پليس وظيفه‌شناس


پیام شهروندان |

با اهل خانه نشسته بوديم به گپ زدن و گفت‌وگو از شرايط تلخ زمانه و از تبعيض‌ها و بي‌عدالتي‌هاي رايج و گراني‌هاي لگام‌گسيخته و آب رفتن درآمدها و متقابلاً افزايش هزينه‌ها و همين‌طور مي‌گفتيم و مي‌گفتيم که صداي دينگ‌دينگ موبايل رشته‌ي افکار و گفت‌وگو را گسست. پيامکي آمده بود، چيزي شبيه اين مضمون «آقا/ خانم... مالک اتوموبيل... به شماره‌ي... در ساعت... خيابان ... به دليل توقف در محل پارک ممنوع ... ريال جريمه شده‌ايد». با ديدن اين پيامک بي‌اراده از پنجره به حياط خانه نظر انداختم. ماشينم سرجايش بود. در واقع از صبح اين ماشين از جايش تکان نخورده بود. پس اين جريمه به چه معني بود؟ آيا کي خواسته با من شوخي کند؟ آيا پليس اشتباه کرده بود و شماره‌ها را درست نديده بود؟ قيد ادامه‌ي گفت‌وگو با اهل خانه را زدم و شال و کلاه کردم و به اداره‌ي راهنمايي و راننده‌گي رفتم. با عصبانيت و اعتراض موضوع را به مسئول مربوطه گفتم. اول که گفت چنين چيزي امکان ندارد، اما وقتي با اصرار من مواجه شد گفت بايد يک هفته تا ده روز صبر کنيد تا اين جريمه در سيستم ما بنشيند. آن‌وقت مي‌توانيد اعتراض کنيد. با تعجب گفتم مگر کارهاي شما کامپيوتري و از طريق اينترنت نيست؟ يعني يک پيام جريمه تا در سيستم شما ثبت شود بايد ده روز صبر کنم؟ مگر قرار است متن اين جريمه را با کاروان شتر که از بيابان‌هاي بي‌آب و علف مي‌گذرد براي شما بياورند؟ اينترنت کار لحظه‌هاست. ده روز؟!!

ظاهراً چاره‌اي نداشتم. بعد از ده روز که دوباره رفتم جريمه و مبلغ آن را تأييد کردند. وقتي اصل ماجرا را دوباره شرح دادم گفت نامه‌اي بنوسيد اعتراض خود را شرح دهيد و هم‌سايه‌ها و چند کاسب محل هم آن را امضا کنند. از تعجب و خشم نمي‌دانستم چه بگويم. لحظاتي به چشم‌هايش خيره شدم و پرسيدم آقا، شما وقتي از خانه بيرون مي‌رويد به تک‌تک هم‌سايه‌ها و کاسب‌هاي محل اطلاع مي‌دهيد؟ يا اگر روزي به هر دليل از خانه خارج نمي‌شويد باز هم به هم‌سايه‌ها و کاسب‌هاي محل اطلاع مي‌دهيد؟چه کسي چنين مي‌کند؟ هم‌سايه‌ي من از کجا بداند من آن روز بيرون رفتم يا نرفتم؟کاسب‌هاي محل چه‌طور؟! آيا اين منطقي‌ست؟ حداکثر مي‌توانم از اعضاي خانه‌ام امضايي براي تأييد حرفم بياورم. گفت خب، معلوم است خانواده‌ي شما به نفع شما رأي مي‌دهند و امضا مي‌کنند و نهايتاً اعتراضم پذيرفته نشد. دو ماهي از آن ماجرا نگذشته بود که دوباره همين داستان تکرار شد. باز هم اعتراض کردم. خوش‌بختانه اين بار مدارک محکمي براي اثبات حرفم داشتم. از يک روز پيش از تاريخ جريمه تا سه روز بعد از آن بيمار بودم. نسخه‌ي پزشک، پاسخ آزمايش‌گاه، نتيجه‌ي راديوگرافي و مهر و امضاي داروخانه را کپي کردم و همراه اعتراضم تحويل دادم. مدارکي که مو لاي درزش نمي‌رفت و ناچار به پذيرش آن بودند و پذيرفتند و جريمه‌ي به اشتباه صادر شده حذف شد.

