راه ناهموار مردم سالاري


تیتر اول |

عليرضا صدرايي- هفته گذشته سومين جلسه شوراي اصلاح طلبان با حضور تمامي اعضاي حقيقي و حقوقي در گرگان برگزار شد. اهميت اين جلسه در شناخت هيات رييسه شوراي اصلاح طلبان گلستان بود، به همين خاطر رقابتي جدي براي انتخاب رييس شورا در ميان اعضا در جريان بود و از هفته قبل از انتخابات گفت و گوها و رايزني ها و يا به تعبيري لابي ها براي انتخاب رييس شورا شکل گرفته بود و نام هاي مهدي بهزاديان، محمد حسين علي اصغري، محمدرضا قرآني و حسين رفعتي بيشتر در ميان چهل عضو شورا رد و بدل مي شد. در اين ميان قرآني و بهزاديان ميلي به انتخاب نداشتند و علي اصغري هم گويا راي لازم را نداشت تا رقابت براي رياست بين عبدالحکيم فيروزي که در آخر به نامزدها اضافه شده بود  و حسين رفعتي در شوراي اصلاح طلبان جدي شود. رفعتي نامزد اصلاح طلباني بود که نزديکي بيشتري با حزب اتحاد ايران اسلامي داشتند. رفعتي در دولت اصلاحات فرماندار و مديرکل سياسي بود و حکيم فيروزي نامزد حزب همبستگي، نزديک به کارگزاران و احزاب ميانه اصلاحات بود. او هم چنين دبير ستاد دکتر پزشکيان در انتخابات رياست جمهوري بود، در اين ميان اگر چه بر اساس گفت و گوهاي انجام شده ي پيش از انتخابات رياست فيروزي قابل تحليل بود اما به هر صورت فيروزي به عنوان اصلاح طلب معتدل توانست بيست و پنج راي از چهل راي را به خود اختصاص دهد و رييس شوراي اصلاح طلبان شود. فيروزي معلم بازنشسته و فرماندار اسبق بندرترکمن است و در ميان سياسيون به اعتدال و ميانه روي شناخته مي شود، پس از آن گويا حساسيتي براي انتخاب محمد حسين علي اصغري به عنوان نايب رييس اول وجود نداشت و وي با توافق همه اعضا نايب رييس شد. هاجر عامريان به عنوان دبير و مهدي شکي اصلاح طلب علي آبادي نيز  به عنوان نايب رييس دوم شناخته شدند. اما اينک بايد ديد شوراي اصلاح طلبان در مسير پر سنگلاخ و ناهموار پيش روي مردم سالاري در گلستان چه خواهد کرد. انتخابات شوراهاي اسلامي و پس از آن انتخابات مجلس شوراي اسلامي از مسايل پيش روي شوراي اصلاح طلبان است. در کنار اين دو  مساله، روابط اصلاح طلبان با استاندار بعدي گلستان و نحوه تعامل  با او مي تواند يکي از بنيادي ترين چالش هاي فرا روي اصلاح طلبان گلستان باشد. انتظار بدنه اصلاح طلبي از شورا و چابکي شورا در راه اندازي شوراي شهرستان ها  مي تواند نشانگر کارآمدي ساختار شورا باشد، اما به نظر مي آيد مشکل اساسي اصلاح طلبان و احزاب اصلاح طلب در گلستان پرشدن از کميت و تهي شدن از کيفيت است و دقيقا اين نقطه است که باعث اقتدار يا سستي اصلاح طلبي در گلستان است. توضيح آنکه اين روزها به دلايل ساختاري و اشکالات اساسي در نحوه سامان دهي احزاب در کشور، گلستان مملو از احزاب يک نفره است، احزابي که نه بدنه اي در اجتماع دارند و نه توان بسيج نيروي اجتماعي و نه قدرت لابي گري سياسي و تنها به جهت نمايندگي از احزاب کشوري صاحب يک راي در شورا  هستند و ناگوارتر آنکه در اين سالها تلاشي هم براي توليد سرمايه اجتماعي نکرده اند و روزها را پشت سر هم بدون دستاورد به شب رسانده اند، به همين خاطر به نظر مي آيد در صورت ادامه وضع موجود نمي توان انتظار زيادي از جريان اصلاح طلبي در مسير توسعه سياسي گلستان داشت مگر آنکه احزاب اسمي به احزابي فعال و پويا تبديل شوند و امکان تاثيرگذاري دوباره را براي خود فراهم کنند که آن هم با اين نوع نگاه حکمراني به احزاب و بضاعت فعلي حزب ها کاري دشوار و شايد غيرممکن به شمار مي آيد. به هر صورت گويا راه درازي تا مردم سالاري در پيش داريم راهي ناهموار و پر سنگلاخ.