حق با گرگان امروز بود




یکم

گروه سیاسی - مرد بزرگ- ابوالفضل بیهقی - در  بر دار کردن حسنک وزیر رحمه الله علیه ، می گوید :.فصلی خواهم نبشت، در ابتدای این حال بر دار کردن این مرد و پس بشرح قصه تمام پردازم. امروز که من این قصه آغاز می‌کنم، در ذی‌الحجه سنه خمسین وار بعمائه در فرخ روزگار سلطان معظم ابو شجاع فرخزاد بن ناصردین الله، اطال‌الله بقاؤه و ازین قوم که من سخن خواهم راند، یک دو تن زنده‌اند، در گوشه‌ای افتاده و خواجه بوسهل زوزنی چند سالست تا گذشته شده است و بپاسخ آنانکه از وی رفت گرفتار و ما را بآن کار نیست، هر چند مرا از وی بدآید، بهیچ حال. چه عمر من بشست و پنج آمده و بر اثر وی می‌بباید رفت و در تاریخی که می‌کنم سخن نرانم که آن بتعصبی و تر بدی کشد و خوانندگان این تصنیف گویند: شرم باد این پیر را. بلکه آن گویم، که تا خوانندگان با من اندرین موافقت کنند و طعنی نزنند. .... نثر بیهقی آنَقدر زیبا و دانشین است که هر خواننده ای دوست دارد بارها آن را بخواند اما اینک از خواندن  آن تنها عبرتی است که در آن نهفته است  و شایسته آنکه آن را بیادآوریم،  ما نیز مانند بیهقی نمی خواهیم شرحی از تاریخ برای آیندگان بگوییم که مردمان در روزگاری دیگر به ما به چشم ناراست گویی بنگرند و بگویند شرم باد بر آنان که راست و ناراست به هم آلوده کرده بودند و درست و غلط به هم پالوده از این قوم که ما نیز سخن خواهیم گفت آن چنان که هاشمی رییس کل دادگستری امروز می گوید بسیاری باز نشسته اند و از کار خسته و از دنیا جز باد و از خاطره ها جز یاد دشت نکرده اند و امروز هم چیزی برایشان جز همین حرفها نمانده است و ما نیز نمی خواهیم روایت داستان ما به  تعصبی  بکشد و مخاطبان را از راستی و درستی نا امید کند ، می خواهیم تا خوانندگان ما در این روزگار عسرت و تنگی به چشم عبرت به داستان جنگل و گرگان امروز و مردمانش بنگرند و عبرت آن را راه توشه ی زندگی خود کنند که عبرتها بسیارند و عبرت گیرندگان اندک.

 

دوم

 در روزگاری که ما این داستان را روایت می کنیم  یعنی در آخرین روزهای تیر ماه 1399 رییس کل دادگستری گلستان جناب هادی هاشمیان خبری داده است مبنی بر اینکه دو هکتار  از زمین هایی که حدود 30 سال پیش با موافقت یکی از معاونان وقت وزیر جهادکشاورزی به 45 نفر از قضات وقت واگذار شد ه بود  به منابع طبیعی برگشته است  وی ادامه داد ه است  :اما یکسال پس از واگذاری، شعبه 17 دادگاه عمومی وقت گرگان واگذاری این زمین ها را غیرقانونی اعلام کرد .هادی هاشمیان افزود ه است : پس از رای دادگاه عمومی گرگان ، پرونده با اعتراض وکیل قضات به  شعبه 5 دادگاه تجدیدنظر مازندران ارجاع  شد که این دادگاه رای به نفع کارکنان قضایی صادر کرد.هاشمیان ادامه داد ه است : در ادامه کشمکش بر سر مالکیت و تفکیک این زمین ها  ، رئیس محترم قوه قضاییه در راستای اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری،  رای صادر شده را غیرشرعی اعلام کرد و پرونده برای بررسی دوباره به شعبه اول دیوان عالی کشور ارجاع شد.دیوان عالی کشور پس از بررسی ، رای شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر  مازندارن را نقض کرد و به بازگرداندن این زمین ها به منابع طبیعی رای داد.وی افزود: رای دیوان عالی قطعی است و پرونده برای ابلاغ به طرفین به دادگستری گرگان فرستاده شده است  به این ترتیب پس از سه دهه، پرونده این زمین 2 هکتاری برای همیشه بسته شد .رئیس کل دادگستری گلستان هم چنین گفته است : همه کارکنان قضایی که در این پرونده ذی نفع هستند ، سالهاست بازنشسته شده اند.

