ستون انجمن سينماي جوان


ویژه نامه |

 سهيل قنبرزاده- عکاس و مدرس عکاسي در انجمن سينماي جوان

در سال 1381 با انجمن سينماي جوان دفتر گرگان آشنا شدم، در همان آغازين روزهاي ورود به مجموعه انجمن سينماي جوان شخصيت آرام و مهربان استاد امامي براي من جلب توجه نمود، به گونهاي که در طي سال هاي بعد به بهانه هاي مختلف نزد ايشان مي رفتم و مطالب مختلف در حوزه عکاسي و سينما را نزد ايشان مشق مي کردم،

جناب مسعود امامي با تمام تلاش و صبوري خود ستون شکل گيري و تداوم مجموعه انجمن سينماي جوان بودند و هستند، اميدوارم در مسير هنر ، هنرجويان بتوانند از دانش و هنر ايشان بهرهمند شوند.

 

پايه هاي موفقيت

 حاتم ناييج زاده -فيلمساز و مدرس سابق انجمن سينماي جوان

همه ما بي شک در طول ساليان درس و تحصيل، معلمين و استادان زيادي را ديده ايم. اما چرا برخي از مربيان و استادان تأثير شگرفي به کار و زندگي ما مي گذارند؟!آنچه به نظر مي رسد جالب توجه است شخصيت و منش و اخلاق آن استاد است که روي ما تأثير مي گذارد!

اينان مدرسيني هستند که فقط به مطالب کلاش شش اکتفاء  نمي کنند و هنگام تدريس پرنده خيال و ذهن هنرآموزان را به پرواز درمي آورند! آنان فقط درس نمي دهند بلکه درس زيستن و  فکر کردن و زندگي مي دهند!

استاد مسعود امامي چنين معلمي بوده است! او طي ساليان متمادي که به عنوان مدير انجمن سينماي جوان گرگان بود از هيچ کوششي براي آموزش و يادگيري هنرآموزان دريغ نميکرد. همواره با رويي گشاده و سعه صدر بچهها را ميپذيرفت و پيگير و مشوق پروژه هاي آنان بود.

ايشان؛ انجمن سينمايي جوان را خانه خود ميدانست و به زيبايي و ايمني و آرامش مکان بسيار اهميت ميداد.

عشق و علاقه استاد به خانواده خصوصا پدر و مادرش(پايه هاي موفقيت فرزند در خانه و جامعه) زبان زد خاص و عام بود. يادم مي ياد غروب يکي از روزهاي تابستان که هوا هم کاملا شرجي بود با استاد از جايي برمي گشتيم که استاد از من خواست از مسير کمربندي برويم. به امام زاده عبدالله که رسيديم ايستاديم. استاد شمع و گلاب و يک ظرف آب گرفت و به سمت مزار مادرش رفت بعد از قرائت فاتحه و شستن قبر با گلاب از قبر مادرش عکس گرفت، هميشه دلش که مي گرفت به عکس پدر و مادرش خيره مي شد و براشون فاتحه مي خواند.

مادامي که با هم تنها بوديم از تمام حرفها و خاطراتي که تعريف مي کرديم خاطرات عشق مادر به پدرش را جزو بهترين اتفاقات زندگيش ياد مي کرد يکي از خاطرات شيرين و زيبا از زبان استاد مسعود امامي:

مادرم نيم ساعت قبل از آمدن پدرم بي قرار بود و منتظر آمدنش مي شد. پدرم کارمند اداره دخانيات بود و هميشه گرد و غبار روي کلاه و شانه هاي کتش مي نشست و مادر با فرچه در فاصله بين در حياط تا در سالن کلاه و سرشانه هاي کت پدرم را تميز مي کرد و تمام اين کارها با عشق و علاقه بسيار زياد مادر به پدرم بود.

 

بسيار دست و دلباز

بهزاد حسن پور -هنرجوي سابق انجمن سينماي جوان

 بنده از سال ها خيلي قبل آقاي امامي رو دور ادور ميشناختم اما بطور جدي و حرفه اي از سال 1378 بواسطه گريم در سريال جهان بانو با جناب مسعود امامي عزيز آشنا شدم و بعدها هم که ايشان استاد بنده در انجمن سينماي جوان بودند و در پروژه هاي ديگر راهنماي بنده.

