تنها یک مرغ عشق عاشق! نگاهی جامعه شناسانه به اپیدمی جدید دانشگاهی ■ شبیر دائمی




پيشرفت روزافزون تكنولوژي و ظهور شبكه هاي اجتماعي باعث رشد سريع پديدههاي نوظهور اجتماعي در فضايي مثل دانشگاه كه انگيزه براي استفاده از تكنولوژي جديد بيش از هر جايي به چشم ميخورد شده است. يكي از پديدههاي نوظهور در شبكههاي اجتماعي، «كراش» است كه در زمان كوتاهي به سرعت رشد كرده و هماكنون در بسياري از دانشگاههاي كشور فعال شده است.

 

كراش ابتدا توسط كاربران توئيتري و در فضاي اين شبكه اجتماعي مورد استفاده قرار ‌گرفت و حالا دانشجو‌هاي ايراني در فضاي مجازي كانال‌هايي را تحت عنوان «كراش‌ياب» راه انداخته‌اند كه با استقبال دختران و پسران دانشجو روز به روز در حال گسترده شدن است و اين بار دانشجويان بجاي جزوه و فضاي واقعي، در دنياي مجازي بهم نَخ مي دهند.

كراش "به دلبر به‌دست نيامده اطلاق مي‌شود " ، "به دلبري كه تو هر چقدر دوستش داري، او همانقدر يا خبر ندارد؛ يا خبر دارد و دوستت ندارد " . "هر چقدر در خيال توست و با او حرف مي‌زني ، همانقدر او بودنت را عين خيالش نيست و هيچ نيازي به حرف زدن با تو ندارد"."به دلبري كه هر چقدر عاشقش هستي و دوست داري با تو باشد، او همانقدر دوست دارد با كسي جز تو باشد".

اين عشق و علاقه تا زماني كراش باقي مي‌ماند كه پنهان باشد وقتي كه هر كدام از طرفين با خبر شود كه كسي وي را دوست دارد از فاز كراش خارج مي‌شود. كراش به شوخي هم به كار برده مي شود ، مثلاً ديده شده كه گفته شده: "من روي فاميل دور كراش دارم". " من رو اون دختره تو سريال ..... كراش دارم" . " فكر مي‌كني استادمون رو من كراش داره؟ "

ادمينهاي كراش در تلگرام و اينستاگرام با جرأت مي‏ نويسند: « تصميم گرفتيم كه با هم يك كانال تلگرام و يك پيج اينستاگرام بزنيم ‌تا اگه يهويي رو كسي كراش پيدا كردين بياين اينجا بگين به ما بزاريم كانال، شايد دو تا مرغ عشق رو به هم رسونديم و باني كار خير شديم! يه كار فان (بيشتر جنبه شوخي حالا اگه شد جدي حتي) در كنار هم كه اگه از كسي خوشتون اومد مشخصاتشو (ظاهري يا كاري كرده كجا ديدينش و...) بديد تا بزاريم كانال» محتويات كانال هاي كراش ياب داراي فهرستي از مشخصات ظاهري افراد اعم از رشته ي شخص ، ورود و حضور وي در دانشگاه مي باشد و تمام پيام‌هايي كه براي ادمين كانال ارسال مي‌شود ، حاوي مشخصات ظاهري، كاري، اينكه كجا طرف مورد نظر را ديده ، بدون بردن اسمي از ارسال كننده پيام در كانال گذاشته مي‌شود ، آن هم با ادبياتي نامتعارف و بعضا بدون هيچ حد و مرزي و ادامه داستان به اين شكل است كه بعد از فرستادن مشخصات ، شخص تشخيص مي دهد كه اين مشخصات مربوط به اوست و لذا مي توانند از طريق ادمين ، شماره و يا آيدي تلگرامي يكديگر را بيابند و وارد فضاي گفت و گوي دونفره شوند و ارتباط مجازي آنان ، به ارتباط حضوري هم ختم شود.

نام بردن از ويژگي هاي فردي به شكلي كه قابل تشخيص است ،باعث انگشت‌نما شدن آن طرف مقابل مي شود. مثلا " فلاني كه لباس سبز داري و دانشجوي ترم شش فلان رشته هستي من به تو علاقه دارم " آن هم بدون اين كه طرف مقابل اصلا متوجه ابزار علاقه اين فرد شود. رفتاري كه در فضايي خارج از مجازي باعث رنجش افراد به خصوص دختران شده و در واقع بدون اينكه كم ترين اعتنايي و ارزشي براي حريم خصوصي افراد قائل شوند، صرفاً به فكر بيان احساس خودشان هستند آن هم بدون لحظه اي دورانديشي كه سرانجام اين نوع رفتار چيست؟

ماهيت سوژه بودن، تفنن و .... باعث شده جمع قابل توجهي از دانشجويان وارد اين فضا شوند. اين در حالتي ست كه حريم شخصي افراد و ويژگي هاي ظاهري افراد براي ادمين و اعضاي آن كانال اصلاً قابل توجه نيست و براي يافتن شخص مورد نظر از گفتن هيچ چيزي دريغ نمي كنند. اينكه مشخصات ظاهري و شخصي فردي با يك جمع چندهزارنفري به اشتراك گذاشته شود، به خودي خود وجه ي منفي و خارج از مسير صحيح را نمايان مي كند.

