یک شهر دلتنگ تئاتر


یادداشت |

■ امیر درویش

تا به حال گرگان این همه فاصله و دوری از تئاتر را تجربه نکرده بود.این شهر پیوسته شاهد اجرای تئاتر در تالار پرافتخار فخرالدینش بوده،چه در زمانی که گرگان را مهد تئاتر ایران می نامیدند و چه  در سالهای پر افت و خیز اخیر هیچ وقت مردم این شهر تا به این حد دلتنگ تئاتر و نشستن بر صندلی های تالار فخرالدین اسعد گرگانی و سالن نگاه آن نشده بودند.درست بعد از ترور فاجعه بار سردار شهید قاسم سلیمانی بود که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان تصمیم به لغو و تعویق تمامی اجراها به مدت چهل روز گرفت،در بهمن ماه و بعد از حضور  نمایش متساوی الساقین در جشنواره بین المللی تئاتر فجر که در نهایت با کاندید شدن در چهار بخش اصلی جشنواره-کارگردانی،نمایشنامه نویسی،طراحی صحنه و طراحی لباس-  و کسب جایزه بهترین نمایشنامه در مهمترین رویداد تئاتری کشور درخشید ،شاید همه، سال پر رونق و پربرکتی را برای تئاتر گرگان متصور می شدند تا اینکه کرونا،این مهمان ناخوانده منحوس اخرین ضربات را به پیکر نیمه جان و زخمی تئاتر زد تا نه فقط در گرگان بلکه در کل ایران ناچار به خداحافظی چندماهه با تئاتر شویم. این اتفاق در حالی رخ داد که عمادالدین رجبلو به اجرای مجدد متساوی الساقین در تهران و گرگان فکر می کرد، از تمرینات نمایش جدید پورنیک کاوش چندماهی گذشته بود،امید ابراهیمی منتظر زمان مناسب اجرای خود بود و رعنا زیادلو مضحکه شبیه قتل را تنها فقط یک روز به روی صحنه ی سالن اصلی تالار فخرالدین اسعد گرگانی برده بود. بعد از شیوع گسترده کرونا سالن های تئاتر و سینما اولین مراکزی بودند که به دستور ستاد  مبارزه با کرونا فعالیت هایشان متوقف شد و حتی در زمان بهبود نسبی و موقتی شرایط کرونایی کشور در اواخر بهار، زمانی که رستوران ها و باشگاه های ورزشی هم شروع به فعالیت کرده بودند،سالن های تئاترجزو  اخرین مراکزی بودند که  به دستور ستاد  برای احیای حیات قبلی خود شروع به فعالیت کردند اما طولی نکشید تا کرونا باز هم مجال نفس کشیدن را از تئاتر گرفت،البته در تهران معدود نمایش هایی با  تماشاگران محدود به صحنه می روند اما این اجرا ها با این محدودیت ها به تئاتری که ایست قلبی داشته شوک نداد و شرایط هیچ تغییری نکرد.اما مسئله ی ترسناک و مهم  وضعیت معیشت فعالان این عرصه هنری است که در این شرایط  با چه مشکلاتی  دست و پنجه نرم می کنند،فعالانی که سالها به دلیل نداشتن فعالیت صنفی مشخص از حقوق نداشته خود گله مندند حال با این وضعیت عجیب و نگران کننده آن هم در این اوضاع اقتصادی آشفته  واقعا چه می کنند؟آیا حواس اداره کل ارشاد  به وضعیت زندگی هنرمندان شهر و استان خود هست؟سرکار خانم کشمیری چه برنامه ای برای حمایت از این عزیزان دارد؟ امر مسلم این است که نباید هنرمندان را به حال خود رها کنیم و نه آنکه  فقط امیدوار باشیم تا ببینیم بالاخره کی کرونا دست از سر ما برمی دارد. در نهایت باید منتظربمانیم  تا ببینیم بعد از ماه محرم و صفر شرایط بیماری در کشور به چه شکل پیش میرود و این دلتنگی دقیقا چه زمانی به پایان می رسد؟! اما باید از این همه فاصله ترسید،ترس از اینکه نکند این شرایط باعث شود مردم به نبودن و ندیدن تئاتر عادت کنند،باید نگران  سالها تلاش فعالان فرهنگی و هنری برای زنده نگه داشتن این پدیده بود...باید منتظر واکنش مردم به شروع اجراها بود،ترک عادت یا فراموشی مطلق؟!