براي حميد مصدق شاعر «ماٍ»
یاددداشت اول |
■ با مسووليت سردبير
هفتم آذر سالمرگ حميد مصدق يکي از بزرگان شعر و ادب ايران معاصر به سال 1377 است. شاعري که بسياري اشعار او را گاه زمزمه کرده ايد و گاه شنيده ايد و برخي از اعجاز کلمات او توان ضرب المثل را نيز دارند، اما شوربختانه مانند همه نسيانهاي بزرگ ديگر، او نيز به فراموشي سپرده شده است و نامش را از ياد برده ايم. گاهي بايد به سازمانهاي متولي فرهنگ در اين کهن ديار ياد آوري کرد بزرگداشت جايگاه شاعران و نويسندگاني مانند اخوان ثالث، سهراب سپهري، شاملو، بهبهاني، دولت آبادي، گلستان، حميد مصدق، منزوي و... نيز جزو وظايف شماست. کنار گذاشتن اين بزرگان نه ممکن است نه مطلوب، ممکن نيست چون نمي توان زمزمه هاي اشعار و نوشته هاي اين بزرگان را از ذهن شهروندان پاک کرد و مطلوب نيست زيرا با حذف آنها کساني سر بر مي آورند که هيچکس آنها را نماد فرهنگ يک ملت نمي داند دقيقا شبيه آنچه در موسيقي ايراني اتفاق افتاد و نتيجه آن را نيز با روح و روان لمس کرديم. هفتم آذر سالمرگ حميد مصدق است. شاعر چيره اي که توانسته است به گنجينه ادب فارسي بيفزايد و نام خود را در فهرست ناموران ثبت کند. بخشي از شعر ماندگار قصيده آبي، خاکستري، سياه مصدق را با هم زمزمه کنيم:
چه کسي مي خواهد /من و تو ما نشويم/ خانه اش ويران باد /من اگر ما نشوم، تنهايم /تو اگر ما نشوي، خويشتني /از کجا که من و تو /شور يکپارچگي را در شرق باز معنا نکنيم/از کجا که من و تو مشت رسوايان را وا نکنيم / من اگر برخيزم، تو اگر برخيزي، همه بر مي خيزند/ من اگر بنشينم/تو اگر بنشيني/چه کسي برخيزد /چه کسي برخيزد/چه کسي / پنجه در پنجه هر دشمن دون آويزد / دشت ها نام تو را مي گويند /کوه ها شعر مرا مي خوانند / کوه بايد شد و ماند رود بايد شد و رفت / دشت بايد شد و خواند ....
بخاطر داشته باشيم بزرگداشت نام بزرگان نشانه بزرگي ماست. بزرگان را پاس داريم تا پاس داشته شويم.