پلورالیسم فقهی


یادداشت |

 

 

■  دکتر حسین میقانی

 

پلورالیسم در لغت به معنای کثرت گرایی یا کثرت باوری یا اصالت کثرت یا تکثر و تعدد است. ظاهرا اصطلاح پلورالیسم را اولین بار فردی به نام لوتسه در سال ۱۸۴۱ میلادی در کتاب «ما بعد الطبیعه» به کار برد. پلورالیسم یا کثرت نگری نحوی رویکرد فلسفی و معرفت شناختی است که مخالف بینش وحدانی درحوزه معرفت شناسی و هستی شناسی است.پلورالیسم هستی شناسانه معتقد به وجود نوعی تکثر گرایی در تبیین هستی و عوامل و عناصر سازنده آن است. برتراند راسل فیلسوف انگلیسی (۱۹۷۰) به نحوی پلورالیسم هستی شناسانه معتقد بود.

در قلمرو معرفت شناسی، پلورالیسم معتقد به وجود حقایق مختلف هم عرض همدیگر و نسبی انگاری و شکاکیت است. پلورالیست‌ها در بحث‌های اپیستومولوژیک  (معرفت شناسانه) به وجود حقیقت ثابت مطلق جهان شمولی، باور ندارند.پلورالیسم در حوزه اندیشه سیاسی علی الظاهر معتقد به لزوم حضور و استقلال گروه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. هر چند باطناً و در عمل آنچه که حاکمیت دارد یک گروه یا طبقه یا هویت فکری و سیاسی است. لیبرالیسم در نظر مدعی پلورالیسم و کثرت گرایی است، اما در باطن صورت بورژوایی و سرمایه سالارانه است که در هیأت حکومت صاحبان سرمایه‌های بزرگ بر جامعه فرمان می‌راند

در واقع شعار حکومت چند صدایی و جامعه چند صدایی صرفا یک فریب و سر و صدای بی بنیاد و توخالی است؛ زیرا حکومت الزاماً بر پایه یک اندیشه و مفهوم مرکزی و در ساحت یک تفکر یا تمدن و به عنوان تبلور یک اندیشه یا ایدئولوژی یا اراده طبقاتی و ملی و یا آرمان دینی تحقق می‌باید و هیچ نظام سیاسی یا الگوی حکومتی بر پایه پلورالیسم و کثرت بینی امکان تحقق ندارد. اگر قرار باشد اصالت یا کثرت باشد و همه حقایق و عقاید و معارف متناقض هم زمان صحیح باشند این سخن به معنای انکار وجود هر نوع معرفت یا حقیقتی است. پلورالیسم ذاتاً با نسبی انگاری و شکاکیت تلازم دارد (1 ) .

همانطور که در بالا ذکر شده است پلورالیسم میتواند در حوزه های مختلفی وجود داشته باشد. لازم به ذکر است که در ابتدا به پلورالیسم در حوزه های مختلف پرداخته و در نهایت انچه مورد نظر نگارنده و به نام پلورالیسم فقهی نام نهاده شده است به رشته تحریر درامده با این توضیح که نویسنده این سطور خود را کارشناس در این حوزه ندانسته وفقط طرح موضع کرده و انتظار دارد که محققین و کارشناسان مربوطه به این مطلب دقت نظر داشته باشند 

1 پلورالیسم دینی : پلورالیسم دینى در بعد نظرى به معناى حقانیت ادیان متعدد است و این بدان معنی است که از میان ادیان الهی هیچ دینی برحق مطلق نبوده و حقیقت تا حدودی و بطور نسبی نزد ادیان است.