هنرمندي اين تكنولوژي اين است كه در اين عصر ، توانسته بر قوه تخيل بشري نفوذ كند و انسان در و هم و تخيل خودش عميقا درگير مسائل شود و بدون هيچ محدوديتي براي خود پيش برود. انباشت تخيلات و احساسات بدون هيچ منطق و عقلانيتي، اولا واقع بيني را سلب مي كند و ثانيا به همين سطح از واكنش مجازي در كانال هاي تلگرامي ختم نخواهد شد. نفس سيري ناپذيري كه در نهايت امنيت و آرامش رواني فرد را از او خواهد گرفت ، در لحظه لحظه ي زندگي روزانه اش، در حين مطالعه ، كلاس درس ، حضور در دانشگاه ، ورزش و در رختخواب ، اين اوهام خود ساخته و تقويت شده دست از افكار و انديشه ي او نخواهد شست. اين وضعيت شرايط تسليم پذيري را براي جوان به همراه خواهد داشت و به تدريج آسيب هاي حاد اجتماعي را پديد خواهد آورد كه گريبان گير خود آنها مي باشد.

در كراش شاهد بروز مشكل عاطفي فرد و ظهور و گسترش احساس وابستگي وسواس‏گونه و بيش از حد او به فردي هستيم كه از اين حس بي‏ خبر است و شايد به لطف حضور در اين مجموعه از اين احساس با خبر شود. فرد در اين مجموعه حركات كوچك كراش خود را زير نظر دارد و ديوانه وار به رابطه عاطفي خود با وي فكر مي‌كند. جالب است بدانيد اين مجموعه‏ ها آدابي هم براي كراش ‏يابي دارند. در اين آداب به مسايل مختلفي اعم ازِ چگونگي طرح موضوع و استفاده مطلوب از طنز و ايجاد جذابيت پرداخته شده است. اين آداب توجه ويژه ‏اي به افزايش عزت نفس افراد دارند.

 روش‏هاي ارتباط موثر را مدنظر دارند. به چگونگي تاثيرگذاري دقت دارند و طبيعي است بدانيد كه اين آداب مبتني بر آموزه ‏هاي غربي است و در آن ارزش‏هاي عرفي و حتي قانوني كشورمان لحاظ نشده است. اما متاسفانه عده ي زيادي از دانشجويان توسط چهره ي خوش آلايش كانال و پيام هاي درج شده خود را باخته و در پازل بي حيايي نسل جوان قدم بر مي دارند.

دانشگاه ها جزئي از كل جامعه هستند كه از بخش اعظمي از رفتار و قواعد شرايط كلي اجتماع الهام مي‌گيرند. دانشجويان اميدها و آينده هر كشوري هستند كه در ايران نوعي سرمايه نيز تلقي مي شوند كه هدف گذاري جنگ نرم دقيقا براي اين سرمايه ها صورت مي گيرد. پايين بودن سطح نشاط و سرگرمي، گران بودن وسايل رفاهي و فقدان مهارت توليد اقلامي براي پر كردن اوقات فراغت جوانان از جمله علل بروز گسترش پديده كراش در دانشگاه‌هاي كشور بوده و اين عوامل موجب شده تا دانشجويان براي پر كردن مواردي كه گفته شد به فضاي مجازي روي بياورند. برنامه ريزان جنگ نرم نيز از اين وضعيت حداكثر استفاده را نموده و با ايجاد گروه ها و كانال‌هاي مختلف مجازي برنامه ريز‌ي‌هاي دقيق خود را بر روي ذهن جوانان پياده مي كنند. يقينا اگر دانشجويان از تاثيرات بسيار سو اين اقدام آگاهي لازم را كسب نمايند از اين نوع كانال ها فاصله خواهند گرفت. جالب است كه بر خلاف اقبال ظاهري دانشجويان به كانال‌هاي كراش اما نظر واقعي آنها مبتني بر تلخي‌ اين پديده اجتماعي است.

صريحا بايد گفت پديده نوظهور كراش موجب عفت زدايي از جامعه دانشگاهي مي شود. شايد جنبه فان و سرگرمي داشتن اين پديده رايج تر باشد بين دانشجويان تا اين كه دنبال اين باشند كه به فرد مورد نظر خود برسند. به نظر مي‌رسد علاقه يك طرفه در بين دختران و پسران هم‌دانشگاهي در قالب اين خنده‌ها و سرگرمي‌ها نوعي به سخره گرفتن احساسات پاك جواناني است كه به دنبال نيمه‌ي حقيقي گمشده خود مي‌گردند و شايد با به دام افتادن در يك كراش، مسير زندگي انها به طور كلي تغيير كند. هرچه هست اين پديده عشق يك طرفه مدافعين و مخالفين زيادي به همراه خود دارد و بايد تامل بيشتري روي آن داشت. مسئله‌اي كه اولين و آخرين عوامل موثر بر آن خود دانشجويان هستند.يقين مسئولان فرهنگي دانشگاه‏ها با مقوله «كراش و كراش ‏يابي » آشنا و بر اين مهم واقف هستند، جسارت كرده از باب تذكر عارضيم كه: اين پديده يك رخداد جهاني است كه در سطح ملي در كشور در حال گسترش است و ما هم تابعي از كل هستيم بايد با اين پديده برخورد كرد اما برخورد و مقابله با بگير و ببند ممكن نيست.  بايد به پركردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان بيشتر دقت كنيم. بايد كاري كرد اعضاي اين مجموعه ‏ها به سوي برنامه‏ هاي فرهنگي و اجتماعي دانشگاه‏ها جلب شوند. بايد به جوانان به ويژه دختران گوشزد شود كه در ابراز علاقه خود در فضاي مجازي و كانال‌هاي كراش‌ياب مراقب تهديدات فضاي مجازي و افراد سوءاستفاده‌گر باشند تا در دام آنان نيفتند چرا كه ممكن است زندگي دانشجويي و شخصي آنها دچار يكسري گرفتاري‌ها شود و راهي براي برگشت نداشته باشند.

 

  عضو  شورای

اطلاع رسانی استان گلستان