاي درسي، يکي براي دفتر و قلم، يکي براي سرويس مدرسه، يکي براي سال آخري بودن و کنکور و.... بالاخره همه با اضطراب و نگراني و اين دلهره ي گاه تلخ و گاه شيرين، در ميان همه شهروندان گلستاني موج مي زند چون از نزديک به  دو ميليون جمعيت گلستان، نزديک به چهارصد هزار دانش آموز در سه هزار مدرسه  به درس مشغول مي شوند و بايد  بيش از بيست و چهار هزار معلم بار مسووليت آنها را در مسير دانش آموختن به دوش بکشند، اما در کنار اين دغدغه هاي طبقه متوسط، بخش ديگري از اين دانش آموزان دغدغه هايي دارند که دغدغه هاي آنها نيست، دلشوره هايي که آنها مسوول آن اضطرابها و نگراني ها نيستند، آن وارث ناتواني هاي پدر و مادران در تامين معيشت خانوارند، تصور کنيد هزينه اي که بايد براي لباس، کتاب، کيف، کفش و هزينه هاي جاري .... پرداخته شود تا دانش آموزي به مدرسه برود و پدر و مادرها از عهده آن بر نمي آيند. آمارها از ترک تحصيل دانش آموزان نگران کننده است، طبق جديدترين گزارش مرکز پژوهش‌هاي مجلس درباره ترک تحصيل دانش‌آموزان، سال گذشته بيش از 911هزار نفر در گروه سني 6 تا 17 سال از تحصيل بازمانده‌اند و 279هزار دانش‌آموز نيز ترک تحصيل کرده‌اند. اين گزارش مي گويد: کودکان کار و خيابان، کودکان آسيب‌ديده و کودکان ترک تحصيل‌کرده همگي با بازماندگي از تحصيل مرتبطند و عمدتاً به دلايل اقتصادي امکان ادامه تحصيل را ندارند.

آمار نگران کننده اي که بايد براي آن تدبيري انديشيد، اما از آن سو دولت توان سامان دهي به امور را ندارد، پس چه بايد کرد؟ به نظر مي آيد بايد هر يک از ما که توان کمک به هم نوعان را دارد به سهم خود دست کودک يا نوجواني را که خانواده اش بضاعت کافي ندارد را بگيرد و حتي الامکان به مدد شهروندان ديگر برسد. نهادهاي مدني و خيريه ها بايد با همراهي و يکدلي و ارتباط با اين خانواده ها شرايط کمک به دانش آموزان را تسهيل نمايند و اميدوار به اصلاح وضع موجود باشيم. کودکان و نوجوانان سرمايه هاي ما هستند اگر آنها در مسيري صحيح هدايت نشوند، آينده روشني در انتظار ما نخواهد بود. کلام آخر آنکه اگر تواني در خود مي بينيد دست در جيب سخاوت خود کنيد و دست يک کودک دانش آموز را بگيريد.

مديرمسوول