تاثیر فرهنگ عاشورایی درادبیات


گزارش |

 حجت الاسلام علی یزدی

 

 

 

 

 

 

 

شخصیت و حماسه عاشورایی امام (ع) در تمام اعصار در ابعاد حکومتی سیاسی اجتماعی تربیتی اخلاقی و....تاثیر شگرفی گذاشت. یکی از این تاثیرات در ادبیات است که نویسندگان با نثرهای زیبا وشعرا با اشعار شیوا وپرمحتوای خویش حماسه فرهنگ ساز حسینی رابه زیور نگارش درآوردند. تاریخ از آغاز تاکنون ,وقایع وصحنه های حماسی زیادی به خود دیده است وهر کدام دارای جایگاه خاصی در تاریخ دارد واندیشمندان ونویسندگان و پیرامون آن کتابها نوشتند شعرها سرودند اما هیچکدام به عظمت حماسه و قیام الهی امام حسین(ع) نمی رسد، تاریخ وتاریخ دانان باانصاف اگر تمام حماسه ها وقیامها را پیش روی جامعه بشری عرضه کنندبه اینجا خواهند رسید که جز حسین بن علی(ع) کمتر شخصیتی را سراغ دارند که این‌چنین شعر و نثر، مدح و رثا در شأن او گفته باشند. شاعران در هر عصر و زمانی و به هر لحن و زبانی او را ستوده‌اند و اشعار زیادی در وصف او سروده‌اند؛ زیراکه «واقعة عاشورای حسینی، مهم‌ترین واقعه‌ای بود که در دگرگونی ادب و شعر فارسی و عربی تأثیری شگرف از خود باقی گذاشت که می‌توان آن را مبدأ رستاخیزی در ادبیات درخشان ایران و غیرایران حقیقت که انسان را بالاتر از فرشتگان و نزدیک‌تر به روح وحدانیت الهی قرار می‌دهد، نه تنها در صدها کتاب و مقتل بیان شده است، بلکه در زنده‌ترین و جاودان‌ترین اشعار فارسی ما در آمده است...» (1)ادبیات عاشورایی، از غنی ترین و حماسی ترین ذخایر فکری و عاطفی شیعی است و برخی از شاعران نیز شهرت خویش را مدیون همین ذخیره فکری عاطفی شیعی هستند . از سوی دیگر شاعران شیعی پرداختن به واقعه عاشورا را بر خود واجب می دانند و شاید یکی از علل اصلی بی‌شمار بودن سروده‌های شعرا در مدح و رثای امام حسین(ع) ترغیب و تشویق ائمة معصومین(ع) بر این کار باشد.آن بزرگواران شعرا را تشویق به سرایش درباره ی مظلومیت واهداف عالیه ی قیام امام حسین علیه السلام می نمودند لذا احادیث و روایات زیادی در کتب روایی، در این موضوع آمده است...... راویان شیعی نمونه های زیادی از این سفارشات و روایات حضرات معصومین علیهم السلام را در این مهم نقل کرده اند:

الف) امام صادق(ع) فرموده‌اند:هیچ کس نیست که درباره امام حسین (ع) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، مگر آنکه خداوند جل جلاله بهشت را بر اوواجب کند و او را بیامرزد. (2)

ب) هم‌چنین در مقام و ارزش شاعر اهل‌بیت چنین آمده است:«امام صادق(ع) فرموده‌اند: در [شأن و فضیلت] ما، بیت شعری گفته نمی‌شود، مگر آن‌که مؤیّد به تأیید [الهی] و روح القدس باشد» (3)

" علت چرایی حضور " قیام عاشورا " در ادبیات فارسی و خصوصا شعر فارسی و پرداخت نزدیک به هزار ساله به آن در شعر فارسی تحت عنوان " مراثی " مشخص است.در این گلزار حسینی و گلستان سیدالشهداء(ع)، شعرا با نام‌ها و تخلص‌های گوناگون قدم نهاده‌اند و قلم زده‌اند. این گونه شیوه ادبی در ادبیات معاصر نیز تحت عنوان مشخص ادبیات عاشورایی و شعر عاشورایی تقسیم مطلق میشود. امروزه در گوشه وکنار ایران وسایر جوامع علاقه مند به مکتب اهل بیت علیهم السلام مشاهده می شود که شاعران دلسوخته با اشعاری زیبا در باره ی نهضت حسینی شعر ومرثیه می سرایند.

