(+) مُجدًد مذهب
شعر و ادب |
تقديم به ساحت قدسي امام دلها؛ خميني کبير، بمناسبت سالگرد ارتحال آن بزرگ مرد تاريخ معاصر
شاعر جانباز محمد ديلم کتولي
تقديم به ساحت قدسي امام دلها؛ خميني کبير، بمناسبت سالگرد ارتحال آن بزرگ مرد تاريخ معاصر
شاعر جانباز محمد ديلم کتولي
نشسته توده ي غم، عُمقِ ژرفناي دلم
که رفته نور دو ديده، گره گشاي دلم
هم اوکه عالِم دين بود و زنده ساز حيات
هم او مجدّد مذهب، هم او صفاي دلم
مسيح قرن، که زنده نموده مرده ي ما
کسي که فَتح نمودست، جاي جاي دلم
شکست قدرت طاغوت، با سِلاح يقين
شکافت معدن خون سازِ کربلاي دلم
طلوع نُصرت دين بود و نوحِ اين دوران
رهاند کشتي جان را، ز قَهقَراي دلم
به ناخداي جهان، مهدي علي سوگند
که بود روح خدا، شوکت لِواي دلم
خميني اي عَلَم دين بدوش، باور دار
که راه و رسم شما هست، رهگشاي دلم
ادامه يافته راهت، به دست سيًد علي
و پرچم تو رسانَد، به مُقتداي دلم
اُفول قدرت شيطان، که آرمانت بود
بدست جانشين تو، لُطفي است از خُداي دلم