فقه  دموکراتیک!


یادداشت |

 

صادق مکتبی

 در طول تاریخ معاصر ما شهید مطهری و شهید بهشتی نماد ارتباط دانشگاه و حوزه بودن هر دو این عزیزان در حوزه های علمیه درس خوانده و سطوح عالیه حوزه را طی کرده و بعد به دانشگاه امده با همان لباس روحانیت در دانشگاه های کشور تدریس کرده بودند.بعد از گذشت سال ها دکتر داود  فیرحی نیز با الگو قرار دادن این دو عزیز وارد دانشگاه شد و در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای علوم سیاسی در دانشگاه تهران تحصیل و سپس به تدریس پرداخت.مرحوم فیرحی که در 21 ابان ماه به اثر بیماری کرونا درگذشت پژوهشگری دقیق، مسلط به بحث و توانمند در نوشتن بودند . از امتیازات مهم ایشان تسلط کامل بر مفاهیم مدرن و داشتن روحیه پژوهشی بود ، با سیری در آثار ایشان میتوان گفت که فیرحی به دنبال دموکراتیک کردن فقه شیعه و قرائتی مدرن از فقه سیاسی بود.

او ابتدا دررساله کارشناسی ارشد خود به انديشه سیاسی فقیهان مشهور شیعه و مكاتب مهم فقهي - سیاسی که در دوره قاجاری بسط یافته و در تحولاتی چون مشروطه و انقلاب اسلامی تاثیر گذار بودن پرداخته و سپس در کتاب اول خود که رساله دکترایشان بود به تبیین و توضیح رابطه سه مفهوم قدرت ، دانش و مشروعیت در سده میانه پرداخت.فیرحی به درستی متوجه شد کهنصوص دینی با سنت فکری - سیاسی مسلمانان انطباق چندانی ندارند و بین این دو، یک نوع ناهمپوشانی دیده می شود. چرا که نصوص یک چیزی بزرگ تر از سنت سیاسی مسلمانان است.ایشان بخوبی چهارچوب منطقی ونظامند هریک از نظام های سیاسی در اسلام را میشناخت و حتی از شیوه استناد این نظریه ها به ادله قرآن و سنت آگاهی کامل داشت و متوجه شد که اقتدارگرایی موجود در سده میانی در فقه سیاسی به هیچ وجه منبعث از ماهیت نصوص دینی ، سنن مدینه النبی و میراث اسلام اصیل اولیه نیست بلکه ناشی از آن دانش سیاسی که تحت تاثیر تحولات خلافت و استحاله دولت اسلامی در میراث ایرانی و همچنین تاسیس مکتب کلامی اشعری زاده شده.در عالم اسلام ما با مسئله تاخیر دانش بر عمل سیاسی مواجه هستیم یعنی ابتدا عمل سیاسی صورت گرفته و بعد دانش سیاسی ان عمل شکل گرفته وهمسن امر باعث ایجاد فرقه های نظری در جهان اسلام شده است.دانش سیاسی دورهی میانه، دانشی اقتدار محور است و صاحب نظران آن، به گونه ای، ولایت خلیفه را در همه ی شؤون زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان ساری و جاری کرده اندفیرحی سنت سیاسی را مجموعه ای از میراث علمی و عملی وتجارب بازمانده از گذشته ی دور و نزدیک و اسلامی و غیر اسلامی می داند که همواره در زندگی سیاسی ما حضور دارد.ایشان در انتقاداتش از سنت هیچگاه به دنبال کنارگذاشتن یا از بین بردن آن نبوده بلکه در پی نقد تفسیرهای سنت ساخته موجود دوره میانه است.

