آیا انسان طغیانگر است ؟!




 

انسان موجود عجیبی است و سرگذشت شگفت انگیزی دارد . موجودی دو عنصری و ترکیبی .  یکی او را به صعود و دیگری  به سقوط دعوت می کند و این انسان است که بر سر دوراهی ماندن و رفتن ، بودن و شدن ، شیطانی و ملکوتی بودن مخیر کرده است و مانده که با استفاده از اختیار ، کدام مسیر را انتخاب کند . انسان بین دو گرایش و دو تیغه قیچی نفس اماره که مدام او را به بدی  اما با صورتی زیبا و لذت موقت دعوت میکند و نفس مطمئنه که او را به خیر و نیکویی و آرامش ابدی با لذت ماندگار می خواند.اما انسان ها با هم متفاوت و علاوه بر کشمکش درونی دچار تضاد بیرونی و عینی در جامعه هستند . یکی ثروت فراوان و دیگر شهرت زیاد . دیگری مقام بالایی دارد و از دیگر سو انسانی که گود نشین و کارتون خواب و محروم است. وجود شکاف طبقاتی نشانگر عدم توزیع عادلانه ثروت در جامعه است . شکم سیر چه می داند شکم گرسنه را و شکم گرسنه در رویای خوردن یک وعده غذای لذیذ است که سیر بخورد و آرام گردد .‌ شکم گرسنه به آدمهای ثروتمند و نوکیسه با حسرت و حیرت می نگرد و آرزو می کند یک بار مورد لطف آنها قرار گیرد و یا چون آنها شود. راستی اگر انسان محروم و تهیدست ، ثروتمند و یا قدرتمند شود آیا بعدا گذشته خویش را بیاد می آورد یا کتمان می کند و به دنبال سابقه سازی ایل و تبار خود و رزومه می‌افتد ؟ .  آیا انسان ظرفیت و پتانسیل این را دارد که اگر ثروتمند شد انسان باقی بماند یا اینکه بد تر از افراد سرمایه دار چون زالو به دنبال سود و پول و ثروت بیشتر و در نتیجه افزایش محرومان و تهیدست  در جامعه می گردد ؟ .

 انسان نمی داند چه سرنوشتی دارد  شاید حسرت ثروت امسال بابک زنجانی و منصور آریا ، مرتضی رفیق‌دوست طبری ،  هدایتی ،  دانیال زاده و .... را بخورد اما سوال اساسی اینجاست که اگر فردی محروم به ثروت زیاد رسید ،  انسان باقی می‌ماند یا تغییر می‌کند ؟ .شاید فرض و خیال کند که اگر ثروت داشته باشد به فاقدین مسکن کمک کند و یا به دختران دم بخت جهیزیه دهد یا به کودکان کار شغل دهد یا اینکه فردی توهم کند که اگر وزیر و رئیس و حاکم بر جامعه شد شبانه روز در خدمت مردم باشد نوکری مردم کند و آیا انسان به وعده های خود عمل خواهد کرد و یا زمانی که نیازهای اولیه اش برطرف کرد و احساسی بی‌نیازی کرد انسان باقی می‌ماند یا چون فرعون انا ربکم الاعلی  می گوید یا چون محمدرضا شاه پهلوی لقب خدایگان می‌گیرد ؟ .  یا چون قارون ثروت افسانه‌ای را در خدمت به محرومان قرار می‌دهد ؟ .

چه تضمینی است  که به وعده ها عمل کند ؟ . قرآن می گوید انسان نیازمند به آب و غذا و مسکن و زن و آرزو و فرزند و چون خود را بی نیاز احساس کند احساس دارایی و ثروت کند ، طغیان می‌کند لگد پرانی می کند و موجود خطرناکی می شود . ( آیه ۷ سوره علق) . 

در شعار می گوید من زاهد و باتقوایم با سابقه ای از خدمت و تدین و دلسوزی برای مردم ، اما آیا فرعون از اول فرعون بود یا محمدرضا پهلوی و صدام حسین از اول طغیانگر و یاغی و باغی بودند ؟ .‌ از کجا معلوم که من و شما همچون آنها نباشیم ؟ .‌در درون هر یک از ما ،  یک موسی هست و یک فرعون ،  این اراده ما و شرایط اجتماعی ایجاب می‌کند که موسی باشیم یا فرعون.  ظرفیت و اندازه تحمل انسان ها متفاوت است انسان ها را به شعار و گردن کج کردن و نماز شب و ذکر مستحبات نباید شناخت . انسان ها را در بوته آزمایش ثروت و قدرت باید شناخت.

