سوژه ناب


شعر و ادب |

راحله شهریاری

 

غواص باشی پرید تو آب

شنا می کرد با اشتیاق و با شتاب

یک عینک بزرگ غواصی داشت

یک دوربین کوچک عکاسی داشت

دلش می خواست یک عکس ناب بگیره

یک عکس ناب از زیر آب بگیره

این ورو گشت،/نهنگه خوابیده بود.

صاون ورو گشت،/ اختاپوسه پیرهن جلبکیشو پوشیده بود.

غواصه گفت: عکس می گیرم عکس عکس.

اختاپوسه! مکث مکث

اختاپوسه گفت: نه خیر آقای عینکی

غواصه گفت: آخه چرا پیرهن جلبکی؟

-واسه اینکه من دیرم شده باید برم عروسی

-چه خوب. بذار منم بیام عروسی اختاپوسی

-بفرمایید اما عروس، ماهی پولک طلاست

-ماهی دم درازه که دمش سفید و سیاست

غواصه گفت: چه سوژه توپی دارم برای این عکاسی.

چی بهتر لحظه های شیرین یک عروسی.

عروسیه عروسیه عروسیه.

دوماد باید عروس خانومو ببوسی.

 

 

شاعر و مربی کودک و نوجوان