ورود حماسه ی کربلا به حیطه شعر، یقینا یکی از عوامل ماندگاری نهضت عاشوراست. چرا که حضور پر رنگ شعر در روایت ماجرا و قالب نافذ مرثیه در سوگواری وبزرگداشت ماجرا از سویی پیوند دهنده ی میان عواطف و دلهای سوخته و حقیقت ماجرای ظهر عاشوراست و از سوی دیگر باعث غنا و اعتلای اشعار و مراثی است.... آن مراثی که آمیخته بامحتوای حماسی وشورانگیز ی باشد که در مردم آگاهی وروشنگری نسبت به علت پیدایش وحدوث قیام امام حسین ایجاد نماید.اشعار عاشورایی در زما نهای مختلف وقتی همراه با مضامین معرفتی وانقلابی بود یک تحول اجتمایی وسیاسی در پیرامون مردم ایجاد نموده است........

اقسام اشعار عاشورائی

مراثي و اشعار عاشورايي عموما به دودسته مشخص قابل تقسيم هستند:

دسته اول: با پرداختن به جنبه تاريخي؛ روحي و عاطفي ماجرا با سرايش سوزناک ترين مراثي ظهر عاشورا، عواطف خويش را مصروف سوگواره نگاري و مقتل نگاري منظوم کرده اند و خواننده را با درياي مواجي از عواطف غليان کرده و داغدار و مصيبت زده باقي ميگذارند که اينگونه مراثي بيشتر و نه صد در صد در ميان اشعار متقدمين شايع تر است که البته استثنائاتي هم دارند.

دسته دوم: گروهي هستند که اجتماعي تر و حماسي تر عمل مي کنند و حتی با نگاهي منتقدانه به نقد نگاه صرفا سوگوارانه و گريه آميز به واقعه مي پردازند.اینها يقينا با در نظر گرفتن مظلوميت حضرت امام حسين علیهم السلام ماجرا را بيشتر از زاويه ظلم ستيزي , حرکت مصلحانه و انقلابي حضرت و در نهايت عاقبت کار مي نگرند.

