جدال خزر با امواج مشکلات
گفت وگو |
■ تقلا برای حیات ادامه دارد
اعظم محبی: وجود گونه های نادر آبزی و بهره مندی از منابع انرژی فسیلی نقش موثری برای دریای خزر در بین کشورهای پیرامونش ترسیم کرده از این رو صیانت از آن به رویکردی در منطقه و ایران تبدیل شده است. هزاران سال است که خزر سفره پربرکت و بی انتهای خود را برای ۱۵ میلیون ساحل نشین گشوده و به رغم گرفتاری در انبوهی از مشکلات و تهدیدات همچنان خوان نعمتش برای جوامع پیرامونی پهن است. دریای خزر با بهرهمندی از انرژیهای فسیلی در بستر، ذخایر ارزشمند آبزیان در پهنه آبی و فرصتهای بیشمار گردشگری در سواحل، یک گنجینه تمام نشدنی برای پنج کشور ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان است. این اکوسیستم آبی در سالهای اخیر متأثر از شرایط اقلیمی و برخی از دست اندازیهای طبیعی مانند آلودگی و کاهش آبهای ورودی حال و روز مناسبی ندارد اما با همه ناخوشی امید و حیات را به ساحل نشینان هدیه میدهد. خزر امیدوار است تا با اعمال برخی از اقدامات فنی و عمرانی و یا اصلاحات رفتاری در زندگی بشر به روزهای اوجش بازگردد که یقیناً تحقق این آرزوی با همراهی مردم و مسئولان امری ممکن بوده که ثمره آن در تحولات اجتماعی و اقتصادی ساحل نشینان مشهود خواهد شد.
■ حال خزر مناسب نیست
یک کارشناس محیط زیست گفت: ویژگیهای بارز اکولوژیکی، غنای چشمگیر ژنتیکی و تنوع بیهمتای زیستی و همچنین موقعیت خاص استراتژیکی دریای خزر جایگاه ویژهای برای این اکوسیستم ترسیم کرده است. قاسم آذریان ادامه داد: مشکلات مشهود و اصلی محیط زیستی دریای خزر که باعث اختلال وضعیت طبیعی آن شده بسیار فراوان است؛ معضلاتی که متأسفانه گونههای ارزشمندی چون ماهیان خاویاری و یا فک دریای خزر، تنها پستاندار زیستمند این بوم سازگان را در فهرست گونههای در معرض خطر انقراض قرار داده و حیات اکولوژیکی و اقتصادی زیست بوم خزر را متأثر کرده است. وی لیستی طولانی از مشکلات این بوم سازگان دریایی را برشمرد و افزود: صید بی رویه آبزیان به خصوص ماهیان خاویاری، تخریب زیستگاهها و از دست رفتن مناطق تخم ریزی ماهیان خاویاری، تخلیه مستقیم آلودگیهای شهری، صنعتی و کشاورزی مناطق ساحلی به دریا، بار زیاد آلودگیها با منابع مشخص و نامشخص در حوضه آبریز رودخانههای منتهی به دریا و مشکل بسیار بزرگ زبالههای رها شده در ساحل و دریا و مدیریت ضعیف مناطق ساحلی، تغییرات فیزیکی عظیم در رژیم طبیعی رودخانهها مانند سدسازی، استخراج شن و ماسه و مانند آن؛ تنها بخشی از آسیبهای اصلی وارد شده به این اکوسیستم محسوب میشود که رفع همه یا بخشی از آن نیازمند ارادهای فراملی و منطقهای است. آذریان گفت: همه این چالشها باعث میشود که حال دریای خزر مناسب نباشد و نیازمند توجه فوری نهادها و دستگاههای متولی است.
■ کنوانسیون تهران ارزش حقوقی بالایی دارد
مشترک بودن زیستگاه آب خزر بین پنج کشور پیرامونی سبب شد تا این کشورها برای حل دغدغههای خزر دست یاری به سوی هم دراز کنند زیرا برای کمک به حیات بزرگترین اکوسیستم آبی محصور در خشکی جهان اقدامات یک کشور نمیتواند در برابر حجم مشکلات و چالشهای فراروی آن تأثیر چندانی داشته باشد. در همین راستا دولتهای حاشیه خزر با امضا یک کنوانسیون منطقهای تلاش میکنند تا اقدامات موثرتری را اجرایی کنند. عبدالقادر ای ری از اعضای تشکلهای محیط زیستی گلستان هم ضمن اشاره به تأثیرات چشمگیر امضای کنوانسیون تهران در راستای حفاظت بهینه از دریای خزر، اظهارکرد: ۱۲ آگوست، روزی تاریخی است زیرا برای اولین بار، پنج کشور حاشیه خزر برای همکاریهای محیط زیستی در رابطه با دریای خزر با هم به توافق رسیدند. این دانش آموخته حقوق گفت: روسیه، ترکمنستان، آذربایجان، قزاقستان و ایران در سال ۱۳۸۲، کنوانسیون منطقهای حفاظت از محیط زیست دریای خزر موسوم به کنوانسیون تهران را امضا و تاریخ ۲۱ مردادماه ۱۳۸۵ را «روز دریای خزر» نامیدند. ای ری در خصوص اهمیت این کنوانسیون منطقهای بیان کرد: این تنها معاهده مورد توافق پنج کشور حاشیه دریای خزر و تنها بستر همکاری برای حفاظت و نجات بوم سازگان منحصر به فرد دریای خزر است لذا ارزش حقوقی و اجرای بالایی دارد. وی گفت: همکاری منطقهای در مبارزه با سوانح آلودگی نفتی، حفاظت از دریای خزر در برابر آلودگیهای ناشی از منابع و فعالیتهای مستقر در خشکی، حفاظت تنوع زیستی و ارزیابی اثرات زیست محیطی فرامرزی پروتکلهای الحاقی به کنوانسیون تهران است.
