بيم و اميد بيمه
پیام شهروندان |
بعد از تصادف ماشين و پشتسر گذاشتن دردسرهاي رنگارنگ آن و تمام کردن کارهاي صافکاري و نقاشي با هزينههاي هنگفت که ماشين مثل روز اولش شيک و تر و تميز شد، به فکر افتادم که براي احتمال تکرار اين داستان با وضعيت بلبشوي ترافيکي، براي ماشين علاوه بر بيمهي اجباريِ شخص ثالث، بيمهي بدنه هم بگيرم. به يکي از شعبههاي بيمهي ... مراجعه کردم. بعد از عکس گرفتن از چهار سمت و شش جهت، وقتي به کارت ماشين نگاه کردند، گفتند نميشود. متأسفانه عمر ماشينتان زياد است و با اين عمر نميتوانيم برايش بيمهي بدنه صادر کنيم. درست است تمام بنگاههاي بيمه که در اين مملکت مشغول کار هستند، در مرتبهي نخست يک بنگاه اقتصادي هستند و محل درآمدي براي مؤسس و مديران و کارمندانش، اما مردمي که در ازاي مبلغي هنگفت که هرساله گرانتر ميشود، خانه، مغازه، اتوموبيل و... را بيمه ميکنند در چه جايگاهي قرار دارند. آيا چنين قراردادهايي نبايد سود هر دو طرف را در نظر داشته باشد؟ يک طرف پول ميدهد و طرف ديگر در برابر، خدمات ميدهد. البته اين امور چون ضابطه و حساب و کتابي ندارد، عموماً به زيان مردم تمام ميشود. نگاهي به بيمهي پزشکي گوياي تلخيِ اين ماجراي حزنانگيز است. حال که سخن به اينجا کشيد بد نيست کمي هم از رايجترينِ بيمهها يعني بيمهي شخص ثالث براي مالک اتوموبيل بگويم. اين بيمه، سالهاست که اجباري شده است و نداشتن اين نوع بيمه دردسرهاي بسياري ميآفريند که فعلاً موضوع سخن ما نيست.
در حال حاضر قوانين اين بيمه را طوري طراحي کردهاند که شرکتهاي بيمه هميشه و در همه حال سود ميبرند و مردم هم که مثل هميشه دستشان از همهجا کوتاه است، در همهحال زيان ميبينند. اولاً که هزينهي اين بيمه براي مردم هرسال به شکل بيرويهاي گرانتر از سال قبل ميشود و تنها کساني ميتوانند از تخفيف جزيي استفاده کنند که سال قبل از آن خسارتي به شرکت بيمه تحميل نکرده باشند يعني سال را بدون تصادف گذرانده باشند. طبق اين قرار و قاعده هر ماشين در سال بيش از چهار بار نميتواند تصادف کند و اگر چنين شود، بيمهاي که ظاهراً يکساله است باطل ميشود و مالک اتوموبيل ناگزير از پرداخت هزينهي دوباره براي بيمهي مجدد است. اين داستان متأسفانه از آن طرفش مصداق ندارد. يعني اگر اتوموبيلي در يک سال هيچ تصادفي نکند باز هم بيمهاش تمام شده است و بايد مجدداً هزينهاي براي بيمهي سال ديگر بپردازد. در واقع اگر شما ظرف يک هفته چهار تصادف کني عمر بيمهي شما تمام شده است و اگر يک سال هم تصادف نکني باز مدت بيمهي شما تمام شده است. سرانجام بر ما معلوم نشد مبناي مدت عمر اين بيمه از چه قرار است. اگر مبنا تعداد تصادف است، طبيعيست که تا زماني که تصادف نکرده بايد بيمه برقرار باشد و از سوي ديگر اگر مدتزمان قرارداد بيمه يک سال است، ديگر شرط و شروط براي چه؟ اين شکل قرارداد بستن در واقع مصداق هم از توبره و هم از آخور را تداعي ميکند. در سالهاي دور گذشته، بيمهي شخص ثالث چندان اجباري نبود و از سوي ديگر هرساله چنين بيرويه و بيحساب و کتاب گران نميشد. مدت بيمه هم يک سال تمام بود چه تصادف ميکردي و چه به سلامت ميگذشتي. سالي يک بار ميبايست براي بيمهي ماشين هزينه کني با تصادف يا بي تصادف.
آيا آن زمان شرکتهاي بيمه سود نميبردند؟ اگر سود نميبردند که به زودي متلاشي و ورشکست ميشدند، اما به سود متعارف قانع بودند و قوانين موجود اجازهي افزونخواهي به آنان نميداد، اما در اين سالها حضرات ظاهراً سيرموني ندارند و هر روز قراردادها را به شکلي تنظيم ميکنند که حاشيهي سودشان بيشتر و بيشتر شود. فقط يک نمونه بگويم و ختم کلام. طبق استعلامي که در تصادف اخير از شرکت بيمه گرفتم در 16 سال گذشته حتا يک بار از اين بيمه استفاده نکردهام. يعني تصادفي در کار نبود. به عبارت ديگر 16 سال هزينهي بيمه پرداختم بيآنکه يک بار از آن استفاده کرده باشم. در واقع من حالا بايد به رايگان بيمه شوم نه اينکه هرساله پول بيشتري بدهم. از همين يک نمونه شما ميزان سود و زيان شرکتهاي بيمه و افزونخواهيِ مديران آن را حساب کنيد. البته وضعيت بيمههاي پزشکي هم اگر بدتر نباشد بهتر نيست که بماند براي يادداشتي ديگر.
يک مخاطب
بهمن ماه 1403