اين زاويه که بيشتر در ميان شعراي متاخر ديده مي شود تمام تلاش خود را مبذول می دارند تا شعر خود را با اهرم واقعه کربلا تبديل کنند به مانيفستي براي حرکتهاي انقلابي و ظلم ستيزي، چراکه شاعر از همين منظر است که به واقعه مي نگرد.در نگاه دسته دوم شعر عاشورايي در واقع تبديل ميشود به عنوان موتور محرکي براي مبارزه و قد علم کردن در برابر هر ظالمي و دفاع از هر مظلومي و به غليان کشيدن حس ايثار و دفاع از حقيقت و روحيه مبارزه و حتی نقد ياران نيمه راه.متأسفانه شاعران ایرانی در ثبت وقایع عاشورا خیلی دیر شروع کردند. موضوع نهضت عاشورا در دورانی که مردم در مسجدهای بغداد می نشستند و شب ها برای سیدالشهداء عزاداری می کردند تا سده پنجم این واقعه در اشعار شاعران ایرانی بازتابی ندارد.ظاهراً شاید علتش این بود که حکومت های دست نشانده به مردم فشار می آوردند و مردم هم به دلیل ترس از ثبت و ضبط این حوادث و یا نوشتن شعر درباره قیام امام حسین، پرهیز می کردند.احمد شوقی شاعر عرب در منظومه لیلی و مجنون در پاسخ کسی که از او می پرسد، چرا هر وقت از امام حسین می پرسم خاموش می شوی؟، می گوید: "حسین را دوست دارم اما دلم با اوست و زبانم علیه او." و بعد ادامه می دهد که من زبانم را از مدح حسین(ع) بازداشتم که مبادا بنی امیه آن را ببرند. این عوامل باعث شد که شاعران ما در قرون اولیه اسلام و بعد از قیام ساکت بمانند. اما در ادبیات عرب وضع فرق می کرد. مثلاً در دوره حکومت آل بویه در بغداد که آل بویه ایرانی و در آنجا مسلط بودند اما شاعران عرب واقعه عاشورا را خیلی خوب در اشعارشان آوردند.اززمانی که "الجایتو" این چهره ناشناخته تشیع، مذهب شیعه رارسمیت بخشید، شاعران شروع به سرودن اشعارکردندو انصافاً هم گذشته راجبران کردندو این جریان تاامروزادامه دارداگرچه فراز وفرودها وضعف وقوت هایی هم داشته است."قیام امام حسین(ع)ازاواسط قرن سوم درادبیات فارسی وارد شد.البته اوائل به صورت جدی نبود، بلکه درقالب تمثیل ها و استنادها اشاراتی به شهادت امام حسین(ع) و شهدای کربلا داشتند. یکی دو قرن بعد در حدود قرن پنج و شش هجری «سنایی» به طور خاص جزو شعرایی بود که به شهادت امام حسین(ع) اشاره مستقیم کرد. پس از قرن پنجم یعنی در زمان «ناصر خسرو» اشاراتی به عاشورا وامام حسین (ع) شده است اما به طورکامل و جزئی نگر ازدوره تیموریان به بعد به این مسئله پرداخته شده، دردوره صفویه به خاطر مذهب رسمی تشیع و تغییر نظام حکومتی و گسترش تفکر شیعی در ایران، گرایش شاعران به عاشورا دیده و ثبت شده است.(4)«ابن حسام»ازچهره هایی است که درباب پرداختن به موضوع عاشورا پیش ازعهده صفویه شاخص است.اوشاعری است که بیشترآثارش مربوط به وقایع عاشورا است. پس از او شاعران فراوانی ظهور کردندتا جایی که دردوره قاجاریه وبعداز آن ها دفتر شعر در خصوص مسئله عاشورا تدوین شد.

از روزی که پیکر مقدس آن امام در خاک کربلا جای گرفت و قافله عشق در مسیر تاریخ به حرکت درآمد، نام امام حسین(ع) شعار انقلاب برعلیه ظلم و ستم گردید و شعرای بزرگی در این عرصه ظهور کردند که از همه مشهورتر در عرب کمیت اسدی، دعبل خزاعی، ابوفراس حمدانی ... هستند این بزرگان موجبات زبونی و ویرانی دستگاه جور و خلافت ناحق بنی امیه و بنی عباس را به لرزه درآوردند و آثاری ماندگار در تاریخ ادبیات عرب به جای گذاشتند..... آری حضور حضرت امام حسین(ع) و قیام عاشورا به عنوان یکی از فاکتورهای اصلی شعر آئینی و مذهبی و شیعی فارسی و عربی دارای پیشینه ی طولانی ست وشاعران بسیاری از هر دو زبان , شعر شیعی و مشخصا شعر عاشورایی دارند که برخی از ایشان در زبان عر بی عبارتند از : دعبل خزایی ؛ که حضرت امام رضا(ع)او را سفارش و فرمان به سرایش شعر برای حضرت امام حسین سلام الله علیه فرمود.مثلادرجائی حضرت رضا(ع)به دعبل می فرمایند :

" یـا دِعـْبـِلُ! اِرثِ الحـسـیـن (ع) فـَاَنـْتَ نـاصـِرُنـا و مـا دِ حـُنا ما دُمْتَ حَیّاً، فَلا تُقَصِّر عَنْ نَصْرنا مَا اسْتَطَعْتَ .(5)

یعنی ای دعبل ! برای حسین بن علی مرثیه بگو، چرا که تو تا زنده ای، یاور ما و ستایشگر مایی. پس از یاری ما کوتاهی نکن.