تعریف کاملی که بر اساس آن، ویژگی‌های مورد اتفاق برای پلورالیسم دینی در نظر بگیریم، وجود ندارد اما دست‌کم چند نوع کاربرد مختلف برای این واژه سراغ داریم  برای جلوگیری از جنگ‌ها و تخاصمات. به عبارت دیگر:

 

اول) پلورالیسم دینی به معنای مدارا و همزیستی مسالمت‌آمیز

 کثرت‌ها به عنوان واقعیت‌های اجتماعی پذیرفته شوند و مصلحت جامعه، این نیست که به جان هم بیفتند بلکه باید همزیستی داشته باشند نه اینکه با هم یکی شوند. در قلمرو ادیان و مذاهب هم، دو فرقه، در عین حال که گرایش‌های خاص و متفاوت از هم دارند، به هم احترام می‌گذارند و عملاً با یکدیگر درگیر نمی‌شوند در عین حال که هر کسی نظر خودش را صحیح و نظریه بقیه را نادرست می‌داند اما در عمل، برادرانه زندگی می‌کنند..

دوم ) آنکه تفسیر تبادل‌نظر و گفتگوی بین‌الادیان از منظر روانشناسانه؛ بدین معنا که متدینان ادیان و مذاهب احساس همدلی و شرح صدر، برای تقریب قلبی و باطنی با یکدیگر به گفتگو بنشینند و با تسامح، برای زوال تشنج‌های اجتماعی، حلقه‌هایی ترتیب دهند، گرچه هیچ‌گاه به نتایج یکسان معرفت شناختی نایل نیایند. 

 سوم )  دیدگاه دیگری است و آن اینکه اصلاً، حقایق هم حقایق کثیرند. در این قلمرو اصلاً با تناقض روبرو هستیم؛ چون نمی‌شود گفت، وجود و عدم، راست و دروغ هر دو با هم هستند.

چهارم )  نوع چهارمی از پلورالیسم نیز هست و آن اینکه: حقیقت، مجموعه‌ای از اجزا و عناصری است که هر یک از این عناصر در یک دین از ادیان یافت می‌شود و در این صورت، حقیقت، مطلب واحدی نسبت به یک موضوع واحد نیست و ماهم هیچ دین جامعی نداریم بلکه مجموعی از ادیان، دارای حقیقتند که هر یک سهمی از حقیقت دارند. خلاصه هیچ دینی که جامع همه حقایق و خالص از همه باطل‌ها باشد، وجود ندارد. نه مسلمان و نه هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند بگوید که دین من به تمام حقیقت رسیده‌است.

در این زمینه باید گفت که از نظر ما مسلمانان هیچ دینی بالاتر از اسلام نیست و باید گفت که به نظر ما دین اسلام حقیقت محض هست و در آن ریب و شکی نیست و در آن دنیا هم هیچ دینی به غیر از اسلام پذیرفتنی نیست و این مطلب بطور متعدد در قرآن کریم آمده است.

 

2 - پلورالیسم سیاسی :

پلورالیسم را به صورت موجز و بسیار فنی کثرت گرایی و ارائه کثرت گرایی تعریف می کنند، اما همین طور که اشاره شد این تعریف موجز است و بسیار فنی و این تعریف توانایی حمل مفهوم پلورالیسم را برای بخش حداکثری جامعه ندارد و فقط می تواند تا حدودی پاسخی به خواسته های روشنفکران باشد. باید توجه داشت نظامهای سیاسی توسط سیاست‌مداران رهبری و اداره می شوند اما توده های مردم هستند که نظامهای سیاسی را بر دوش حمل می کنند. پس روشنفکران باید آگاه باشند که بیشتر چه طبقات و گروه هایی از جامعه را مد نظر داشته باشند.

