دو شعر پاییزی از خانم زهرا عراقی


شعر و ادب |

 

1

پاییز/تا رسید/رنگ کرد/سرخ و زرد

پیرهن باغ را/شانه به گیسوی پریشان بید

با نفس خود کشید/دشت را

باز به خوابی پر پروانه برد

رفت و تن خشک و نحیف درخت

را به زمستان سپرد

.2

نقاش پاییز/می آید از راه

او دوره گرد است

شال و کلاهش/ سرخ است و زرد است

در دفتر برگ/هی می زند رنگ

گوشش به ساز است/سازی خوش آهنگ

خش خش خش برگ/پای درختان

یا زوزه ی باد/یا شعر باران

هر جا که با شوق/پا می گذارد

طرح جدیدی/جا می گذارد

نقاشی اش هست/از رنگ لبریز

طرحش چه زیباست/نقّاش پاییز

 

■  شاعر کودک و نوجوان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

■ حدیثه ایری ۱۴ ساله

 

 

گل از خاک میزند جوانه

دل من روشن زعشق پروانه

عادتم دادند که هیچ نبارم من

شاید تو شوی برای من ابر بهاره

صداقت معنا نمی‌دهد برای هر کس

فرش میکنم برای تو ای مأمن خانه

با تو به اوج میرسم من میدانم

ای ناب ترین غزل این شاهنامه

 

■ پایه نهم عضو کتابخانه سیجوال

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

■  یلدا آلوستانی. پیش دبستانی

 

 

پرنده وقتی که توی قفس هست

ناراحته غصه توی چشاش هست

من میدونم احساس اون پرنده

ناراحتم غصه توی دلم هست

حالا میدونم که باید چیکار کرد

باید پرنده رو الان آزاد کرد

پرنده هم ‌دوون دوون میدوید

میرفت روی درختها و میپرید

منم حالا خیلی خیلی خوشحالم

پرنده رو از ته دل دوست دارم