ترافیک و آلودگی


یادداشت |

 

■ طیبه  بیکی  

 

 

 

آلودگي بصري تعبيري است كه عموماً به اثرات منفي وسائط نقليه و نيز ساختار مورد استفاده آنها اشاره دارد. وجود وسائط نقليه به تنهايي ايجاد آلودگي بصري نمي‌كند، بلكه اين آلودگي اغلب به صورت ناخواسته از مناظر و چشم‌اندازهاي ناشي از ترافيك سواره به وجود مي‌آيد. گرچه تعيين و اندازه‌گيري ميزان آلودگي بصري به علت ذهني بودن وضعيت عوامل درگير و نيز وضعيت سلامت مشكل است، با وجود اين، از بين رفتن مظاهر طبيعي و باغ‌هاي و ابنیه تاریخی دیگر، بیانگر اين مسأله هستند. ساختار بصري محيط از عواملي چون اثاثيه خيابان، تابلوهاي ترافيك، چراغ‌ها، پاركومترها، سنگ‌فرش‌ها، جدول‌بندي و چراغ‌هاي راهنمايي و غيره تأثير مي‌پذيرند. احداث پاركينگ‌هاي طبقاتي، ترمينال‌ها و پل‌هاي زيرگذر، تعبيه وسايل الكتريكي كنترل ترافيك، تأسيسات زيربنايي حمل و نقل درون شهري و بالاخره حركت انبوه اتومبيل‌ها كه در جاي جاي شهر به صورت متراكم قابل مشاهده است امكانات و قابليت‌هاي بالقوه طبيعي شهر و بالطبع كيفيت زيبايي آن را كاهش مي‌دهد. روشن است كه با خالي شدن شهر از مظاهر و مناظر طبيعي، احساس طبيعي شهروندان بيشتر به طرف فرهنگ ماشيني ميل مي‌نمايد. بایستی توجه داشت این آلودگی‌های بصری، مدیریت فضایی شهرها را نیز با اختلال و چالش‌های متعددی روبرو خواهد ساخت. همچنین در خصوص آلودگی‌های صوتی، احساس خطر ناشي از بروز تصادف همانند خود حادثه تصادف در كيفيت محيط زندگي تأثير منفي مي‌گذارد. به عنوان مثال ترسي كه مردم به هنگام مواجه با وسایط موتوري پر سروصدا و سريع تجربه مي‌كنند و يا حتي بوق دلخراشي كه توسط كاميون‌ها و اتوبوس‌ها در محيط‌هاي انساني حساس همانند مراكز مسكوني و درماني به صدا در مي‌آيد، از جمله عوارض روحي و رواني ترافيك است. عوارض زيست محيطي آلودگي صوتي، صرفاً سلامت انسان را تهديد نمي‌كند بلكه اثر اين آلودگي در كاهش ارزش كالبدي و فيزيكي شهر و نيز كاهش قيمت املاك و ساختمان‌ها است. انفصال غير منطقي بافت و تردد مداوم وسايط نقليه ضمن ايجاد جداسازي اجتماعي و فرهنگي در گستره سازمان فضایي شهر موجب تضعيف ايستایي بناهاي سنتي دو طرف خيابان و آلودگي زودرس بناها و نيز آلودگي محيط زيست مي‌شود. گسستگي بافت به عنوان یک معضل ترافیکی، اغلب در نتيجه احداث مسير جديد يا افزايش حجم ترافيك در مسير موجود اتفاق مي‌افتد. به عبارتی مردم به منظور جابجايي از يك نقطه به نقطه ديگر با موانع بازدارنده فيزيكي در وسط مسير مواجه شوند. نتيجه جداسازي بافت در افزايش تردد و ميزان مدت زمان سفر منعكس مي‌گردد كه البته در غير اين صورت، نتيجه گسستگي بافت بروز تخلفات ترافيكي بويژه از جانب عابرين پياده خواهد بود. در حال حاضر شهرها با چالش‌هاي متعددي مواجه هستند كه از جمله آنها مي‌توان به اين موارد اشاره كرد: فقر و عدم تساوي، از هم‌گسيختگي قوام خانواده، آلودگي هوا، آلودگي صوتي، تراكم بيش از حد جمعيت، كمبود مسكن، رشد بدقواره (پراكنده) شهر، تراكم ترافيكي، انباشت زباله، بيكاري، نبود يا ضعف امنيت، هزينه نگهداري محيط ساخته شده شهري و ميراث فرهنگي و بدتر شدن زيرساخت‌ها، نگراني درباره ايمني و كيفيت زندگي شهروندان، افزايش زمان سفرهاي درون شهري، مصرف بيش از حد انرژي، استفاده زياد از سوخت‌هاي فسيلي و... . در حال حاضر شكل رشد نيز در جوامع ما ناپايدار است و ما شاهد يك توسعه به سمت بيرون مداوم شهرها هستيم و نياز ما به افزايش ظرفيت سيستم‌هاي حمل و نقل شهري، يك نياز مداوم و فزاينده است. اين روندها از يك طرف كيفيت زندگي را تهديد مي‌كنند، بطوري كه استفاده‌كنندگان از اتومبيل وقت بيشتر و بيشتري را در اتومبيل خود صرف مي‌كنند و وابستگي به اتومبيل بيشتر مي‌شود و از طرفي ديگر كيفيت محيطي را نيز با خطر مواجه مي‌سازند. به طوری که این مخاطرات، فضاهای سبز شهری را کاهش داده و روند آلودگی و ناوگان حمل و نقل را گسترش داده است که از آثار سوء آن، کاهش کیفیت هوا و بروز مشکلات محیطی فراوان است. جمعیت‌پذیری و توسعه فضاهای شهری، معضلات و چالش‌هایی را ایجاد می‌کند که البته با توجه به این دو گرایش، خود ترمیمی ساختارها، توجیهی بر این مدعاست که در توسعه شهری مورد توجه خواهد بود. به طور خلاصه و می‌توان عنوان کرد که رابطه بين حمل و نقل شهري و پايداري شهري موضوعي است كه اثبات وجود چنين رابطه‌اي نياز به استدلال زيادي ندارد. براي اينكه همه شهرنشينان بدون استثناء از سيستم حمل و نقل در شهر بهره مي‌برند و همزمان با مشكلات حمل و نقل نيز مواجه هستند و حمل و نقل شهري يك عنصر مهم در كيفيت زندگي آنان است و بي توجهي به چنين عنصر مهم و تاثيرگذار در زندگي ساكنان شهري در برنامه‌ريزي و مديريت شهري عملاً غيرممكن است و بنابراين ضرورت دارد موضوع حمل و نقل و ترافيك شهري به دقت مورد توجه و مطالعه قرار گيرد و در راستاي نيل به توسعه پايدار و به تبع آن شهر پايدار، برنامه‌ريزي‌هاي لازم در ابعاد مختلف براي رفع موانع پايداري شهري صورت گيرد.