■ 40 درصد بندرترکمن اگوکشی شده است
یکی از اصلیترین معضلات خزر پساب فاضلاب شهری و کارخانهها است لذا به سراغ دو فرماندار شهرهای ساحلی استان رفتیم؛ سرپرست فرمانداری بندرترکمن گفت: ۴۰ درصد از فاضلاب شهر بندرترکمن اگوکشی شده و پس از تصفیه وارد خلیج میشود. سیدصادق شیرنگی افزود: پیگیر اگوکشی ۶۰ درصد باقی مانده بود که این کار نیازمند ۸۰ میلیارد تومان اعتبار است. وی توضیح داد: این امر در جلسه شورای اداری محیط زیست مطرح و موافقت اولیه گرفته شده است. شیرنگی گفت: از ۶۰ درصد باقی مانده ۳۰ درصد فاضلاب وارد چاهها در شبکههای خانگی شده و ۳۰ درصد دیگر که در محلات استقلال و منازل امتداد کانال «اورکت حاجی» قرار دارد به سمت دریای خزر و خلیج گرگان میرود. وی با اشاره به تلفات پرندگان آبزی در حوزه میانکاله و دریای خزر در زمستان سال گذشته، تصریح کرد: در مرگ پرندگان عوامل مختلفی همچون پایین بودن سطح آب، آلودگی زیست محیطی، کاهش سطح اکسیژن آب و مسائل دیگر مطرح شد که که این امر بر روی اکوسیستم منطقه تأثیر دارد. شیرنگی با بیان اینکه در بندرترکمن بوی تعفن دریا وجود ندارد، افزود: پاکسازی سواحل در دستور کار ما قرار دارد. وی در خصوص فاضلاب صنعتی هم گفت: شهرک صنعتی پنج پیکر بندرترکمن تصفیه خانه نداشته ولی فاضلابی هم ندارد که دفع شود.
■ بوی تعفن ساحل کمتر شده است
فرماندار بندرگز گفت: بندرگز اولین شهری بود که اگوکشی شده و تقریباً ۹۰ درصد فاضلاب شهر جمعآوری و خروجی آن مورد تأیید آزمایشگاه محیط زیست بوده و به رودخانهها برمیگردد. حسین احمدی افزود: شهرک صنعتی هم دو تصفیه خانه داشته که تقریباً میتوان گفت به صورت کامل عمل تصفیه و میکروبسنجی انجام و مشکلی در این خصوص نداریم. وی بیان کرد: ممکن است چند دامداری در مسیر باشند که پساب آنها وارد خزر شود که البته آنها نمیتوانند منشأ آلودگی باشند. احمدی در مورد بوی تعفن ساحل هم گفت: این بو به دلیل دپوی جلبک و خزه مرده و عدم ارتباط ساحل با دریا بوده که البته امسال کمتر شده و با کمک شهرداری و با کمک قایقرانان آشغالها جمع آوری شد.
■ حقابه محیط زیست نداریم
در خصوص حقابه بزرگترین اکوسیستم آبی استان با مدیرعامل آب منطقهای گلستان گفتگو کردیم؛ سیدمحسن حسینی گفت: طبق قانون توزیع عادلانه آب، حقابه معنای خاص دارد ولی محیط زیست معنای عرفی را در نظر میگیرد. وی افزود: در تبصره یک ماده ۱۸ قانون توزیع عادلانه آب بیان شده که حقآبه عبارت از حق مصرف آب که در دفاتر جز و جمع قدیم یا سند مالکیت یا حکم دادگاه یا مدارک قانونی دیگر قبل از تصویب این قانون برای ملک و یا مالک تعیین شده باشد. حسینی تصریح کرد: در قوانین و مقررات مطلبی در مورد حقآبه محیط زیست مطرح نشده و اینکه آیا دریای خزر، تالاب میانکاله و خلیج گرگان حقابه دارد، منبعی در این زمینه وجود ندارد. وی گفت: دریای خزر و خلیج گرگان دو حوضه آبریز در گلستان دارد که یکی قرهسو و دیگری خلیج گرگان بوده که حوضه آبریز قرهسو در گلستان اما حوضه خلیج گرگان، ۴۰ درصد در گلستان و ۶۰ درصد در مازندران است. .