جشن سپندارمذگان --- زن، زمين و زايندگي


یاددداشت اول |

 با مسووليت سردبير

 

يکي از مهمترين و جدي ترين آسيب ها به هر قوم و ملتي فقدان آگاهي هر ملت نسبت به تاريخ، فرهنگ و هويت خويش است. شايد بر ملتها و کشورهايي که چندان ريشه در تاريخ نداشته باشند نتوان خرده گرفت که شناخت شايسته اي از فرهنگ خود نداشته باشند و تاريخ خود را ندانند  و يا اينکه  چرا نيکويي هاي خردمندانه  اجدادشان را فراموش کرده اند  زيرا تاريخ ستبري ندارند اما قطعا اين خرده بر ملتي مانند ملت ايران وارد است که شهروندان آن ولنتاين را مي شناسند  اما بسياري نمي دانند بيست و نهم بهمن ماه در  تقويم شمسي و پنجم اسفند ماه در تقويم يزگردي  روز  جشن سپندارمذگان است، روز زن، زمين، زايندگي و عشق است و در ايران باستان به اين بهانه جشن مي گرفته اند. اسپند يا اسفند به معناي پاک و مقدس  نام ماه آخر زمستان در تقويم ايرانيان باستان بوده است که در پايان به بهار زندگي پيوند مي خورد، آن چنان که مي دانيم ايرانيان جشني ماهانه داشتند  و در آن روز شادماني  مي کردند و سپندارمذگان نيز از زمره اين جشن ها بوده است. باري در دنيايي که به مدد فناوري ملتها به راحتي مي توانند قدرت فرهنگي و تاريخي خود را به رخ جهانيان بکشانند ما گرفتار جمودي شده ايم که حتي توان باز خواني تاريخ خود را نيز از دست داده ايم و به اين خاطر است که جوانان ما از ايران فرهنگي کهن گسسته شده اند و ريشه هاي خود را در باد مي بيينند .،تصور کنيد اگر جوانان ما بدانند اجداد آنها براي  زن و زمين  به عنوان  مظهر عشق، زايندگي و زندگي احترام قايل بوده اند، آيا به  وام گرفتن از فرهنگ  بيگانه  محتاج مي شوند، شهروندي که بداند اجداد او زن را مظهر عشق، محبت، زايندگي و محبت مي دانسته اند و يا زمين را نماد پاکي و هويت و زايش آيا نيازي به نگاه کردن خود در آينه تاريخ ديگران پيدا مي کند. استاد سخن بسيار نغز در گلستان فرموده اند:

 کهن خرقه خويش پيراستن      

به از جامه عاريت خواستن

 توجه به اصالت هاي فرهنگي که هيچ منافاتي نيز با شرع مقدس نداشته و ندارد از ضرورتهاي بازگشت ما به اصالت خويش است. بايد به اين اصل مهم اهتمام کنيم و خود را در دنياي پيچيده امروز بازيابي کنيم تا فرصتها از دست نرفته است.