شجریان خنیاگر بی بدیل


یادداشت |

 

  ایرج رمضانی

 

 

 

 

رفتی و همچنان به خیال من اندری

گویی که در برابر چشمم مصوری

فکرم به منتهای جمالت نمی‌رسد

کز هر چه در خیال من آمد نکوتری

تاریخ کهن سرزمین ایران غروب هفدهم مهرماه سال ۱۳۹۹ خورشیدی را هیچگاه از یاد نخواهد برد.

روزی که فرزند شایسته ایران زمین ، استاد بی دیل،  آن خنیاگر عشق و عرفان و یگانه اسطوره موسیقی و آواز،  ستاره درخشان آسمان فرهنگ وهنر ، محمد رضا شجریان از میان خیل دوستدارانش پر کشید و به دیار حضرت دوست شتافت.سخن گفتن از شجریان به اندازه ای سخت و دشوار است که قلم به هیچ روی حق مطلب را برای این خسرو خوبان و زیبایی محض موسیقی بیکران ادا نخواهد کرد، اما با مشیت الهی چه می توان کرد که هر آمدنی را رفتنی است و برای نیک مردمانی چون شجریان چه نیکو رفتنی که تا ابد در دل و جان جاودانه اند.در پیشینه این مرز و بوم بزرگان و نام آوران سترگی همچون فردوسی ، حافظ ، سعدی و مولانا تبلور یافته اند که هیچگاه در تاریخ مانندشان زاده نشده است و همچنان پس از هزار سال هنوز زنده اند .  بدون تردید نماد و سمبل پارسی ؛ محمد رضا شجریان این بزرگمرد گرانمایه و غبطه برانگیز مانند آنها یکی از ماندگارترین چهره های تاریخ فرهنگ و هنر ایران زمین خواهد بود .کسی که "خاک پای مردم ایران" بودن بزرگترین افتخارش بود و عشقش به ایران و ایرانی  ستودنی .

هنرمند دوست داشتنی و رند عالم سوزی که همواره گوهر هنر و عشق به مردمش را به تعلقات دنیوی نفروخت و پا به پای آنان زندگی کرد تا "جانش از تن آواز رخت بربست."

دمادم بر خود می بالیم در روزگاری زندگی کردیم که هم عصر محمدرضا شجریان بودیم و نوای افسونگر این استاد فرزانه وصاحب نغمه داوودی را با جان و دل شنیدیم و با آن دگرگون می شدیم .

و هزار دریغا و دریغ که هیچگاه درنیافتیم که چرا روزگار نامراد، فرزانگان و این هدیه های نیک  پروردگار به  تاریخ بشریت  را آنچنان که شایسته است در زمان خود قدر نمی داند . اما بدون تردید تاریخ ، این نیکنامان را در خود زنده و جاوید نگه می دارد .به راستی که آواز و آوازه شجریان این استاد چیره دست پارسی با تاروپود فرهنگ ایران و ایرانی گره خورده است و جزء جدایی ناپذیر آن است و به حق عنوان یگانه خسرو آواز ایران بودن تنها مختص خود اوست که بر فراز بلندترین قله هنر و ادب و اخلاق این سرزمین ایستاده ، هم چنان که صدها سال است فردوسی و حافظ و مولانا بر تارک تاریخ آن ایستاده اند.

نامش مانا و روحش در کنار فردوسی بزرگ شاد باد

  کارشناس مطبوعات