به شهروندان گلستان رحم کنيد!
یادداشت |
سياوش بسطامي
انتخاب استانداران به اندازه، شايد هم بيشتر از خود رييسجمهور براي مردم استانها از اهميت برخوردار است، مردمي كه با انتخاب خود نشان دادند كه طرفدار كدام جريان سياسي و فرهنگي و اقتصادي هستند. اگر چه رييسجمهور در تعامل با قوه مقننه مجبور به پذيرش بعضي نظرات نمايندگان است اما در انتخاب استانداران قطعا و يقينا نظر و راي مردم بيشتر از هر لابي گري و نفوذ از اهميت برخوردار است. تعيين استاندار خارج از خواست اكثريت مردم كه همان تغيير در سيستم مديريتي و سياسي كشور است، بهطور يقين اثرات جبرانناپذيري بر اعتماد عمومي وارد ميكند، زيرا اگر بعد از اين انتخابات كه با همه مشکلات، نارسايي ها و قهر بخش قابل توجهي از واجدين شرايط با صندوق راي و قطع اميد از بهبود و اصلاح وضعيت سياسي، اجتماعي و معيشتي در دو مرحله که حاوي پيامهاي روشني به حاكميت و نظام بود، اگر باز هم شاهد حضور افرادي برخلاف نتيجه انتخابات باشيم، در انتخابات بعدي و اميد و مشاركت مردم در برنامههاي اقتصادي و فرهنگي و سياسي به چالش خورده و نبايد از مردم انتظار همراهي داشته باشيم. رييسجمهور محترم تا پيش از انتخاب از نظر و خواست مردم صحبت مي کردند و بعد از انتخابات با كليد واژه وفاق افرادي در قالب كابينه معرفي شده اند كه از همان ابتدا موجب رنجش فعالان سياسي ستادهاي سراسر کشور شده است. انتظار ميرود رييس جمهور، هيات وزيران و وزارت کشور با انتخاب استانداراني از جنس خواسته مردم، در مسير آشتي ملي قدم برداشته و اميد به تغيير، پيشرفت و تحول در عرصه فرهنگي، اجتماعي و سياسي را در جامعه زنده نگاه دارند. استان گلستان سال هاي زيادي در بين 5 استان محروم و توسعه نيافته کشور بوده که دلايل آن کاملا مشخص است. پس از تراژدي شهادت نمايندگان گلستان در سقوط هواپيماي ياک 40 عملا توسعه گلستان متوقف و استان نوپاي ما از طرح هاي کليدي و موثر تهي شد و تا مدت ها جريانات سياسي موجود قادر به بازيابي توانايي ها و برنامه ريزي اساسي و معرفي افراد مفيد و کارآمد جهت حل مشکلات استان نبودند. استاندار گلستان بايد داراي ويژگي هاي متعددي باشد كه او را قادر به مديريت اين استان با شرايط ويژه که تماما حکايت از عقب افتادگي ها، کمبودها و بي برنامگي ها دارد نمايد. از مهمترين اين شاخص ها توانايي در برقراري ارتباطات ملي جهت جذب حداکثري حمايت و منابع گسترده است. استان گلستان قريب به دو دهه است که از انتصاب آماتورها رنج مي برد و عملا در دولت هاي نهم و دهم محل کارآموزي منصوبين دولتي بوده است. اداره، ايجاد تحول و توسعه استان گلستان با شرايط فعلي نيازمند انتصابي دقيق، برآمده از خواست و انتخاب مردم استان و داراي سوابق تخصصي مرتبط مي باشد. در ميانه کشمکش هاي گروه هاي سياسي که در گلستان عمدتا بدون مطالعه و برنامه ريزي دقيق اقداماتي جهت رسيدن به اهداف خود انجام مي دهند، شهروندان گلستاني به ويژه ساکنين بخش ها و روستاهاي کم برخوردار بيشترين آسيب و محروميت را تجربه کرده اند. مردم گلستان از سوء مديريت ها و انتصابات اشتباه خسته و رنج ديده هستند. به برخي از ويژگي هاي ضروري استاندار گلستان مي توان به اين موارد اشاره کرد: دانش اقتصادي و تجربه مديريتي، توانايي جذب سرمايهگذاري هاي کلان، اقتدار لازم جهت نهايي سازي مرز و حدود جغرافيايي گلستان و مازندران، توسعه زيرساختها، ارتباط قوي با بخش خصوصي، توجه به گردشگري و ظرفيت هاي محلي و بسياري از موارد ديگر که با کمي تامل و تحقيق در آمارهاي استان مي توان آنها را تبيين نمود. با لحاظ اين ويژگي ها، استاندار گلستان مي تواند نقش موثري در توسعه اقتصادي و اجتماعي استان ايفا كند و به بهبود كيفيت زندگي مردم كمك كند. اگر در انتخاب استاندار گلستان خواست و راي مردم در اولويت قرار بگيرد و سهمخواهي هاي سياسي و فشارهاي افراد حقيقي و حقوقي كه موجب تضييع حقوق مردم استان مي شود محلي از اعراب نداشته باشد؛ و رييسجمهور و هيات وزيران توسعه و پيشرفت استان را مدنظر قرار بدهند نه رضايت افراد و گروههايي که ساليان اخير با نداشتن برنامه مدون، عدم بلوغ کافي سياسي، کشمکش هاي بين گروهي بي نتيجه باعث عقب افتادگي هاي جبران ناپذير استان گلستان شده اند؛ مي توان در آينده به كارنامهاي قابل قبول براي دولت چهاردهم در قبال وضعيت استان گلستان اميدوار بود.
عضو کانون وکلاي گلستان