مديريت استراتژيک
یادداشت |
حيدر حسين نژاد
قانون هواي پاک در تير ماه سال 1396 مورد تصويب مجلس شوراي اسلامي قرار گرفت. از آن تاريخ تا به اکنون حتي يک ماده آن اجرايي نشده است. در اين قانون 20 دستگاه ملزم به اجراي تمامي مواد قانوني گفته شده در اين مصوبه هستند. سازمان بازرسي کل کشور، وزارت کشور، سازمان محيط زيست، سازمان ملي استاندارد ايران، وزارت نيرو، وزارت نفت، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، شهرداريها، وزارت راه، مسکن و شهرسازي، وزارت جهاد کشاورزي و منابع طبيعي از جمله سازمانها و وزارتخانههاي دخيل در اجراي اين مواد قانوني مصوبه هواي پاک هستند. مراکز و سازمانهاي تابعه اين سازمانها و وزارتخانههاي ذکر شده متعددي هستند که ملزم به اجراي قوانين هواي پاک هستند. طي اين 7 سال چه تغييري در هواي کشور اتفاق افتاده است؟ چند درصد مواد قانوني و تبصرههاي اين قانون نسبتا خوب اجرايي شده است؟ چرا قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي از جمله قانون هواي پاک به درستي اجرا نميشود؟ مسئول نظارت و پايش اجراي اين قوانين با کيست؟ چرا مديراني که متولي اجراي اين قوانين هستند و در اجراي وظايف تکليف شده کوتاهي ميکنند برخورد نميشود و مورد بازخواست قرار نميگيرند و حتي مجازات نميشوند؟ آيا قوانين مصوبه ما آمال و آرزوهاي ماست و منطبق بر شرايط روز ما نيست؟ يا قابليت اجرايي دارند و اين مديران ما هستند که قدرت عزم و توان اجرايي آن را ندارند؟ وقتي قانون هواي پاک را ميخوانيم در بند بند مواد مختلف آن پي ميبريم که اين قانون با پيوستهاي جزئي و منابع متقن مالي و منابع انساني مورد نياز و الزامات قانوني مديران با مجازات مشخص در صورت عدم اجراي قانون آورده نشده است. بهانه دستگاههاي مختلف اينست که در شرايط کنوني منابع مالي مورد نياز را ندارند و اولويت آنها نيست. سازمان نظارت و بازرسي کل کشور در برنامه تلويزيوني چند شب پيش اظهار ميدارد، هم هشدار و هم پيگيري براي اجراي قانون انجام داده است و دهها پرونده براي سازمان هايي که استنکاف از اجراي اين قانون کرده اند،تشکيل شده است و همه دستگاهها تقريباً در اجرا نکردن مواد قانوني قانون هواي پاک دخيل هستند. سوال اينجاست سوال مردم اين است نتيجه اين پيگيريها چه بوده است؟ آيا هواي ما پاک شده است؟ چه برخورد قانوني طي اين 7 سال عدم اجراي مواد قانوني اين قانون براي سازمانها و مديران متخلف صادر واجرايي شده است ؟ و اساساً قبل از صدور حکم قانوني آيا نبايد انجام تکاليف قانوني توسط دستگاههاي مختلف و متوليان هواي پاک توسط نهادهاي بالاتر پايش و نظارت شود و مورد بازخواست قرار گيرند. هر مديري در ساختار اجرايي کشور مدير بالادستي دارد. ساختار پايش مديران زيردستي و نظارت بر آنها از چه معيار و متري پيروي ميکند؟ آيا اين ساختارهاي اجرايي در زمان اجراي قوانين، مدت زمان مورد نياز براي اجراي طرح، مشکلات حين اجراي طرح و ملزومات مورد نظر جهت اجراي آن قانون و در نهايت استراتژي از زمان شروع تا رسيدن به نتيجه دارند؟ آيا ما مديريتي به نام مديريت علمي مبتني بر تحقيق و توسعه و دانش روز دنيا داريم؟ در بسياري از موارد ما منابع مورد نظر براي اجراي آن مصوبه در آن قانون خاص را حتي در جاي ديگري مصرف کردهايم به دليل اينکه نگاه مديران ما نگاه روزمرگي است. نگاه مديران ما نگاه آينده نگري و آينده پژوهي نيست. هواي پاک در شرايط کنوني جز اولويت نيست. تکاليف قانوني بسياري در مجلس مورد تصويب قرار ميگيرد و براي اجرا به هيئت دولت داده ميشود. بسياري از اين قوانين حتي 10 تا 15 درصد آن هم اجرايي نميشود. ما تفکر سيستمي نداريم، ما پارادايم و مدل ذهني مبتني بر روندها و الگوها که بر پايه فرايندها و ساختارها شکل ميگيرد، نداريم. حتي در بسياري از روند اجراي قوانين مختلف منابع لازم را داريم اما مديريت درست در اجراي آن قانون را نداريم. پشت هر کار خوبي نتيجه خوبي ملزومات خوبي وجود داشته است. وقتي نگرش ما نگرش درستي نباشد نميتوانيم رفتار درستي هم داشته باشيم. نگرش درست را آن کسي دارد که مشکلات را درک و فهم درست و کامل داشته باشد. نتايج آن مشکل و بحران موجود را بر مردم و سرزمين و سازمان مورد نظر درک کرده باشد و انسان متخصص و با دانش متکي بر R&D تحقيق و توسعه باشد. ما هم دچار کمبود منابع هستيم و هم اولويت بندي و مصرف بهينه منابع نداريم. مديريت بحران نداريم و بيشتر بحران مديريت داريم، بدليل آنکه از نخبگان و ظرفيت منابع انساني جوان و نيز نيروي خارج سيستم که بتواند با نگرش خلاق و نگاه علمي به حل مساله هاي موجود کشور بپردازد و آينده پژوهي داشته باشد، استفاده نميکنيم. هواي آلوده خود چيزي جز اتلاف منابع سوخت و هدرروي انرژي گرانبها ناشي از منابع ساکن و متحرک عقب مانده از صنعت روز دنيا نيست. در روز ايران ميليونها دلار هدرروي انرژي در صنابع مختلف دارد آيا جلوگيري از اين اتلاف سرمايه نميتواند کمبود منابع ما را حل کند؟ آيا سرمايه گذاري در صنايع نفت و پتروشيمي و نوسازي آنها هزينه زا براي کشور است يا توليد ثروت ميکند؟ آيا اسقاط خودروهاي فرسوده شخصي و عمومي و نوسازي حمل ونقل کشور باري و غير باري به نفع کشور و نگهداري پول وسرمايه است يا هزينه زا براي کشور است؟ آيا بهره گيري از کارشناسان و نخبگان داخلي و خارجي در صنعت خودرو و بروز کردن تکنولوژي توليد خودرو با مصرف پايبن انرژي اتلاف سرمايه است يا کمک به کشور است؟ اگر مديريت درست باشد با يک حساب کتاب ساده ميتوان متوجه شد که اسقاط کردن کاميون با بيش از 20 سال عمر ومصرف بالاي گازوئيل آنهم 3 برابر يک کاميون نو که دودزا هستند با يک کاميون نو به نفع صاحب آن و مردم هست يا به ضرر مردم ؟ هميشه نگاه ما روزمرگي بوده است. به آسيب ها و ضررها فکر نميکنيم وعادت کرديم به ادامه روندهاي غلط براساس آن جمود فکري که در همه ما وجود دارد.مديران ميتوانند فقط با نگهداشت وحفظ سوخت آن کاميون به نوسازي آن اقدام کنند. طرح و برنامه و راهکار فراوان است منتهي عزم و اراده ميخواهد. در چه مديري اين عزم انگيزه و اراده انجام کار وجود دارد ؟ در مديري که متخصص حوزه مربوطه باشد، در مديري که شايسته باشد و رخوت وسستي در او نباشد. ما نيازمند بکارگيري مديران جوان با انگيزه و اراده کافي براي حل مسائل جاري کشور هستيم. نيازمند تفکر سيستمي ومدل ذهني والگوهاي نو در ساختار مديريتي کشور هستيم. سازمان هاي ما مدير کم ندارد در ايران تعداد مديران از کارمندان و کارکنان و کارگران بيشتر است منتهي مديري که دغدغه داشته باشد و دانش و انگيزه کار داشته باشد کم داريم ما فرصت ها را براي ديدن مسائل و بحران هاي کشور از دست داديم و در بعضي پارامترها ديگران مورد اصلاح نخواهد شد. مانند خشکي آبهاي زير زميني وفرونشست زمين، اما فرصت اندک باقيمانده براي حفظ آب وخاک وهوا ومحيط زيست رنجور کشور ما را نبايد از دست دهيم. تغيير در نگرش و رفتار تک تک ما مديران و مردم لازم وضروري و مايه ادامه حيات سرزمين ومردم ما هست ما بايد خرد وعقل ودانايي را محور کارهاي مان قرار دهيم.
حضرت علي (ع) ميفرمايد:
عاقل کسي هست که رفتار او گفتارش را تصديق کند
قانون به تنهايي مکتوب کردن دردي دوا نميکند
اينکه آن قوانين اجرايي شود حل مساله هست
متخصص بيهوشي درد و مراقبتهاي ويژه