چه بايد کرد؟
یاددداشت اول |
■ با مسووليت سردبير
شرايط عمومي گلستان به گونه اي است که جايي براي دلخوري از بازي هاي سياسي نگذاشته است. ابر بحران هاي پيش روي گلستان به گونه اي است که هر فرزانه اي را نگران زيست بوم گلستان مي کند و چنانچه فکر عاجلي نشود، بدون شک تبعات غير قابل جبراني را به همراه خواهد داشت. ابر بحران هاي آب، انرژي، خاک، خشکسالي، تغيير اقليم و... هر يک مي توانند يک تمدن ريشه دار را نابود کنند و حال آنکه در گلستان همه جمع آمده اند، بنابراين بايد کمر همت گماشت و تا آنجا که ميسر است براي حفاظت ازگلستان کوشيد. در اين مسير بايد باور داشت راهي جز روشمندي علمي متکي بر مشارکت و اعتماد عمومي شهروندان وجود ندارد. در دنياي امروز بدون همراهي و اعتماد شهروندان امکان رشد و ارتقا ميسر نمي شود. بنابراين اينک که هر چند ديرهنگام همگان به اين نتيجه رسيده اند که مساله هاي گلستان چيست، بايد دست در دست هم براي اصلاح امور گام برداشت. بايد به خاطر داشته باشيم که دلخوري ها همواره بوده است اما بايد با فتوت و جوانمردي دست بر زانوي همت بگذاريم و اجازه ندهيم کار از دست بشود. آشکار است که وظيفه اصلي دولتمردان و استانداري در گلستان حرکت بر مسير عقلانيت و دانش است و انتظار از گروههاي سياسي، متنفذان و صاحب نفوذان حمايت و پشتيباني از مجريان خردمند است. بنابراين بايد در اين مسير هم مسوولان و هم گروههاي ملجا با انجام وظيفه دقيق و درست خود شرايط گلستان را بهبود بخشند. بخاطر داشته باشيم که بحران هاي امروز را بيش از يک دهه است که دلسوزان هشدار داده بودند اما گوشي براي شنيدن، دستي براي ياري، چشمي براي ديدن و هوشي براي درک وجود نداشت تا آنکه بحران ها به پشت در خانه هاي ما رسيدند. اينک هم بايد با گذر از گلايه ها به فکر چاره بود و در اين راه هر کس بايد وظيفه خود را منطقي، علمي و حساب شده به انجام برساند تا فردا در برابر تاريخ و فرزندانمان بيش از اين شرمسار نباشيم.