آموزش و پرورش پاسخ دهد


تحلیل |

تضییع حقوق دانش آموزان

شهرهای گمش تپه، آق قلاو بندرکمن  در دفترچه  راهنمای انتخاب رشته آزمون سراسری سال 1399

 

حمید آخوندی

 

 

در سال های قبل سهمیه رشته های اولویت دار درشش شهر غرب استان گلستان به طور مشترک در نظر گرفته می شد. این روند انتخاب کاملا عادلانه  و منصفانه بوده است. چرا که با توجه  به نزدیکی بسیار نزدیک این شهرها به یکدیگر، دانش آموزان  شرکت کننده در کنکور سراسری بر اساس رتبه و در واقع بر اساس نمره علمی و شایستگی ولیاقت به طور عادلانه  برگزیده می شدند.هیچ یک از  اولیا و دانش آموزان این شهرها از چنین روند انتخاب عادلانه شاکی نبودند. اما با انتشار دفترچه راهنمای انتخاب رشته سال 99 تمام امیدها و نقشه های دانش آموزان درسخوان و اولیا آنها در شهرهای آق قلا، بندرترکمن و گمیشان برباد رفت. آنها ناگهان متوجه شدند که شهرهای غرب استان را هم به دو بخش تقسیم نمودند. گرگان، کردکوی و بندرگز از یک سو و آق قلا، گمیشان و بندرترکمن در سوی دیگر. این تقسیم غرب استان به دو بخش فارس نشین و ترکمن نشین خود نوعی نگاه واپسگرایانه  وجانب دارانه و بر خلاف تفکر انسجام و اتحاد تمام اقوام و مناطق ایران بزرگ است . اما قسمت دردناک این تصمیم نادرست و عجولانه این است که سهمیه سه شهر آق قلا، گمیشان و بندرترکمن بسیار بسیار کمتر از سه شهر دیگر غرب استان در نظر گرفته شده است. با این تصمیم، ملاک انتخاب بهترین دانش آموزان برای مراکز  تربیت معلم ودر واقع برای انتخاب  آینده سازان کشور،  نه رتبه های  برتر استانی و نه موفقیت در کنکور سراسری و  کسب نمره های علمی در بزرگترین آزمون سراسری کشور ، بلکه منطقه محل زندگی و محل تحصیل  ودر واقع  بر این اساس است که « کی هستی و در کجای استان زندگی می کنی؟» است. در این جا این سئوال پیش می آید که  نحوۀ سهمیه بندی قبلی چه اشکالی داشت که مسئولان استان آن را تغییر دادند؟ آیا نه این بود که بهترین دانش آموزان این شهر شش شهرستان صرف نظر از فارس و ترکمن و ترک و قزاق و سیستانی و ... در یک رقابت علمی سالم  و با کسب نمره برتر علمی برگزیده می شدند؟ در مورد این تصمیم ناعادلانه لازم است چند نکته  به صراحت بیان شود:

 1 ـ اولین نتیجه تکان دهنده این تصمیم این  خواهد بود که با اعلام نتیجه نهایی کنکور سراسری سال 99 بسیاری از دانش آموزان سه شهر آق قلا، گمیشان و بندرترکمن  با وجود کسب رتبه هایی  خوب (بین هزار تا دوهزار) در مراکز تربیت معلم امکان پذیرش نمی یابند  اما یک دانش آموز گرگانی و دو شهر دیگر با کسب رتبه سه هزار و چهار هزار و حتی بیشتر  امکان قبولی در این مراکز پیدا می کنند. کجای این مسئله با مبانی عدالت طلبانه اسلام و اخلاق مطابقت می کند ؟

 2 ـ برخی از دانش آموزان  شرکت کننده سه شهر آق قلا، گمیشان و بندرترکمن به دلیل نزدیکی و دوستی  مردمان این شهرها و مجاورت این شش شهر استان با یکدیگر، در مدارس کردکوی و گرگان تحصیل می کردند و در واقع این دانش آموزان ساکن آق قلا، گمیشان و بندرترکمن فقط  به دلیل تحصیل در گرگان و کردکوی از سهمیه بسیار زیاد گرگان و کردکوی و بندرگز می توانند استفاده بکنند  اما سایر دانش آموزان این سه شهر باید از سهمیه منطقه اندک خود استفاده کنند. آیا این امر مایۀ  ی تعجب نخواهد شد؟