دکتر فیرحی در کتاب «تاریخ تحول دولت در جهان اسلام» در پی توضیح این نکته بود که سبکی از دولت اسلامی که به سلطنت ها ختم شد، چطور ساخته و پرداخته و چه نسبتی با خلافت وسنت حکمرانی ایرانی پیدا کرد. در واقع در این کتاب پیدایی و تکوین دولت های بزرگ اسلامیاز خلافت راشدين، امویان و عباسیان تا عثمانی و صفوی را پیگیری کردند و سعی شده مسیر تحول آنها را دنبالکنند.اثر بعدی ایشان «دین ودولت در عصر مدرن»  بود که با هدف ارزیابی، وجهی از معضلات جوامع اسلامی ابتدای قرن 20 که با ورود مفاهیم تازه ای دچار دوگانگی شده اند که این دوگانگی باعث بحران معنی در امر سیاست شد نوشته است.در بین آثار دکتر فیرحی کتاب«فقه وسیاست در ایران معاصر» ایشان که در دو جلد چاپ شده از شهرت و اعتبار بالایی برخوردار است.به باور مرحوم فیرحی حکومت ابزار تحقق مقاصد دین هست و لازمه اجرای آن تشکیل حکومت می باشد.ایشاندر این کتاب  بیان میکند که برخلاف نظریه های قدیم که سلسله مراتبی بود و بر پایه نابرابری ایستاده بود، فقه مشروطه راهی را به برابری باز کرده و از درون این ایده، واقعیتی به اسم حکومت مشروطه سربرآورده بود که توانسته بود دولت را دموکراتیک کند. او توضیحمیدهد که این مسیر مبتنی بر مشروطیت، مسیر اختصاصی شیعه است و با مسیر اهل سنت متفاوت است، هرچند که مرحوم نایینی برخی از منابع خود را از اهل سنت نیز گرفته است، اما سامانه فکری او طوری است که درون یک نوگرایی شیعی معنا پیدا می کند.ایشان  فقه را مهمترینیا حداقل یکی از مهمترین دانش ها در جهان اسلام و ایران میداند که احکام و قواعد عمل در زندگی فرد و جامعه را تنظیم می کند. و سرنوشت محتوم جوامع اسلامی را این میداند که اصحاب سیاست ناگزیرند منطق فقه را و فقیهان باید منطق سیاست را آن گونه هست بدانند.از جمله افراد تاثیر گذار بر مرحوم فیرحی، امام خمینی و ایت الله نایئنی بود که فیرحی به خوبی در جلد دوم کتابفقه وسیاست در ایران معاصر اندیشه های امام و در کتاب آستانه تجدد به شرح کتاب مهم مرحوم نایئنی پرداخت.الگو دیگر اقای فیرحی ایت الله بهشتی بود ، همه ما شهید بهشتی را با تشکلات حزبی و اهمیت به مسئله حزب میشناسیم. فیرحی که به تکثرگرایی سیاسی باور داشت بیان میکند"منظور از تکثرگرایی سیاسی، وجود احزاب، گروه ها و جناح های سیاسی است که «فعالان سیاسی» در قالب این نهادها، به دیدگاه ها و مواضع سیاسی خود سامان می دهند".ایشان در ضرورت تکثرگرایی بیان میکند"به نظر می رسد که تکثرگرایی سیاسی، نه یک انتخاب، بلکه بنا به تالی فاسدهای حکومت فردی و تک حزبی،یک ضروت است. کثرت گرایی برخاسته از شریعت و مبانی اسلامی، ضمن تقویت وفاق و انگیزه های مشارکت ملی، و جلوگیری از رکود سیاسی جامعه، نظارت بر حاکم یا حزب و گروه حاکم را ممکن و مصلحت نظام و مردم را تقریب می نماید.

آخرین کتاب ایشان به نام «مفهوم قانون در ایران معاصر» قرار بود در این سال منتشر شود. لازم به ذکر است  پژوهش ها و اثار ایشان تنها به این کتاب های نام برده ختم نمیشود بلکه سخنرانی های ایشاندر مورد عاشورا  که بعضا توسط روزنامه ها و مجلات چاپ شده و مقالات علمی در حوزه تاریخ ، همه باب دیگر برای نوشتن باز میکند که هدف نگارنده این یادداشت پرداختن به این نظرات دکتر فیرحی نبوده و امید است دوستداران آن عزیز در  زمان مناسب پیرامون نظرات دیگر این استاد فقید به بحث و گفتو گو بنشینند.