امثال برصیصای عابد که مستجاب الدعوه بودن زیاد هستند که روفوزه شدند .  امثال حجاج بن یوسف که ابتدا قصد دلسوزی و تدین داشتند ،  زیادند که مردود شدند.   آیا ما نیز اگر به ثروت و قدرت برسیم چون قارون و برصیصا و حجاج خواهیم شد ؟! . آیت الله شهید سید محمد باقر صدر در کتاب سنتهای تاریخ در قرآن در این رابطه می‌گوید ؛  ما طلبه ها می گوییم که بهتر از هارون رشید هستیم با ورع تر و با تقوا تر از هارون الرشید میباشیم . عجیب است آیا دنیای هارون الرشید بر ما عرضه شد و ما رد کردیم تا با ورع تر از او باشیم ؟ .‌ فرزندانم برادرانم عزیزانم ای فرزندان علی علیه السلام آیا دنیای هارون الرشید بر ما عرضه شده است ؟ . بر ما دنیای ناچیز محدود و پستی عرضه  شده است .‌ دنیایی که خیلی زود دگرگون می‌شود زائل می گردد .‌ دنیایی که انسان نمی‌تواند مانند دنیای هارون الرشید آن را گسترش دهد .‌ هارون الرشید به ابرها می نگریست به ابرها می گفت هر کجا به باری در مُلک من میباری و مالیاتت  را به خزینه من واریز می‌کنند.  در راه این دنیا موسی بن جعفر علیه السلام را به زندان انداخت ! .  آیا ما ، خود را آزموده ایم که اگر این دنیا به دستمان بیاید موسی بن جعفر علیه السلام را زندانی نمی کنیم ؟ .‌آیا خود را امتحان کرده ایم و از خودمان این سوال را کرده ایم ؟ . اصلا این سوال را با خود در میان گذاشته ایم ؟ . لازم است هر کدام از ما این سوال را با خود مطرح کند .  بین خود  و خدای آن را پاسخ دهیم  . این دنیا ،  دنیای هارون الرشید است که او  را ملزم می‌کند   امام موسی بن جعفر علیه السلام را زندانی کند ! .   آیا این دنیا  را در برابر ما گذاشتند  تا ما فکری به حال خود کنیم .‌

آیا ما از هارون الرشید با تقوا تر هستیم یا نه چیست دنیای ما ؟! .

این صورت مسخ شده دنیا هست .

چه زیبا امام صادق در مذمت دنیا بیان کرده و می فرماید ؛ دنیا همچون آب دریا است هر کس بیشتر از آن بنوشد ، عطش و تشنگی او افزون تر می گردد .کلام را با سخنان امام سجاد به پایان میبرم که از خدا میخواهد هدف تیرهای بلا و آزمایش سخت قرار نگیرد که معلوم نیست ظرفیت و طاقت ثروت و قدرت زیاد را داشته باشد و ما نیز باید همین دعا را بکنیم که خدا ما را به امتحان سخت نگیرد چون معلوم نیست که ظرفیت آن را داشته باشیم و جهت کسب و حفط قدرت ، موسی بن جعفر ها را به حبس و یا حسن بن علی را به حصر و یا چون علی بن موسی را با زهر حذف نماییم . ایشان  می فرماید ؛ خدایا جنبش و نیرویی برای من نیست جز به نیروی تو و راه نجاتی از گرفتاری‌های دنیا ندارم جز نگهداری تو . پس از تو می خواهم به حکمت رسایت به مشیت جاری و گذرایت  که مرا تنها در معرض جود و بخشش خود در آوری و هدف تیرهای بلا و آزمایش قرارم ندهی و مرا در پیروزی بر دشمنان یاری کنی و رسوایی ها و عیوبم را بپوشانی و از بلا محافظتم کنی و از گناهان نگاهم داری  به مهر و رحمتت ،  ای مهربانترین مهربانان .