گرگان شهر بدون نماد


یادداشت |

■ ‌ سیاوش بسطامی 

مقوله نمادهای شهری که می توانند معرف دارایی های هویتی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی ، ورزشی و‌ معنوی یک شهر باشند در گرگان دچار فقری به لحاظ کمیت و کیفیت اجراست که پرداختن به این مهم از جهت هویت بخشی به شهر حائز اهمیت است.نماد یا المان شهری قبل از هرچیز باید به طور کلی جنبه واقع گرایانه داشته باشد و طراحی خاص آن زیبایی بصری و محیطی ایجاد کند. دارای یک نظام مهندسی و ساختاری زیبایی شناسانه  باشد تا پس از خودنمایی در میان شهروندان، ذهن بیننده را به خود جلب و درگیر دریافت مفهوم آن کند.نکته ای که در این میان حائز اهمیت است ارتباط سمبلیک آن المان با مشخصه های شهر یا منطقه است، که باید به گونه ای نماد آن محیط باشد تا با برده شدن نام منطقه ، شنونده به دنبال تصویرسازی آن نماد باشد و شاخصه هایش را با شاخصه های منطقه نام برده در ذهن تطبیق دهد.چه بسا نمادهای شهری، برای مسافران جذابیت ایجاد کرده و یا تاریخچه ای خاص از آن منطقه را معرفی و ارائه داده و آوازه ای خاص برای خود دست و پا کنند و بینندگان زیادی را برای دیدن این اثر از دیگر نقاط به شهر مورد نظر دعوت کند و یا در سال های دور تبدیل به اثری تاریخی و یا تصویری ماندگار در نسل های مختلف شود. نمونه هایی از این دست در مکان های گوناگون گرگان وجود داشت که امروز تقریبا اثری از هیچکدام از آنها باقی نمانده است.شهر گرگان با تاریخچه ای چند صد ساله و هویتی دیرینه مستحق داشتن نمادهایی با هویت تاریخی و فرهنگی و علمی منطبق بر تاریخ و سرمایه های ارزشمند معنوی خود است. شهری با دارا بودن ۱۵۰هکتار بافت تاریخی که با وجود غفلت ها و کوتاهی ها هنوز هم آثار و بقایای زیادی را در محلات قدیمی خود جای داده است، پیشینه و‌ سابقه گرگان دارای آثار تاریخی، شخصیت های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، علمی، هنری، مذهبی و قهرمانان ملی در عرصه های مختلف از دیرباز تا کنون است. این شهر استحقاق داشتن المان هایی سمبلیک با مفاهیم دربردارنده معرفی هر یک از شخصیت های برجسته، تاریخچه فاخر، فرهنگ، آداب و رسوم و رویدادهای مهم تاریخی خود است.شاید به صراحت بتوان گفت با وجود پتانسیل های فراوان در زمینه های مختلف فرهنگی، ورزشی و تاریخی لااقل در سه سال اخیر شهر گرگان هیچ نماد و یا نشان خاصی برای معرفی و هویت بخشی به آن نداشته است، حداقل پروژه معرفی گرگان به عنوان پایتخت بسکتبال ایران میتوانست شاهد بهره مندی از نظرات و طرح های عاشقان بسکتبال به عنوان ورزش اول گرگان و تبدیل آن به نمادی شناخته شده در سطح ایران باشد، ولی متاسفانه این فرصت هم مانند موارد دیگر به نتیجه مشخصی نرسیده است. نشانه ای مانند ورزش بسکتبال  که این شهر را بتوان با آن وجه تمیز داد و در میان دیگر شهرهای کشور به معرفی خاص آن پرداخت و به آن هویت بخشی کرد.امروزه ورودي شهرها به عنوان دروازه هايی هستند كه در بدو ورود مسافران هويت، فرهنگ و معماري آن منطقه را براي آن ها بازگو و متبلور مي كنند، به همین دلیل این نقاط جهت نصب نمادها به شدت مورد توجه بوده و از اهمیت خاصی برخوردارند.با این اوصاف به جرات می توان گفت در حال حاضر ورودي های گرگان از این حیث از وضعيت خوبي برخوردار نبوده و اگر تابلوهای بزرگی که برای خیر مقدم گویی به مسافران در ورودی های شهر به چشم می خورند را از جلوی چشم ها برداریم به هیچ عنوان نمی توان متوجه شد که وارد گرگان می شویم! و‌این مساله در صورتی اتفاق افتاده است که ظرفیت شهر گرگان برای تعریف و طراحی نماد های شهری از نظر محتوا و امکان روزآمد بودن بسیار مناسب است. در دوره مسئولیت دکتر دادبود به عنوان شهردار گرگان در جهت زیبا سازی شهر کارهای مختلفی انجام شده است، اما در اکثر موارد می توان به وضوح، عدم همخوانی و ناهماهنگی طرح ها با مکان و محل آن را مشاهده کرد که حاصل برداشت های شخصی و گروهی بوده و عملا ارتباطی با شخصیت و هویت شهری گرگان نداشته اند. به عنوان مثال تندیس بازیکن بسکتبال در ورودی شرقی شهر گرگان را شاید حتی اکثر شهروندان گرگانی هم ندیده باشند چه رسد به مسافران و بازدید کننده هایی که از سمت شرق وارد گرگان میشوند. تندیس بازیکن بسکتبال باید جزو مهمترین نماد های این شهر باشد که در اذهان عمومی با اسم گرگان پیوند خورده و ماندگار شود نه آنکه به شیوه ای غیر دقیق و در جایی با اهمیت کم به لحاظ بصری نصب گردد. در سطح شهر گرگان تعداد انگشت شماری نماد در میادین اصلی و برخی فضاهای شهری دیده می شود که با دیدن تصاویر آن ها در یک مجموعه می توان به وضوح چندگانگی، شلختگی مفهومی و عدم همسویی در ایده پردازی با هدفی مشترک و کارشناسی شده را دید. همچنین اجرای ضعیف برخی از این نماد ها حتی از لحاظ زیبایی بصری هم چیزی برای عرضه ندارند.