خيانت جاهلانه: تندروي بنام انقلابي گري


یادداشت |

 محمود شفيعي

 

شوربختانه امروز کشوري نمي شناسيم که اسلامي باشد و دوستان خود را از همکيشان خود انتخاب کرده باشد. اين در حالي است که قرآن به مسلمانان دستور داده است که از غيرخودشان، بطانه، دوست محرم اسرار، برنگيرند. در تاريخ معاصر، دو سده اخير، مهمترين کشورهاي جهان اسلام، پيوسته از کشورهاي اسلامي گسسته و به سوي کشوري غيراسلامي دل بسته اند. ترکيه جديد، حتي بعد از روي کار آمدن اسلام گرايان، چند دهه است که آرزوي پيوستن به اروپا را دارد. عربستان و مصر در جهان عرب همواره پيوندي ناگسستني با آمريکا برقرار کرده اند. کشور ايران نيز در تاريخ معاصر تفاوتي با همگنان خود در جهان ترک و عرب نداشته است. قاجاريه، از زمان ناصرالدين شاه به بعد، ايران را به روس و انگليس وابسته کردند و هيچگاه، از ميدان جاذبه آن دو کشور خارج نشدند. در دوره پهلوي ايران يکي از دو ستون سياست خارجي آمريکا در خليج فارس را تشکيل مي داد. با حيرتي عميق بايد اعتراف کرد که برخلاف شعارهاي ‌گسترده وحدت بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، جمهوري اسلامي هم دوستان خود را، در نهايت، نه از ميان کشورهاي مسلمان که از کشورهاي ديگري چون روسيه و چين انتخاب کرد.

بي دليل نيست که از فرداي پايان جنگ جهاني دوم تا به امروز که بيش از 80 سال سپري مي شود، کشور فلسطين در دست غاصبان صهيونيستي باقي مانده است و همه مبارزه هاي پراکنده کشورهاي اسلامي، در وضعيت فقدان اتحاد و ابتلا به تفرقه هاي دروني، ناکام مانده و با شکست روبرو گشته است. از تفرقه دروني جز شکست و ناکامي نمي توان انتظار داشت. ز کوزه آن تراود که در اوست.

اکنون با روي کار آمدن دولت وفاق گراي دکتر پزشکيان و اقدامات شايسته او در بسط و گسترش روابط با همسايگان مسلمان، در ميان کشورهاي عربي، ترکي و فارسي، فرصتي براي جبران خطاي بزرگ تاريخي در گسستن از همکيشان و يافتن دوستان از بيگانگان، در اختيار جمهوري اسلامي قرار گرفته است. همه مردم، نخبگان دانش و قدرت از هر طيف، جناح و حزبي، اين برگشت به آغوش جهان اسلام را بايد به فال نيک بگيرند و در تقويت و حراست از آن يار همديگر باشند. قوه عاقله کشور، چه آنان که دستي در قدرت دارند و چه آنها که غير از قلم، زبان، گفتن و نوشتن ابزاري براي تاثيرگذاري ندارند، اين وظيفه اخلاقي را بر دوش مي کشند که از تقويت اين راه جديد لحظه اي درنگ نکنند و از ملامت نادانان، قدرت طلبان و خود حق پنداران ملول و خسته نگردند. ترديدي نيست و همجون روز روشن آشکار است که بعضي کج روي ها در جمهوري اسلامي و دور شدن ايران از کشورهاي اسلامي، مانند دور شدن از نظام جهاني و محروم گشتن از روابطي ميانه روانه با همه کشورهاي جهان، به جاي پيوستن و بلکه وابسته شدن به چند قدرت شرقي، به توهم انقلابي گري، نتيجه اقدامات تندروي هايي بود که نه اندازه کافي دين شناس بودند و نه خود را در بند مشورت با دين شناسان مي دانستند و نه غير از توهم خود حق پنداري انگيزه اي براي بالندگي ايران اسلامي در سر مي پروراندند. رابطه رو به گسترش ايران با عربستان به عنوان کشوري اسلامي که قبله مسلمانان، مرقد مطهر پيامبر گرامي اسلام صلوات الله عليه و آله و سلم، مرقدهاي مطهر تعدادي از امامان معصوم عليهم السلام، قبرهاي صحابه کبار حضرت رسول ص و بسياري از آثار، نمادها و شعائر اسلامي، در آن قرار گرفته اند، جرقه اميدي براي برگشت صلابت به جهان اسلام است که هر کسي با هر بهانه اي، جاهلانه يا خود ستانه يا خود حق پندارانه، بخواهد در آن خدشه وارد کند و موفقيت آن را ناکام سازد يا به تاخير اندازد، خيانتي نابخشودني خواهد بود. هم چنين، هر رسانه عمومي يا خصوصي ديداري، شنيداري و نوشتاري، مجازي يا واقعي، که به حمايت از اين حماقت هاي فردي يا گروهي يا باندي بپردازد، شريک اين خيانت بزرگ نابخشودني خواهند شد. انتظار عموم جامعه ايماني و اسلامي اين است که با اين کج روي ها يک بار براي هميشه برخورد مناسب صورت گيرد و شيوه هاي نادرست در اين کشور به سنت سيئه تبديل نگردد.

 

استاديار  علوم سياسي دانشگاه مفيد