پدر گرایی آفت شناخت


یادداشت |

یکی از راه‌های شناخت انسان،  تعقل و تفکر در آفرینش و طبیعت است.  قرآن در اهمیت تعقل و تدبر در آیات طبیعی آنقدر محکم و متین سخن گفته که کسانی که از این موهبت الهی استفاده نمی‌کنند را  به کر و لال تعبیر کرده و نیز آنها را بدترین موجود معرفی می‌کند. در آیه ۲۲ سوره انفال می‌فرماید که؛ بدترین جنبندگان در نزد خدا کر و لال هایی هستند که تعقل نمی‌کنند. البته تفکر و اندیشیدن کار راحتی نیست و کار فکری باعث خستگی روحی و جسمی می‌شود و از این روست که گفتند یک سال اندیشیدن برتر از هفتاد سال عبادت است و بدیهی است خیلی ها نیز دنبال راحتی اند و اندیشیدن را بر نمی تابند. با این وصف در جامعه با انسانهای روبرو هستیم که از این قوه ممیزه ی انسان و حیوان استفاده نمیکنند و به تعبیری پیامبر درونی را که باعث هدایت انسان می شود به دلایل واهی و سست کناری می گذارند و بهره نمی‌برند. اینان نیز مورد مذمت قرآن قرار گرفته‌اند و حماقت خود را در لباس معرفت دینی قرار داده و شناخت خود را محور و مرکز ثقل عالم قرار داده و بر همین اساس و باور متوهم خود دیگران را از صراط مستقیم دور دانسته و فهم درک و برداشت خود را اصل قرار داده و پیروی بدون تعقل از بزرگان و گذشتگان را تنها ملاک شناخت خود معرفی می کنند. قرآن در آیات بسیاری،  این درک و برداشت غلط را رد کرده است و تقلید کورکورانه را نهی نموده. مثلاً در آیه ۲۲ سوره زخرف آمده است که؛ ما نیکان خود را بر آیینی یافتیم و ما نیز بر پیروی از آنان هدایت یافتیم و این گونه در هیچ شهر و دیاری پیش از تو پیامبر انذار کننده ای  نفرستادیم مگر این که ثروتمندان مست و مغرور آن گفتند ؛ ما پدران خود را بر آیینی یافتیم و بر آثار آنان اقتدا می‌کنیم. یا در آیه ۷۱ سوره شعرا میگویند؛ گفتند بت ها را می پرستیم و همه روز ملازم عبادت آنهاییم. گفت آیا هنگامی که آنها را می خوانید صدای شما را می شنوند یا سود و زیانی به شما می رسانند؟. گفتند ما فقط نیاکان  خود را یافتیم که چنین می کنند. همچنین در آیه ۱۷۰ سوره بقره آمده است که؛ و هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید می گویند نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم. آیا اگر پدران آنها چیزی نمی‌فهمیدند و هدایت نیافتند،  باز از آنها پیروی خواهند کرد؟. خلاصه آیات فوق می گوید؛ 1- مترفین که حافظ منافع خود و مخالف هرگونه تغییرند، می گویند ما از آیین پدرانمان که نیکان روزگار خود بودند، پیروی می‌کنیم و هدایت خودمان را در پیروی از مشی آنان می دانیم. 2- با اینکه می دانند سود زیانی به آنها نمی رسد اما باز متعصبانه می گویند؛  فقط از نیاکان خود پیروی می‌کنیم و مخالف هر سخن بر علیه آنها هستیم. 3- پیروی از پدران را بر پیروی از سخنان جدید که پیروی از خداست ترجیح می‌دهند و چه پرسش جالبی را قرآن در پاسخ به آنها مطرح می‌کند که اگر پدران شما در گمراهی بودند و ما قصد داریم شما را هدایت کنیم باز می گوئید می خواهیم در گمراهی باشیم؟!. البته این کوته فکری و جهالت را نباید فقط منحصر در بت‌پرستان و گمراهان عصر پیامبر تلقی کنیم. امروز افراد زیادی در مذاهب و ادیان مختلفی هستند که از نیکان به زعم خود و یا از پدران و بزرگان و ریش سفیدان حزب و نژاد و جناح و مذهب خود بدون این که از عقل خود که خدا به انسان هدیه کرده استفاده نمایند،  پیروی می‌کنند و نمی دانند که در پای پدران فکری و حزبی و نژادی و مذهبی خود ایستادن و عقل را به کناری گذاردن و کورکورانه از آنها تقلید کردن حجت و هدایت نیست.‌ انسان متفکر و اندیشمند، همه سخن ها و برداشت ها و فهم ها و درک ها را مطالعه می‌کند و از بهترین آنها با عقل و منطق پیروی می کند. اگرچه کار فکری و عملی کار سختی است و به راحتی تقلید کورکورانه همراه با تعصب نیست اما باید بدانیم که کف های روی آب زیبا اما عمری کوتاه دارند و آنچه اصالت دارد بستر و جریان آب است که ساری است. فردای قیامت خدا از کسانی که عقل را تعطیل و دنبال این و آن راه افتاده و از پدران فکری و سیاسی و مذهبی و نژادی و قومی و بدون تعقل پیروی می‌کنند بازخواست شدیدتری می‌کند و ادله آنها را در پیروی غیرعقلانی از پدران فکری نمی‌پذیرد.