با اینکه تاکید زیادیمی شود که یکی از مهم ترین بخش های شهرسازی نماهایی است که در منظر دید شهروندان قرار می گیرد اما نباید فراموش شود که زیبا سازی ها نیز برای خود تعریف مشخصی دارند و زمانی سیما و ظاهر یک شهر جذاب و آرامش بخش است که به روز و متناسب با فرهنگ و تاریخ آن منطقه طراحی و ساخته شده باشد. چنین تصویری می تواند بر شادابی و سلامت روح و روان شهروندان تأثیر مستقیم گذاشته و از بروز بسیاری از ناهنجاری ها بکاهد ولی در حال حاضر بیشتر شاهد طراحی های مناسبتی و عمدتا قائل بر برخی موارد مشخص و محدود در سطح شهر گرگان هستیم.نماد یک‌ شهر مسئله‌‌ای نیست که یک شخص خاص بتواند آن‌را بوجود آورد؛ دیدگاه فردییا حاصل شده از اعضاییک‌ گروه چند نفره در به وجود آمدن یک‌ نماد شهری موثر نیست، بلکه باید چکیده ای از تلاش های جمعی و برآمده از خواست و رضایت عموم مردم شهر باشد.  البته به نظر می رسدخلاء این مهم ناشی از کم کاری در زمینه مطالعات گسترده وعمیق تاریخی درباره این شهر و در پی آن گزینش و معرفی یک یا چندین نمونه ی خاص به عنوان نماد برای معرفی آن از سوی متولیان امر دانست، این قبیل تصمیمات و اقدامات شهر گرگان را خالی از نماد و المان های بومی و نام آشنا برای شهروندان نموده است. شهر گرگان با دارا بودن چهره های ماندگار در هنر این سرزمین مانند استاد محمدرضا لطفی، جاودانه موسیقیدان ایران از معرفی و ساخت بنا و نمادی شایسته جایگاه و شان او که پهلوان تار ایران بود محروم مانده است. اینکه متولیان این امر در گرگان ، چقدر دلسوزانه و کارشناسی شده به این امر مهم توجه می کنند و اینکه آیا تاکنون پرداختن اصولی، طراحی و اجرای حرفه ای این مسالهه را که در صورت محقق شدن طرح باغ مزار استاد لطفی و راه اندازی مکتب میرزا عبداللهدر راستای معرفی آثار ایشان می توانست در جذب توریست، بهره وری اقتصادی و ارتقاء فرهنگی و هویت بخشی به شهر نقشی مهم داشته باشد، آیا در اولویت های تصمیم گیری خود قرار داده اند یا خیر مقوله ای است مهم که وظیفه طرح و رسیدگی و نظارت بر آن به عهده شورای شهر به عنوان نمایندگان مردم است که البته شورای شهر پنجم گرگان پس از سپری شدن سه چهارم از مدت فعالیت خود ثابت کرده است که بیشتر به نمایش و معرفی اعضای خود در قاب های مختلف علاقه دارد تا انجام امورو وظایف محوله از سوی شهروندان؛ که از نتایج آن وضعیت کنونی سیمای شهر گرگان و مدل مدیریت شهری حاکم بر گرگان است.انتظار می رود در سالهای اخیر که یافتن هویت اصیل، زنده کردن و پرداختن به فرهنگ بومی، بهره وری از منابع، توان و دارایی های شهری برای شکوفایی اقتصادی و تقویت بنیان های اجتماعی در اولویت برنامه های اجرایی کشور است، مسئولین، مدیران شهری و متولیان فرهنگی شهر گرگان در خصوص پی ریزی برنامه ای منسجم جهت اجرای امور فرهنگی و هنری با همتی مضاعف، اقداماتی اساسی و کارشناسی شده بردارند. که یکی از نمودهای این اقدامات را باید در مقوله مهم نمادهای شهری که می توانند معرف دارایی های معنوی شهر گرگان باشند دید.نماد یک‌ شهر مسئله‌‌ای نیست که یک شخص خاص بتواند آن‌ را بوجود آورد؛ این‌طور نیست که دیدگاه فردی یا حاصل شده از اعضای یک‌ گروه چند نفره در به وجود آمدن یک‌ نماد شهری موثر باشد، بلکه باید چکیده ای از تلاش های جمعی و برآمده از خواست و رضایت عموم مردم شهر باشد.  در نهایت باید گوشزد کرد که تصمیم گیری در خصوص ارائه طراحی و اجرای المان های شهری که بر عهده سازمان زیباسازی فضای شهری شهرداری است، در این شهر نیازمند مطرح شدن در جلسات کلان مدیریتی با حضور کارشناسان هنری، اجتماعی، گرگان شناسان ، مورخان، محققان، پژوهشگران و اساتید و همچنین نیازمند همفکری با سازمان های مردم نهاد و همه دلسوزان و علاقمندان به اعتلای شهر گرگان می باشد. 

 

■ دانش آموخته حقوق و فعال مدنی