در همه اين سالها ايشان را فردي کار بلد، متين، آرام، باشخصيت، منطقي و بسيار راهنما و آموزگار ديدم که در انتقال تجربياتش بسيار دست و دلباز بودند و هستند و بي هيچ منتي در اختيار جوان ترها قرار مي دادند.

 او در حين کار اگر خطا يا بي تجربگي از عوامل سر ميزد بدون اينکه به روي شخص بياورند به نوعي مسير ذهن بقيه عوامل را به جهت ديگري سوق مي دادند تا اون مشکل حل شود .

در کل مي توان گفت؛ ايشان انساني به تمام معنا هستند و اميدوارم ساليان متمادي سايشون بر سر ما و سينماي کشور باشد.

 

معلم، راهنما و حامي

 نگار حبيبي -مدرس انجمن سينماي جوان

يادش بخير....فضاي دفتر شلوغ و پر همه بود صدا به صدا نميرسيد يکي ميرفت و يکي ميآمد و ديگري بلند ميخنديد در اين هياهو، مردي آرام به خاطر دارم، هنوز اسمش را هم نميدانستم حتي نميدانستم مدير انجمن سينماي جوانان گرگان است، اينها را وقتي فهميدم که آنجا هنرجو شده بودم.

با اينکه در آن سالها تدريس نميکرد و من هرگز سر کلاسش ننشسته بودم از او بسيار آموختم سوالي اگر داشتم شفاف و کوتاه و دقيق پاسخ ميداد راهي اگر براي يادگيري وجود داشت نشانم ميداد چيزي اگر مينوشتم ميخواند و راهنماييم ميکرد.

 او را سر صحنه اي مي ديدم مينشستم گوشهاي و نگاه  ميکردم که با نور و دوربين چه ميکند و چه قابي ميبندد آن روزهاي پرکار با صبر و آرامش راهنمايم ميکرد.

 تدريس را که شروع کردم اعتماد و حمايتش پيوسته با من بود حضورش در اين شهر کوچک غنيمتيست که هميشه قدردانش هستم.

مسعود امامي براي من معلم راهنما و حامي بوده هست و خواهد بود.

 

معلم معلم بزرگ اخلاق و هنر

اميرحسين بهي-کارگردان فيلم مستند و هنرجوي انجمن سينماي جوان

خاطرم هست بعد از ساخت اولين فيلم مستند از استاد امامي تقاضا کرديم که فيلم ما را نقد و بررسي کنند . ايشان در کمال مهرباني و تواضع پذيراي ما بودند و چند جلسه برايمان وقت گذاشتند که آنجا بود که اول شيفته اخلاق ايشان شديم.

نکته قابل توجه اين است که استاد امامي معلم چند نسل از هنرجويان و هنرمندان شهر ما هستند و بين همه اين دوستان مقبوليت و محبوبيت ويژه اي دارند. اين موضوع گواهي ميدهد که استاد امامي عاشقانه علم و تجربياتش را در اختيار هنرجويان قرار داد و معلم بزرگ اخلاق و هنر است.

 

 

 پدر معنوي هنرجويان

 انجمن سينماي جوان

محدثه مظفري -فيلمساز و هنرجوي انجمن سينماي جوان

بهترين ويژگي شخصيتي آقاي مسعود امامي، توان انتقال مفاهيم هنري و آموزشي در بياني ساده و روان هست که مخاطب رو به خودش جذب ميکنه و همراه و هم گام با مخاطب آموزشهاي لازم رو انجام ميده.

آقاي امامي ميتواند در آن واحد هم مدرس ناظر باشه و هم دوست صميمي و مشاور و هم عنصر موثر در فضاي اخلاقي و رفتاري که مايل هست هنرجو رو به بالاترين سطح برساند.

مسعود امامي پدر معنوي هنرجويان انجمن سينماي جوان و برادر معنوي خيلي از هنرمندان رشتههاي ديگر هم هست که دلسوزانه در کنار افراد به مراقبت و حفظ ارزش هاي هنري مي پردازد. اين ويژگي باعث شده که بتواند در کنار همه باشد و دوستان و همراهان زيادي داشته باشد. نحوه تدريس ايشان خيلي ساده و با حوصله است و تلاش مضاعفي براي ايجاد درک و فهم و به کارگيري مفاهيم ياد گرفته شده توسط هنرجو هست که آن را از ساير افراد متمايز ميکند.