آمار و برنامه ريزي


یاددداشت اول |

 با مسووليت سردبير

 

اول آبان روز آمار و برنامه ريزي بود. باور به برنامه ريزي براي شرايط بهتر بنيان ارتقا يک جامعه است، اما در خصوص برنامه ريزي دو روش کاملا متفاوت با نتايج مختلف را بشريت تجربه کرده است، يکي ديدگاه آزادي عمل و ديگر برنامه ريزي کاملا دولتي است. روش آزادي عمل  کشف آدام اسميت در کتاب معروف ثروت ملل است  که هم چنان منتقدان و موافقان درباره آن از پس نزديک به دويست سال سخن مي گويند، اسميت  برنامه ريزي و تقسيم کار را مبتني بر دو پايه فرمان و سنت مي داند و معتقد است براي هر کاري نياز به دستور يا فردي داريم که فرمان حرکت را صادر کند و چنانچه چنين فردي وجود نداشته باشد جامعه بر اساس سنتهاي خود روش قبلي را مدام تکرار مي کند. اسميت  به  تقسيم کار تاکيد مي کند تا بازده عملکرد کلي بهبود پيدا کند، بر همين مبنا ضرورت نوآوري و ابداع، مشارکت و رقابت و در نهايت رشد و توسعه جامعه رقم مي خورد.  اسميت معتقد بود در جامعه اي که ميل به ارتقا وجود داشته باشد همواره بايد روش هاي جديد را براي پيشرفت و نوآوري ابداع کند و الا تنها با حفظ سنتها نمي توان راه به جايي برد.

اين تفکر در برابر تفکر برنامه ريزي  دولتي باعث شده است تا دنياي غرب در دويست سال گذشته گوي سبقت را از روش علمي  رقيب خود بربايد و عملا اردوگاه انديشمندان مارکسيستي را در هم بشکند، اما مساله ما در برنامه ريزي و آمار در ايران بغرنج تر از اين حرفهاست، مساله ما در ايران آن است که در سالهاي اخير اصولا الگو و مدلي براي توسعه و برنامه ريزي – جز در زمان ايه اله هاشمي و آن هم کوتاه مدت -نداشته ايم و اين در حالي است که مکتب هاي مختلف توسعه در دنيا تعريف شده اند و  سالها در دانشگاهها و مراکز تحقيقي دنيا مطالعه شده اند.  بايد بدانيم بدون الگويي براي حرکت و توسعه در دنياي پيچيده امروز نمي توان به منزل مقصود رسيد در غير اين صورت، برنامه ريزي ملعبه دست جاهلان مي شود تا با ريل گذاري هاي غلط جامعه را با بن بست هاي جديد روبرو کنند، بر اين اساس تنها راه برون شد از بن بستها سپردن امور به متخصصان و کاردان هاست تا آنها با فراست و عقلانيت راه را از بن بست بشناسند و با برنامه ريزي دقيق جامعه را ارتقا دهند.