... و اما بعد


تیتر اول |

علي رضا صدرايي - معمول است روحانيون هر گاه مي خواهند دامنه کلام را تغيير دهند از عبارت اما بعد استفاده مي کنند. امروز نيز به نظر مي آيد بايد  به بزرگان گلستان گفت اما بعد.  خطاب آن هم اين بزرگان  هستند، از روحانيون گرفته  تا نمايندگان و فعالان سياسي و .... همه کساني است که دستي در آتش دارند  را شامل مي شود، همه مي دانيم دو ماهي است که سپهر سياسي گلستان تحت تاثير رقابت ها براي ميز استانداري است. کشمکش براي تصاحب اين جايگاه در بين رزمندگان جمعه و مجاهدان شنبه آن چنان جدي شده است که مسوولان تصميم گير را به تنگنا انداخته است، آن چنان که پيشتر در گزارش يک فهرست در گلشن مهر خوانده بوديد، پس از ساز و کار علمي و متقني که ستاد مرکزي  پزشکيان طراحي کرد و حضور همه لايه هاي اصلاح طلب از قديمي ترين  آنها مانند محمد حسين علي اصغري تا  جوان ترهايي مانند قربان طاشي و حضرت قلي دوجي  در آن حضور داشتند اما نتيجه دلخواه -بعضي که خود در بازي بودند - به دست نيامد. بنابراين کشمکش ها بيشتر شد، اينک اما برخي که پيشتر با برخي  قرارهايشان را گذاشته بودند،  مي خواهند استاندار شوند.  اما اين همه ماجرا نيست، داستان قدرت آنقدر شيرين و با مزه هست که توپخانه هاي رسانه اي نيز حسابي فعال شده اند  و هر روز تلاش مي کنند تا مواضع طرف مقابل را در هم بکوبند، آنقدر که گاهي شب را روز و روز را شب جلوه مي دهند. اما به هر روي چند روز ديگر بالاخره يک نفر با قاعده يا بي قاعده استاندار مي شود، آن روز خاکستر کينه هاي اين روزها بر باد نخواهد رفت و  با کوچکترين وزشي شعله ور خواهد شد  و دامان توسعه گلستان را خواهد سوزاند، کما اينکه تا به حال هم هر روزمان بدتر از روز قبل بوده است، شوربختانه برخي مدعيان بزرگي که بايد بزرگي کنند و دامنه حب و بغض ها را مديريت کنند با استخدام برخي باج نويس ها مدام در آتش تشتت مي دمند.  به هر حال بد نيست کمي هم به فکر فردا باشيد. گلستان با اين حجم از عقب ماندگي، ناترازي و کسري بودجه، فرونشست زمين، بحران آب وخاک، خشکسالي و شوري آب، فقدان الگوي کشت و مشکلات محيط زيستي تحمل نزاع هاي بيشتر را  ندارد. کاش کمي اهل تامل بوديم و دلمان براي اين آب و خاک و ساکنانش مي سوخت.