يادداشتي براي روز شهرها


یادداشت |

حسين ضميري

در مواجهه با عنوان روز شهرها، قبل از آنکه به چيستي شهر بپردازيم، مي بايست به کيستي شهروندان پرداخت. در واقع يک شهر  با حضور شهروندان متعهد و آگاه متولد ميشود، رشد ميکند و به بالندگي ميرسد. شهروندي که در کيستي خود هنوز گير کرده است، نميتواند به چيستي يک شهر برسد. هويت يک شهر را  شهروندان آن مي سازند. صد البته جغرافياي شهر و تاريخ تحولات گذشته تاکنون آن منطقه، تکه هايي جدانشدني از اين پازل هستند. انسان و شهر  نسبت به هم خدمات متقابلي دارند. شايد در دوره هاي سُنت، شهروندان فقط و فقط به دنبال مکاني براي زيستن بودند ولي با پيشرفت علم در مدخل هاي اجتماعي و حضور متفکرين در حوزه هاي گوناگون انساني، اين مکان ها  نيازمند يک هويت متکثر و مداوم شدند. خرده فرهنگ هاي  حاضر در شهر  خانه ها، کوچه ها، خيابان ها و تمامي اماکن عمومي و خصوصي را دستخوش تحول کردند. تبادل فرهنگ ها، تحولي عظيم را  ايجاد کرد. نگرشي روشن براي پاسخ به سوالاتي که بايد از خويشتنِ جمعي پرسيد. خويشتني منعطف  که بستري براي آمد و رفت تفکر و مدنيت شد.

.... هر چه اين نوع پرسمان ها بيشتر شد، عِرقِ هويتي شهروندان نيز نسبت به تمامي پارامترهاي شهرنشيني، افزايش يافت. تا آنجا که يکايک آحاد جامعه، حقوق ديگري را حقوق خود دانسته و بنا به قوانيني ننوشته - اما اجرايي - براي هويت بخشي بيشتر به همگان و به ويژه  به خود، رسالت خود را به انجام مي رسانند. يکي از کارکردهايي که در اين ميانه، به ظهور و بروز مي رسد، اعلام روزي به عنوان روز شهر است. در گراميداشت روز شهر، ساکنان آن  هم به خود و هم به مسافران و گردشگران حاضر در آن روز؛ يک موضوع مهم را يادآوري مي کنند: ما داراي هويتي هستيم که به آن افتخار مي کنيم. شهروندان در روز شهر، تکامل رويدادهاي تاريخي را در بستري به نام جغرافياي شهري  گرامي مي دارند. روز شهر، آينه اي تمام قد براي همه ي شهروندان آن است که عملکرد خود را نسبت به تمامي مسائل شهري  ببينند. آن ها بايد هوشمندانه، دِين خود را نسبت به هويت بخشي شهر ادا کنند. اين دِين مي تواند، انتخابي صحيح و دقيق در حوزه ي شوراي شهر و شهردار منتخب باشد- و صد البته مطالبه گري قانوني و مدني- و هم مي تواند رعايت کامل قوانين مرتبط با ابعاد مختلف شهروندي باشد. دغدغه مندي، خلاقيت و ابتکار، سهيم دانستن خود در امور زيربنايي و روبنايي همه و همه نشانگر بروز و ظهور يک هويت است. وقتي که همه ي شهروندان در کنار همه ي مسئولين شهري - که خود آن ها هم به نوعي شهروند و بهره بردار از بسترهاي شهري هستند - فعل خواستن را براي برند کردن نام شهر خود و ثبت آن در تقويم ملي کشور  صرف کردند، مي توان مفتخر بود که ميراثي ملموس، روح انگيز و غير قابل گسست هاي تاريخي  به نام  هويت شهر  رخنمون يافته است.

 

و اما يک سوال:

آيا شهروندان و مسئولان مرتبط  شهر تاريخي گرگان،  به اين نگاه رسيده اند که همه با هم به سمت يک ساحل مقصود، پارو بزنند؟

هدفمند شدن، نرمش هاي  آگاهانه، استمرار و ايثار  از شاخصه هاي ضروري اين مقوله ي اجتماعي ست. اميد آنکه براي پاسداشت هويتي به نام  روز شهر  و تکامل و تحويل آن به نسل هاي آينده، وظيفه ي انساني و مدني خود را به نيکويي  انجام بدهيم.

باورم نيست ز بد عهدي ايام  هنوز

 

نويسنده