صفحه مخاطبان
پیام شهروندان |
سلام من کوچک با سواد کم محيط زيستي را به استاد نوروز علي حسن عباسي برسانيد. گفت و گويشان پردرد و پر از واقعيت بود. بيماراني که قسمتي از علل بيماري شان فارغ از بيماري هاي اتوايميون، خودشان هستند در سبک زندگي و مراقبتهاي باليني آزمايشگاهي درمان آنها و پيشگيري از بيماري براي افراد در دهها هزار کتاب مرجع پزشکي نوشته شده وعمل ميشود وسلامت انسانها هم قسمتي به خودشان مربوط است. در حوزه محيط زيست جنگلهاف تالاب ها، رودخانه ها، درياها هم پيشگيري و درمان داريم. تجربه علمي وکتب فراوان موجود هست. در اين حوزه آسيب ها آنقدر زياد است که بايد گفت از بحران هم گذشته ايم. انسان دچار ايست قلبي تنفسي را شايد بتوان به زندگي برگرداند اما آب مصرف شده، آبهاي زيرزميني نابود کرده و زمين دچار فرونشست را نميتوان احيا کرد. جنگلهاي هيرکاني چندين ميليون ساله با اکثر جنگلهاي دنيا متفاوت هستند. از همه بلايا طي ميليون ها سال سربلند بيرون آمدند اما از دست ما مدعيان نتوانستند جان سالم بدر ببرند. وسعت جنگلهاي هيرکاني طي 50 سال اخير به بيشتر از نصف کاهش يافته حال و روز زاينده رود و کارون وتالاب ها وحتي درياي خزر را هم که به چشم ميشود ديد اينها محصول اعمال زياده خواه ما انسان هاست و دود آن به چشم همه ما خواهد رفت و آيندگان ما چيزي برايشان باقي نخواهد ماند.
سلام ودرود. واقعيت امر اين است در دوران گذار دستگاه هاي دولتي بويژه تشکيلات سياسي، کلا تعطيل ميشود. يکي از دلايل حتمي انتصاب مديران جرياني که وابسته به جريان خاصي هستند و احساس ميکنند که دورانشان بسرآمده و بايد بروند و ديگر دل و دماغ کارکردن ندارند. اميدواريم زماني برسد شايستگان بر مسند قرار گيرند.
سلام ودرود. در استان گلستان توافق بر سرتعيين مسئولان رده بالا بويژه استاندار همواره جدال و کشمکش وجود داشته چرا که 1. مدعيان سنتي خود را وارث نظام ميدانند و در عرصه هاي مختلف سهم خواهي ميکنند 2.ستادهاي انتخاباتي متکثر با نامهاي واهي ادعاي سهم خود را دارند3. نمايندگان مجلس که اين موضوع قانون ربطي به آنان ندارد 4.نماينده ولي فقيه سعي دارد خود را مستقيم وارد ماجرا نکند5.گروهاي سياسي جريانهاي مختلف6.رجال مسندنشين گذشته استان 7.دولت که با شرايط وضوابط خاص با گزينه هاي مدنظرخود و..... با اين تفاصيل توافق برسر يک گزينه تقريبا دور از ذهن به نظرميرسد و حاصل اين جدال نامبارک خداي ناکرده گزينه غيربومي سکاندار مديريت استان شود.
درود مشکلات اقتصادي فرهنگها رو از بين برده و در يک کلام دشمن اصلي فرهنگ مشکلات اقتصادي هست حتي حل مسائل اقتصادي هم دورهمي شده.
صبح شما بخير. اين انتخاب ها عالي و بجا بود بطوريکه سخنان مولوي عبدالحميد 180درجه تغيير يافت که در سخنان خود فرمود که اگر در ارگان هاي دولتي و انتظامي از هر قشر استفاده شود. کشته و شهيدان در دو قوم و مذهب يکسان خواهد بود. واقعيت هم همين هست در هر ارگان مثلا مرزي ميرجاوه و همان زابل، بلوچ ها سرباز هستند اما کادري و درجه دار خير. اگر بکار گرفته بشه خيلي بهتر و قوي تر از مرز محافظت ميشه.
اين عقده بايد از بين ميرفت.
جانِ کلام در 4 مورد مذکور اشاره شده، آيا واقعاً صداي نخبگانِ سياسي و دلسوز را گوشِ شنوايي هست؟
عدالت حلقه ي مفقوده ي حکم راني خوب است .استقلال در همه ي امور بدون قرار گرفتن درست هر امري در جاي خود امکان پذير نيست.
پازل وحدت و انسجام و همگرايي با حضور همه اقوام تکميل خواهد شد و شکل زيباتري به خود خواهد گرفت.
متاسفانه در حال حاضر دانشگاه در سيطره صاحبان قدرت است. اين موضوع باعث شده سطح کيفي آموزشي به شدت افت کرده و بدتر از همه موجب مهاجرت نخبگان (اساتيد و دانشجويان ) شده است. ايدئولوژي سير حرکت وتوسعه رو در اين کشور نابود کرده .خالص سازان بي هنر بلايي بر سر اين مملکت اورده اند که براي جبران آن به سالها زمان نياز است.
جالبه نميدانستم رئيس شوراي فرهنگ عمومي هم امام جمعه هر شهره.