 

  سوم

اما حکایت  چیست و چه بود؟

 داستان  آن بود که هفته نامه گرگان امروز  در 14 تیرماه 1382 که در آن زمان به مدیررمسوولی دکتر مصطفی سبطی  دندان پزشک گرگانی – فرزند شهید و جانباز دفاع مقدس -و سردبیری رحمت اله رجایی منتشر می شد در تیتر اول خود   اینگونه نوشت :"در پی تصاحب 5 هکتار از جنگلهای انبوه منطقه ناهار خوران و اعتراض اهالی شهرک تالار به  تخریب جنگل توسط قضات دادگستری " و تخریب جنگل توسط قضات دادگستری  را بعنوان تیتر بزرگ اول انتخاب کرده بود و در روز شنبه اولین روز هفته به روی دکه ها فرستاده بود . در متن خبر که در صفحه چهارم این نشریه منتشر شده بود نامه ای از اهالی شهرک تالار که خود در حاشیه جنگل ناهار خوران بر پا شده است  ، آورده بود : جمعی از قضات دادگستری از چند سال پیش با زدن درختان و ... زمینه را برای تصاحب این زمینها فراهم کرده اند و اینک نیز .....در ادامه این گزارش به نقل از یک مدیر منابع طبیعی  آمده بود : که با آنکه این زمین ها از منابع طبیعی است اما قضات مربوطه با ... توانسته اند زمینهای منابع طبیعی را به لحاظ حقوقی تصاحب کنند و... طبیعی بود که در حال و هوای آن روز که رقابت سنگینی بین بخش های مختلف قدرت وجود داشت و دستگاه قضایی در کلان شهرها  با برخی مطبوعات موضع داشت به یک باره سرو صدایی شنیدنی بلند شودکه این چنین نیز شد ، از سویی قضات کار کشته با گرفتن وکیل از گرگان امروز شکایت کردند و گرگان امروز و مدیر مسوول آن را به دادگاه کشیدند ، مدیر مسوول گرگان امروز ترجیح داده بود بدون وکیل در دادگاه حاضر شود و در نهایت دادگاه حکم صادر کرد و دادگاه تجدید نظر نیز آن را تایید کرد و در آخرین روزهای آذر حکم مدیر مسوول گرگان امروز قطعی شد و او می بایست برای اجرای حکم سه ماه به زندان می رفت .دوران اصلاحات بود و قدرت و قوت نهاد های مدنی ، استاندار وقت محمد هاشم مهیمنی  که به نظر تا به امروز سیاسی ترین استاندار گلستان بوده است سکان اجرایی استان را بر عهده داشت  و از جانبی صاحب امتیاز هفته نامه ای بنام سلیم بود . کار سخت شده بود و فضا ملتهب ،  چند روز پیش از ابلاغ و اعلام حکم دادگاه در پنجم اذر فعالان سیاسی و مطبو عاتی  بر مزار شهدای پنجم اذر - که پدر سبطی نیز یکی از آنها بود -در امامزاده عبداله گرد آمده بودند و به رفتار قضات اعتراض کرده بودند  حکم علاوه بر زندان لغو مجوز انتشار گرگان امروز هم بودو در نشریات نیز این اتفاق بازتاب خاصی داشت ،  گروههای سیاسی بیانیه دادند و حکم زندان را محکوم کردند خانه مطبوعات گلستان  بعنوان یک نهاد مدنی صنفی به میدان آمده بود به این پیشنهاد رسید که  مطبوعات در اقدامی هماهنگ  یک هفته از انتشار  نشریات دست بکشند اما این پیشنهاد تایید نشد و قرار بر این شد همه نشریات معترض به این حکم صفحه دوم خود را  سفید با روبانی سیاه منتشر کنند و کردند ، گلشن مهر ، گلستان سلام ، حریف ، ستاره گلستان و  برخی دیگر نشریات آن روز با انتشار صفحه سفید در روبان سیاه همراهی خود را با مدیر مسوول گرگان امروز اعلام کردند اما شاکیان پرونده محکم بر رفتار حقوقی و قانونی خود تاکید داشتند و در نهایت  اسفند ماه 1382 مصطفی سبطی برای گذراندن حبس سه ماهه به زندان رفت   ، در همان روزگار بر اساس اسناد خانه مطبوعات در بیانیه ای این اقدام را اشتباه و باعث لطمه به حاکمیت و اعتماد عمومی مردم دانسته بود و مدیران رسانه ها و ... این رفتار را دور از انصاف دانسته بودند ، خانه مطبوعات و پس از زندانی شدن سبطی همایشی در مسجد اقا کوچک برگزار کرد و در آن کامبیز نوروزی حقوقدان را دعوت به سخنرانی کرد ، جلسه در فضایی سنگین برگزار شد و در آن نزدیک به شصت ، هفتاد تن شرکت کرده بودند که البته بخشی نیز دغدغه مطبوعاتی نداشتند ،اما در آن جلسه نوروزی درباره اهمیت توسعه مطبوعات سخن گفت و ضرورت سعه صدر در برخورد با انتقاد را یاد آور شده بود نوروزی در همایش 12 اردیبهشت ماه 1383 در مسجد اقا کوچک گفته بود :توسعه را با مطبوعات و رسانه های ازاد می سنجند و باید به این شاخص توجه کرد  در ادامه این همایش احسان مکتبی رییس خانه مطبوعات گلستان نیز گفته بود : ما از اتفاقی که افتاده است نگران هستیم ، اینک 40 روز است دکتر سبطی در زندان است و این مساله کوچکی نیست  او از نماینده ولی فقیه ، بابایی مدیر کل دادگستری و مهیمنی استاندار خواسته بود برای ازادی سبطی کاری بکنند ، مکتبی تاکید کرده بود از زندانی شدن سبطی کسی سودی نخواهد برد و در نهایت به فرهنگ و اطلاع رسانی استان لطمه خواهد خورد   مکتبی گفته بود حتی صد سال دیگر نیز کسی زندانی شدن روزنامه نگاری را تایید نمی کند چرا که جای هیچ روزنامه نگاری زندان نیست   و جالب ان است که تیتر اول اخرین شماره هفته نامه گرگان امروز   نیز همین جمله بود که  "جای هیچ روزنامه نگاری در زندان نیست" و نشریه به محاق توقیف رفت  .