يکي دو ماه بعد باز هم داستان تکرار شد. يعني ظرف چند ماه سه بار به اشتباه و چه بسا به‌عمد جريمه شدم درحالي‌که دوبار اصلاً ماشينم از در خانه بيرون نرفته بود و بار سوم هم جريمه مربوط به خياباني بود که اصلاً محل عبورم نيست. اين بار مدارک معتبري نداشتم و اعتراضم را نپذيرفتند.

ظاهراً برقراريِ جريمه براي ايجاد نظم در اخلاق راننده‌گي‌ و پيش‌گيري از هرج و مرج و ترافيک و تصادف و خسارت‌هاي بعد از آن در خيابان‌هاست، اما گويا خودِ اين جريمه‌ها به شدت دچار هرج و مرج شده است و علت آن بر من معلوم نيست. آيا اين شايعه درست است که درصدي از مبلغ جريمه نصيب افسر نويسنده‌ي جريمه مي‌شود و آن‌ها براي کسب درآمد بيش‌تر اخلاق و انصاف و وظيفه‌شناسي را زيرپا گذاشته و درست و نادرست ديگران را جريمه مي‌کنند؟ حتا برخي گفته‌اند که دولت برخي از ناترازي‌هاي بودجه را از اين طريق جبران مي‌کند و حتا شايع شده است که هر افسر راهنمايي روزانه بايد فلان مقدار جريمه بنويسد. آيا اين موارد درست است يا فقط شايعه‌هايي‌ست که در نتيجه‌ي عمل نادرست برخي از افسرها در ميان مردم رواج يافته است؟

وقتي اعتراضم را به جريمه‌ي سوم نپذيرفتند به‌ناگزير سراغ حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي رفتم. رئيسش با خوش‌روييِ بسيار مرا پذيرفت، اما نهايتاً نتوانست براي حذف جريمه کمک کند. ظاهراً برخي آيين‌نامه‌ها با بندها و تبصره‌هاي گوناگون شرايطي فراهم کرده‌اند که هيچ جوري نمي‌شود در کنار آن مسائل انساني را هم مدنظر قرار داد. نهايتاً با ارائه‌ي برگه‌ي خلافي که از دفاتر پليس + 10 گرفته بودم از رئيس حفاظت اطلاعات پرسيدم با توجه به کُد افسر جريمه کننده مي‌توانيد به من بگوييد او کيست و چه درجه‌اي دارد؟ نگاهي به برگه و جريمه‌ام کرد و گفت بله. اين افسر يک سرهنگ است و گمان هم نمي‌کنم اشتباه کرده باشد، اما يک چيز ممکن است. امکان دارد کسي شماره‌ي اتوموبيل خود را دستکاري کرده باشد و تصادفاً شبيه شماره‌ي ماشين شما شده است. گفتم پس شما اين‌جا چه‌کاره‌ايد که من بايد به جاي يک خلاف‌کار حرفه‌اي که حتا شماره‌ي پلاک اتوموبيلش را هم دستکاري مي‌کند جريمه بشوم؟ ثانياً اين چه‌جور سرهنگي‌ست؟ علاوه بر اين، پرداخت اين جريمه برايم سنگين است يعني براي پرداخت يک جريمه‌ي زوري و تحميلي مشکل اخلاقي دارم. ظاهراً متوجه منظورم نشد که گفت ايرادي نيست دو ماه ديگر پرداخت کنيد. يک سال يا حتا دو سال ديگر پرداخت کنيد. متعجبانه نگاهش کردم و پرسيدم آيا مطمئن هستيد که اين شرايط تا دو سال ديگر هم ادامه دارد و شما هم‌چنان پشت اين ميز نشسته‌ايد؟ تازه متوجه حرفم شد. در ضمن اين‌که تا بناگوش سرخ شده بود لب‌خندي زورکي بر لب آورد، از جا برخاست و تا دم در خروجي همراهي‌ام کرد.

 

يک مخاطب  بهمنماه 1403