طرح زبان مادری از ایده تا عمل 


خبر |

 

■ محمد شریف دوجی 

پنج شنبه 11دی ماه بود که 29 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرحی مبنی بر اجرای اصل 15 قانون اساسی را به مجلس ارائه دادند . بر طبق مفاد این طرح آموزش زبان مادری در مدارس اولا به دلیل وجود  اصل 15 قانون اساسی و دوما براساس آنچه در اساسنامه  حقوق بشر راجع به حقوق اقلیت های قومی ، ملی و زبانی آمده است و در آخر  به علت مطالبه  اقوام در راستای برخورداری از استعداد ها و ظرفیت های جامعه  ضروری و حیاتی تلقی شده است . آنچه موجب تعجب و تاثر نگارنده شد عدم امضای این طرح توسط نمایندگان ترکمن بود . این طرح در حالی امضا شده بود که گویا هیچ نماینده ای از ترکمن صحرا آنرا ندیده بود . تنها غلامعلی کوهساری (نماینده ی مردم رامیان و آزادشهر) از استان گلستان این طرح را امضا کرده بود .

اما آنچه ذهن نگارنده را بیشتر مشغول کرده مطالبه گری نمایندگان شمال غرب کشورمان از این طرح بود . این طرح درحالی به امضای 29 تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسیده بود که 16 تن از این نمایندگان از 4 استان با اکثریت ترک نشین شمال غربی ایران یعنی استان های آذربایجان غربی و شرقی ، اردبیل و گیلان بودند . متاسفانه از هر کدام از استان های گلستان ، کردستان و خوزستان 1 نفر (جمعا3نفر) در امضای این طرح شرکت داشتند و از مجموع خراسان های شمالی ، رضوی و جنوبی 4 نماینده این طرح را امضا کردند . 6 نماینده  نیز از مجموع استان های مرکزی ایران در امضای این طرح مشارکت نمودند.در یک بررسی آماری ساده به راحتی میتوان نتیجه گرفت که 55 درصد از کسانی که این طرح را امضا کرده بودند از یکی از 4 استان با اکثریت ترک نشین شمال غربی ایران یعنی آذربایجان غربی و شرقی ، اردبیل و گیلان بودند . این در حالی بود که از کل 4 استان شرقی کشور یعنی گلستان ، خراسان شمالی ، رضوی و جنوبی فقط 17 درصد یعنی 5 نفر شرکت داشتند . از هرکدام از استان های غربی و جنوب غربی یعنی کردستان و خوزستان که دارای اتنیک های  کرد ، لر و عرب هستند یک نفر (مجموعا دونفر) یعنی 7 درصد شرکت کردند .

از زاویه دیگر ، گرایش سیاسی این 29 نماینده مجلس شورای اسلامی را مورد بررسی قرار دادم و این بار هم به نتایج خلاف انتظاری رسیدم . 20 نفر از این نمایندگان یعنی 69درصد از قشر موسوم به «اصولگرا» بودند و تنها 17 درصد این نمایندگان یعنی 5 نفر از قشر موسوم به «اعتدال گرا ویا اصلاح طلب» بودند و بقیه نیز جزو آن دسته از نمایندگانی  بودند که خودرا «مستقل » مینامند . برمبنای آنچه در علم سیاست به «پراگماتیسم » و یا «مکتب اصالت عمل » مشهور است میتوان به این نتیجه رسید که سیاست مداران قشر «اصولگرا» عملگراتر هستند ؛ در حالیکه نمایندگان گروه موسوم به قشر« اصلاح طلب » محافطه کارتر و عوام فریب تر هستند . و خلاصه این که به آنچه میگویند کمتر وفا میکنند.

هر چند این را هم باید در نظر گرفت که مجموع نمایندگان اصلاح طلب در این دوره مجلس شورای اسلامی به نسبت گروه دیگر بسیار کمتر است .