حـافظ بخـوانـیـم


یادداشت |

آزاده حسینیآنان که خاک را به نظر کیــمیــا کنند

آیا بُوَد که گوشه ی چشمی به ما کنند

«به نظر» یعنی با نگاه؛ «آنان» یعنی افرادی که به خاک نگاه می کنند و خاک کیمیا می شود. کیمیا چیست؟حافظ در جاهای دیگر نیز این واژه را به کار برده است: «دریغ و درد که تا این زمان ندانستم/ که کیمیای سعادت، رفیق بود رفیق»، سعادت به کیمیا تشبیه شده است. حافظ، رفیق را کیمیای سعادت می داند. بد نیست اشاره ای داشته باشیم به کتابی از امام محمد غزالی، با نام «کیمیای سعادت»، که در اینجا ایهام دارد، یکی نام کتاب و دیگری همان معنا که در این نوشتار به آن می پردازیم. حافظ در غزلی که با بیت معروف «سلامی چو بوی خوش آشنایی» شروع می شود؛ می گوید: «بیاموزمت کیمیای سعادت/ ز همصحبت بد جدایی جدایی»، در اینجا نیز اشاره شده به دوری از همصحبت بد. واقعا چرا ما باید با آدمی که احوال لبخندش خوب نیست و حالمان را خوب نمی کند، همکلام شویم؟ «دست از مس وجود چو مردان ره بشوی/ تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی»؛ داریم به معنی کیمیا نزیک می شویم. کیمیای عشق، عشق به کیمیا تشبیه شده. چیزی که اگر آن را بیابیم، زر می شویم. از لحاظ واقعیت علمی وجود ما که از طلا نیست، ولی با کیمیای عشق، می توانیم وجود خود را مانند طلا ارزشمند و گرانبها کنیم. شاعر قرن هفتم، سعدی هم می گوید: «اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم». حافظ در غزلی دیگر می گوید: «هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی/ کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را»، شادی یا به تعبیری عیش و مستی به کیمیای هستی تشبیه شده که حتی گدا را به قارون  تبدیل می کند که نام ثروتمند مشهوری است.

تو که کیمیا فروشی نظری به قلب ما کن

شما هم از اطلاعات خود در مورد کیمیا برای ما بنویسید.

ادامه دارد. . .