اکنون باید پرسشی دیگر در این راستا ارائه کرد که تکثیرگرایی چیست ؟ تکثیرگرایی به معنای ترویج و تکثیر احزاب و مطبوعات و نهادها و انجمنها و اتحادیه ها و تشکلهای سیاسی و غیرسیاسی با عقاید و سلایق متفاوت در جامعه است. اکنون این پرسش مطرح می شود تکثیر این گونه گونی در جامعه برای چیست؟ این تکثیر و گونه گونی معنا نمی یابد مگر که این تکثیر آزاد بوده و مستقل از دولت و حکومت باشد. آنگاه که تکثیر پلورالیستی در نهاد جامعه شکل گیرد احزاب مستقل با دولت و گروه صاحب قدرت به رقابت خواهند پرداخت و دولت و برنامه های دولت را به چالش خواهند گرفت و چون همیشه رقیب و یا رقیبان قدرتمندی در برابر دولت قرار دارند و در پی فرصتی هستند تا قدرت را از چنگ زمامدار و حزب و گروه صاحب قدرت بربایند پس دولت و رئیس دولت و حزب صاحب قدرت بسیار از رفتار و گفتار خود مراقبت خواهند کرد. بر همین اساس دولت همیشه در تلاش خواهد بود بهترین و بیشترین دستآوردهای چشم‌گیر و چشم‌نواز را به دست آورد و از حداقلی اندک بیلان منفی برخوردار باشد. اما اگر رقابت و نظارت پلورالیستی در میان نباشد نتایج سیاستها برای دولت چندان اهمیتی نخواهد داشت و بار بیلان منفی را همیشه به گردن این و آن خواهد گذاشت.همچنین در قالب پلورالیسم مطبوعات و نهادهای مدنی مستقل از دولت و حکومت نقش نظارتی دوگانه خواهند داشت. این دست از مطبوعات و نهادهای مستقل از یک جانب بر کار و برنامه های دولت و تشکیلات قدرت نظارت خواهند داشت و ضعف و کاستی ها و حتی نقاط قوت دولت و تشکلات قدرت را به جامعه و به خصوص به روشنفکران منتقل خواهند کرد و از جانبی دیگر نیازها و کاستی‌های جامعه و به خصوص نیازها و کاستی های لایه های زیرین اجتماع و به خصوص تر نیازها و خواسته های روشنفکران را به دولت و تشکیلات قدرت انتقال خواهند داد . ( 2 )

 

3 پلورالیسم فقهی :

آنچه بیشتر مورد نظر نگارنده هست همین پلورالیسم فقهی هست . اینکه آیا تعدد نظرات فقهی تعدادی از مراجع عظام تقلید را میتوان به پلورالیسم فقهی نسبت داد؟ در زیر به تعدادی از این تفاوت فتاوی اشاره میرود.

الف ) محاسبه زمان نیمه شب شرعی : تعدادی از مراجع زمان نیمه شب شرعی را  یازده ساعت و ربع بعد از اذان ظهر اعلام میکنند در حالیکه تعدادی دیگر از این بزرگان میانگین زمان غروب آفتاب تا طلوع آفتاب را محاسبه کرده و به زمان غروب افتاب اضافه کرده و بدین ترتیب زمان قضا شدن نماز عشا را اعلام می نمایند و در بعضی از رساله های  عملیه این میانگین از زمان اذان مغرب تا طلوع آفتاب و حتی در بعضی از اذان مغرب تا طلوع فجر را مد نظر دارند. این مورد نشان از اختلاف علما در اعلام زمان نیمه شب شرعی دارد.

ب ) زمان اعلام عید فطر و شروع ماه شوال : من دقیقا به یاد دارم که در سالهای قبل از انقلاب چون پدر خدا بیامرز بنده مقلد ایت الله خویی بودند و ما مقلد امام خمینی کبیر ، یک بحث بین ما بود و در یک سالی امام اعلام کرده بود که فردا عید فطر است و چون روز ه گرفتن در روز عید فطر حرام است قاعدتا ما بچه ها روزه نگرفتیم که مورد سرزنش پدر قرار گرفته و ایشان به ما می گفت که شماها کافر هستید و البته اخیرا هم طی چند سال اخیر این تفاوت دیدگاه بین مراجع وجود داشته که گاها موجب مسائلی نیز شده است و اصلا این حکم که بعضی از مراجع می گویند که ماه نو باید با چشمان غیر مسلح دیده شود و در حالیکه بعضی از مراجع نظری خلاف این موضوع دارند.

و مسائلی از این قبیل که هر چه زمان جلو میرود این اختلاف فتاوی بیشتر و بیشتر میگردد. سوال اصلی اینجاست که آیا این اختلاف مراجع در اعلام نظرات فقهی آنان را میتوان به پلورالیسم فقهی نسبت داد و یا اینکه باید جور دیگری این اختلافات را تببین و توضیح داد؟. 

 

■  عضو هیات علمی دانشگاه گلستان