بیاد رحیم خیوه لی


یادداشت |

■ لطیف ایزدی 

 

نیما یوشیج می سراید: یاد بعضی نفرات 

/ روشنم می دارد / قوتم می بخشد / راه می اندازد / و اجاق سرد سرایم // گرم می آید از گرمی عالی دمشان . . . ”

رحیم خیوه لی یکی از این نامهاست. نام  دردی طریک ، رحیم خیوه لی ، ستار سوقی ، عیدی اونق و . . را  از دوران کودکی شنیده ام. در ایام نوجوانی دیده ام . در جوانی پای شعر و آوازشان نشسته ام و بعدها هم هر از گاهی با ایشان همنفس شده ام. مردان نیک روزگار که با حضور سبزشان حالم خوش شده است.دهه شصت و هفتاد باخشی رحیم خیوه لی به روستای باصفایم می آمد و  زینت بخش محافل جشن و شادی مردم بود. مشتاقان موسیقی ساعت ها در محفل آوازش می نشستند و لحظات خاطره انگیزی را  پشت سر می گذاشتند. تا پاسی از شب آوای جادویی دوتار و صدای داودی دردی طریک و رحیم خیوه لی آسمان روستایم را زیباتر می ساخت.از کودکی بیاد دارم که اهالی متدین دوگونچی اهل ساز و موسیقی بودند. دوستدار و حامی هنرمندان بودند و در جشن های عروسی  فرزندانشان باخشی ها را دعوت می کردند. اغلب دردی طریک، رحیم خیوه لی و برخی اوقات حالت سعادتی و دیگر هرمندان میهمان روستایم بودند. رحیم خیوه لی در کنار خوانندگی و نوازندگی دوتار و کمانچه، اهل شعر و ادبیات هم بود ذوق و قریحه شعری خوبی داشت. شعری که در وصف استادش دوردی طریک سرود و  بصورت ترانه اجرا کرد گویای این واقعیت است.آن مرحوم قدی میانه، چشمانی درشت و پرفروغ ، سیمایی روشن داشت، چهره اش به ترکمن های اصیل شبیه بود. کم حرف می زد ولی کلامش بجا بود. لحنی دلنشین و صدای گیرا داشت. ترانه های زیبایی همچون داش بولار، چناریم، بللی دیر، یاشلیق دراماسی، ترک شیرازی از او به یادگار مانده است که هرگز غبار کهنگی بر آن نمی نشنید. رحیم خیوه ای اگر چه متمول نبود و زندگی ساده و متوسطی داشت ولی می کوشید که به مستمندان یاری رساند. دکتر سعید یلقی یکی از آشنایانش در این باره به نکته جالبی اشاره می کند:  ”  استاد خلیفه رحیم خیوه لی با حضور در جشن عروسی بسیاری از افراد تنگدست روستاها نه تنها هیچ مبلغی دریافت نمیکرد بلکه با هنرنمایی خویش، سیل مشتاقان موسیقی سنتی و دوتار و کمانچه را روانه این مراسم میکرد تا شبی بیاد ماندنی در خاطره ها و در تاریخ آن روستا ثبت شود و سرانجام تمامی هدایای جمع شده را صرف تامین بخشی از مخارج عروسی تنگدستان مینمود، رازی که شاید آن هنرمند نامی و پرآوازه هرگز بر زبان جاری نساخته باشد. ”این هنرمند نامدار آق قلایی نام اصلی اش رحیم گری بود ولی در بین مردم به رحیم خیوه لی معروف بود. نواختن اصولی دوتار را از اولین استادش رحمان قلیچ یمودی آموخت. در جشنواره های موسیقی حضوری پربار داشت. از بزرگان موسیقی سنتی ترکمن صحرا بود. این استاد بی بدیل موسیقی صحرا در روزی که پنج شنبه بازار آق قلا برپا بود بر اثر عارضه قلبی جان به جانان بخشید و طعم تلخ مرگ را چشید اتفاقی سخت که به سراغ همه خواهد آمد و او بارها این واقعه را از پیر و مرادش مختومقلی فراغی زمزمه می کرد:

ای یارانلار آدم اوغلی  / بوز توپراقدان بولماق حقدیر

اصلی خاکدان اونن آدم / قومه قارالیپ قالماق حقدیر

او نزدیک به ۶۰ سال در این دنیای فانی زیست ولی نام و یادش در تاریخ موسیقی سنتی ترکمن باقی خواهد ماند و صدا و نوایش در ذهن عاشقان موسیقی جاودانه می ماند. فرزند هنرمندش ” مهنه خیوه لی ” که هم نام یکی از باخشی ها معروف است راه و آرمان پدر را تداوم می بخشد.

روحش شاد و بقول دکتر شفیعی کدکنی استاد بی نظیر ادبیات فارسی: ” نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد . ”

 

■ مدیر سایت اولکامیز