 

چهارم

 نزدیک به سه دهه گذشته است و به گفته ی  رییس کل دادگستری گلستان  امروز بسیاری از شاکیان باز نشسته شده اند اما اگر چه مصطفی سبطی به زندان رفت و گرگان امروز محکوم و توقیف شد کیست که نداند آنها برنده وجدان عمومی مردم بودند و پیروز این میدان شدند اما آنکه باخت قضات دادگستری نبودند که شاید به لحاظ حقوقی چندان بی راه نیز نمی گفتند .  آنکه باخت توسعه متوازن و پایدار این اب و خاک بود که همواره باید همگان از آن مراقبت می کردند و گاهی نکرده اند . داستان توسعه در ایران بسان داستان رستم و سهراب حضرت فردوسی داستانی است پر آب چشم  که هر گاه در آستانه تحولی بوده است اتفاقی سر آن را به زمین سفت کوبیده است ،گاه به دست دوستان نادان و گاه به دست دشمنان زیرک . امروز عبرت داستان آن است که رسانه ها، دستگاه قضایی ، نهاد های مدنی و ارکان اجرایی و ... تنها یک مساله دارند و آن توسعه متوازن  و پایدار ایران عزیز است و بس .بنابر این عقلانیت ، اندیشه ورزی ، آزادی و گفتگو باید جای خود را به خشم ، توهین، نفرت و  افراط بدهد تا بتوانیم  شاید از این ورطه بگذریم . یکبار دیگر به صدر نوشته برگردیم و با خود داستان حسنک را زمزمه کنیم که گفت : ازین قوم که من سخن خواهم راند، یک دو تن زنده‌اند، در گوشه‌ای افتاده و.....