 3 ـ برخی از مسئوولان محترم آموزش و پرورش استان  گویا مبنای  این تقسیم بندی و سهمیه بندی را بر اساس جمعیت مناطق ذکر کرد ه اند. در این رابطه باید گفت که اولا مگر جمعیت این سه شهر چقدر از آن سه شهر دیگر کمتر است که چندین برابر کمتر باید به آنها سهمیه داده شود؟

4 ـ اگر بر اساس بررسی های علمی و آماری تشخیص شما؛  این شهرها به همین مقدار اندک معلم در شهرهایشان نیاز دارند پس چرا معلمان زیادی از گرگان و سایر شهرهای استان در آق قلا، گمیشان و بندرترکمن و سیمین شهر خدمت می کنند؟ چرا هر سال تعداد زیادی از نیروهای تازه استخدام شده روانه این شهرها و حتی روستاهای دورافتاده این شهرها می شوند؟

5 ـ در شهرهای آق قلا، گمیشان و بندرترکمن همانند سایر شهرهای استان،  دانش آموزان بسیار نخبه و درس خوان امسال با زحمت زیاد و هزینه فراوان و با امید به آینده، در آزمون سراسری شرکت کردند و رتبه های بسیار خوبی هم آوردند. حال با این تصمیم  ناامید و مغموم منتظر نشسته اند که رقیبان آنها در گرگان و دو شهر دیگر با رتبه های بسیار کمتر قبول می شوند و آنها محروم می گردند.

6ـ در اتخاذ این تصمیم و این گونه تقسیم بندی و سهمیه بندی جدید ، مدیرکل اداره آموزش و پرورش استان گلستان  و معاونین ایشان مقصر هستند. مدیران شهرستان های آق قلا، گمیشان و بندرترکمن نیز در این امر بی تقصیر نیستند چرا که اگر در آن جلسه سهمیه بندی  و تصمیم گیری حضور داشتند و مخالفت نکردند مقصر هستند و اگر از آن تصمیم ناعادلانه مطلع نبودند باز مقصر هستند زیرا غفلت کردند و کوتاهی نمودند. وظیفه آنهاست که دانش آموزان منطقه ی خود را از آخرین تغییر و تحوّل آزمون سراسری مطلع گردانند. همان طوری که افتخار قبولی آنها را متعلق به خود می دانند، در  راهنمایی آنان هم خود را سهیم بدانند. به هر حال مسئولان  این تصمیم،  به خاطرچشم اشکبار دانش آموزان شهرهای آق قلا، گمیشان و بندرترکمن و قلب شکستۀ اولیای آنها، در برابر وجدان خود و عدل الهی خود را  پاسخگو ببینند.  

7 ـ در پایان این نکته را یادآوری می کنیم که امسال حق دانش آموزان با رتبه های هزار و کمتر یعنی حق دانش آموزان زرنگ و نخبه  شهرهای آق قلا، گمیشان و بندرترکمن جهت راهیابی به  مراکز تربیت معلم را مسدود کردید و دیگر به نظر می رسد کار از کار گذشته است. اما برای جبران مافات حداقل برای تسکین دل دردمند این دانش آموزان زرنگ و اولیای آنها وجلوگیری از ناامیدی و بی انگیزه بودن دانش آموزان شرکت کننده در آزمون 1400 دو کار ضروری است که انجام شود:

 الف ) در نظر گرفتن ظرفیت تکمیلی برای مراکز تربیت معلم و افزایش سهمیه شهرهای آق قلا، گمیشان و بندرترکمن و برگزیدن دانش آموزان با رتبه های بالا بدون هیچ گونه نگاه  قومیتی و تنگ نظرانه

 ب ) اصلاح فوری قانون فوق  برای آزمون سال بعد و  ادغام شش شهرستان  کمافی سابق.

 

معلم و روزنامه نگار