در مورد اشتغال استان هم يک متني بزنيد لطفا که اين آقايون به عمل خودشون پي ببرند.
اينکه متوسط دريافتي يک متخصص بيهوشي در بيمارستان دولتي وحتي خصوصي اگر سهامدار نباشيد درهرعمل جراحي 200 تا 300 هزار تومن هست. قابل باور حتي براي کادر درمان نيست چه برسد به مردم عادي جامعه. اگر از 100 نفر افراد عادي جامعه بپرسيد يک متخصص بيهوشي براي بيهوشي عمل جراحي فرض پيوند کبد چقدر دريافت ميکند حتي يکنفرشان هم کمتر از 20 ميليون تومان نخواهند گفت اما دريافتي عددي آنقدر پايين است که شرم ميکنيم بيان کنيم. مسئله دردناک دقيقا همين جاست که ما متخصصين و پزشکان عمومي عزيز را افرادي پولدار که در پر قو ميخوابيم ميدانند. در مقالات قبلي عرض کردم اگر وزارت بهداشت و درمان وآموزش پزشکي فقط به درمان بپردازد و پيشگيري را رها کند فراواني بيماران وهزينه هاي کمر شکن درمان براي وزارت و عقب ماندگي هاي تجهيزات بيمارستاني وتعرفه هاي درماني و ازمايشگاهي همچنان وجود خواهد داشت. هزاران هزار ميليارد تومان فقط در بحث درمان رايگان تروما در کشور به مراکز درماني هزينه وارد ميکند آيا تخصيص سهميه هاي قانوني براي اين بخش دريافت شده يا به ميزان لازم واقعي بوده است ؟ چه کرده ايم تا حوادث جاده اي را کاهش دهيم ؟براي آب هوا تغذيه وخواب وآرامش مردم چه کرده ايم ؟ ترافيک ربطي به سلامتي مردم ندارد ؟ همه اينها بسان زنجيري به يکديگر وصل هستند. حتي در حوزه پزشکي خرد و دانايي در مديريت آن وجود نداشته است که مبتني بر علم و پژوهش و آينده نگري باشد
در حوزه بيمه مشکلات به همين ترتيب وجود دارد. سهم تراشي براي پرداخت بيمه حتي براي کسانيکه حقيقتا راستي آزمايي نشدند اينکه توانايي پرداخت بيمه را دارند يا نه ؟ بجاي 5 ميليون نفر 11 ميليون نفر بيمه شد امري که به يک چالش تبديل شد. ما بايد منابع و هزينه هاي مان را ببينيم، تعرفه ها را واقعي کنيم، فکري براي حال و روز بيمه ها بکنيم تا ماداميکه اينها اصلاح نشود اين دريافتي هاي پايين که واقعا کسي باور نميکند ادامه خواهد داشت و اسيب آن در کاهش ميل به ورودي پزشکي و تخصص و فوق تخصص کاملا نمايان هست.
من اميدوارم بودجه سال 1404 يکبار براي اولين بار مبتني برخرد و آينده نگري تدوين شود. با نگاه واقعي به مشکلات و بحران هاي موجود نه صرفا بودجه اي شامل دخل وخرج امري که در 6 برنامه توسعه قبلي وجود داشت وحتي رسيدن به 20 درصد اهداف برنامه ها هم واقعي نبودند. جناب آقاي دکتر پزشکيان شما در صورتي رئيس جمهور شديد که بنام جراح قلب مشهور هستيد. مردم گهگاهي ميگويند الان که يک پزشک جراح مسئوليت گرفته ببينيم اين مشکلات با خرد و دانايي گفته شده حل ميشود يا خير ؟ شعار فايده اي ندارد
بايد عمل کرد تلاش کرد وتلاش مبتني بر آينده نگري با برنامه اي علمي در تمام حوزه ها.
حيدر حسين نژاد- متخصص بيهوشي درد ومراقبتهاي ويژه
با سلام و سپاس. دقيقا مشخص نشده بالاخره اين باغبان از سم هم استفاده کرده يا خير و چه نوع سمي.
نتيجه کارهاي سازمان جهادکشاورزي بي نتيجه بوده است! اين باغ با پروتکل کارشناسان حفظ نباتات سازمان جهاد کشاورزي گلستان به نتيجه رسيده است.
اگر 10، 12 سال پيش که دلار 700 بود، ميگفتند که سال 1403 به بيش از 70 هزار تومن ميرسد کسي باور ميکرد ؟ اين يعني بي ارزشي پول ملي، يعني تورم، يعني نقدينگي بالا، يعني گراني، يعني کسري بودجه، يعني تمام توجه به هزينه هاي جاري روزمره که آنهم عقب هستيم. چطور ميتوان با اين وضعيت به زيرساخت ها و پيشرفت وتوسعه اميد داشت؟ آيا 10 سال آينده يک دلار به 700 هزار تومان ميرسد؟ با اين روند بله.
در تمام حوزه ها اگر عقلانيت خرد دانايي محوري اصول برنامه ريزي براي آينده نباشند بحران هاي موجود بيشتر هم خواهند شد. ما نيازمند اصلاح ساختار حکمراني و تغيير نوع نگاه مسئولين به مشکلات موجود وحل مسئله بر اساس بيان مسئله هستيم. چيزي که در دنيا انجام شده و خيلي هم نياز به تحقيق براي رسيدن به آن نيست.