رهِ پنهان ■ محمدرضا ایزد




انسان موجود عجیب و ساده و غریب و پر هیاهو و ساکت و مودب و خشن و لطیف و زمخت و نرم و متعارض است .  بعضی‌ها گفتند ناشناخته ،  که می‌تواند درست باشد و از منظری نیز شناخته شده و روشن با هویتی مشخص .  از روزی که به زمین هبوط کرد و آن خطا را آدم کرد و بنی آدم جورش رو کشید و در زمین در رنج و مرارت قرار گرفت ، چه  داستان ها و حوادثی که رقم نزد  ! .‌ حالا این بنی آدم حتماً چیزی داشت که خدای خالق به خاطر خلقتش به خودش تبریک گفت ! .  از عجیب بودنش این که دو منظوره است و کسی ویترین بدی ها و قساوت هایش را می بیند و کسی دیگر ویترین یاهو گفتن و عبادت و سرزندگی و بندگی اش را .  اصلاً این آدم دو عنصری و ترکیبی است .‌ هم جنس خوب به کار رفته و هم جنس بد .  لقد کرمنا بنی آدم هم هست و بل هم اضل هم هست .  این موجود عجیب و راز دار و مرموز و هزار چهره وقتی که خوب است ، عالی است و وقتی که بد است ، جانی است . هیچ موجودی در زمین چنین نیست و فقط همین انسان است که دورو و دو نبش و دو کاره و هیچ کاره و همه کاره می باشد . این انسان دو وجهی به قول استاد عبدالله نصری در کتاب وزین مبانی انسان شناسی در قرآن ، مقام و ارزش والایی دارد به خاطر این که ؛ او جانشین خدا در زمین است( بقره ۳۲ )ود گویی همه انسانها را کشتند.  (مائده ۳۲)انسان  تنها شاگرد کلاس اسماء شناسی خداست( بقره ۳۲ .)شیطان دشمن اوست ، چون مامور شده بود که به آدم سجده کند (بقره ۳۴ )  در نزد خدا از همه موجودات گرامی تر است (اسرا ۷۰ ) امانتدار خداست( احزاب ۷۲ ) برتر از بسیاری از مخلوقات و موجودات است (اسرا ۷۰)

  همه موجودات جهان آفرینش می تواند مسخر او باشد (ابراهیم ۳۲)  تسلط و حکومت بر زمین را برای انسان قرار داد (اعراف ۱۰ )خدا با دو دست خود انسان را آفرید( ص۷۴ ) خدا انواع وسائل زندگی را برای او در زمین مهیا کرد (اعراف ۱۰)   از روح خودش در انسان دمید .( فجر ۲۹) خدا آنچه که در روی زمین است را برای انسان آفریده تا از آنها استفاده نماید( بقره ۲۹ )

 زمین و آسمان را برای انسانها خلق کرد (بقره ۲۲ )به خاطر همین ویژگی ها و سجایای معرفتی است که می‌تواند از مَلَک و فرشتگان فراتر رود و عروج نماید چنانکه مولوی از لسان جبرئیل در شب معراج می‌گوید ؛ گفت جبرئیلا بیا اندر پِیَم/ گفت رو رو من حریف تو نِیَم        اما این یک بُعد و منظر این انسان عجیب است .‌ دیدن فقط خوبی های انسان ،  شناخت کاذب است . شناخت کامل و واقعی زمانی است که بعد منفی و واقعیات وجودی انسان هم دیده شود .‌

 همین انسان عروج یافته ،  پتانسیل سقوط در چاه ویل ، بل هم اضل را هم دارد . این انسان عروج کرده ، انسانی است که توانایی سقوط کردن را هم دارد . عوامل سقوطش عبارت است از ؛ ناسپاس و ناشکر است . اعراف ۱۰/ظالم و جاهل است . احزاب ۷۲ /از هوا و هوس های خود پیروی می کند . نسا /۱۳۵ دنیا دوست است و دنیا را بر آخرت ترجیح میدهد . توبه /۳۸ با اینکه خدا زمین و آنچه در آن است را برای او خلق کرده اما به محض اینکه ثروتش زیاد می شود و یا به خاطر فرزندانش ، خدا را از یاد می‌برد . منافقون ۹/ غافل است که کجاست و چه میکند .‌ اعراف ۱۷۹ و...  این انسان می تواند گاهی خوب باشد و گاهی بد .‌ انسان در حال شدن و رفتن و تکامل است . خوب و بد را مدام می‌گیرد و پس میدهد . برای اینکه انسان در مسیر الهی باشد ،  باید تقوا پیشه کند و تقوا یعنی سعی و تلاش کند که در صراط مستقیم باشد .‌ اگرچه در کنار سعی و تلاش کردن  ،‌ خطا و معصیت هم مرتکب می شود ، اما می‌تواند با توبه و اظهار پشیمانی در مسیر لقاء خدا قرار گیرد و در برابر آزمایشات و امتحانات گوناگون خداوند تمرین و ممارست و بندگی نماید .  مقاومت در این امواج سهمگین امتحانات چون ،  ترس و گرسنگی و کم شدن مال و جان و هر چیزی ،  سخت است .‌ انسان صادق به خدا توکل می کند و او را در آزمایشات وکیل قرار می‌دهد .  خودش را هیچ و یا خس و  پر کاهی می داند . به خودش غره و مغرور نیست .‌ هرچه هست و هرچه که باید باشد را از آن خدا می داند . این انسانی که خالص در مسیر لقاء خداست ،  هرچند که دچار خطا و معصیت می‌شود ، ولی مورد توجه خدا می باشد .‌ البته باید از خدا بخواهیم که ما را به امتحان سخت و سنگین نگیرد که معلوم نیست موفق بشویم یا نه .  وقتی که مورد توجه خدا باشیم خدا راه موفقیت را به ما نشان می دهد و مراقب ماست تا از مسیر خارج نشویم و جالب تر اینکه ،  کمک خدا به ما در روزی و سلامتی و رحمت و نعمت را میگه که ،  آدمی خبر ندارد ! .‌ گاهی انسان ناامید از شرایط سخت روزگار است .‌ فشارهای اقتصادی و سیاسی و خانوادگی و ....  عرصه را به لحاظ روحی بر انسان سخت و تنگ میکند و منتظر است که لطف خدا با آن همه درخواست ،  شامل حال شود ولی نمی شود اما خدا میگه نه ، می‌شود ! .‌ من از راهی کمک می کنم که نمیدانی و چه زیبا در آیه ۲ سوره طلاق بیان می کند که  ؛ کسی که تقوای الهی را پیشه کند خداوند برای او راه گشایشی قرار خواهد داد و به او از جایی که گمان نمی کند روزی خواهد داد و کسی که بر خداوند توکل کند ،  پس خدا برای او کفایت می کند .‌ امر خداوند بر هر چیزی جاری است و خداوند برای هر چیزی اندازه ای را معین کرده است . آری خدا کمک می‌کند ،  هرچند بنده اش خبر ندارد .  خدا کمک می‌کند و بنده اش را رها نمی کند .  بنده ای که خدا را ؛  بهترین دوست  و وفادارترین ،مهربان ترین ،دوست داشتنی ترین،امین ترین،باصفا ترین،صمیمی ترین ،مخلص ترین،،نافع ترین،محرم ترین صادق ترین و آرامش بخش ترین دوست ، می داند و چه زیبا بنده ی صادق خدا مولانا در این خصوص گفته که ؛

 و اگر بر تو ببندد ، همه راهها و گذرها

رهِ پنهان بنماید ، که کس آن را نداند

 

مولف  کتاب

 امام علی (ع)در نهج البلاغه