■ هانیه یزدانی کلاس یازدهم تجربی

از همان دورانکودکی که می پرسیدند:«چقدر مادرت را دوست داری»؟می‌گفتم:«ده تا»، یاد گرفتم که اعداد و ارقامی وجود دارند و زندگی ما بدون آنها چیزی کم دارد.روز اول دبستان وقتی که توانستم از یک تا ده بشمارم و مورد تشویق‌ همگی قرار گرفتم به ریاضی علاقه مند شدم.تایک سال پس از آن با شوق می‌نشستم و اعداد کوچک یک رقمی را از هم جمع و کم می کردم.بعد ها ضرب و تقسیم و انواع دیگر را با اعداد آشنا کردم، دلم پر می‌زد برای ساعتی که دبیر میگفت از پرگار استفاده کنید و با شوق فراوان گونیا و پرگار صورتی که مادر خریده بود را بیرون می‌آوردم و غرق کشیدن دایره ها و اشکال تازه  می‌شدم.هرسال روز اول مدرسه که کتاب می گرفتم، چسب و قیچی را کنارم می‌نشاندم و اول از همه بر تن کتاب ریاضی ام لباس خوش نقش و نگار می‌پوشاندم و بعد با ذوقی فراوان صفحه به صفحه اش را ورق می‌زدم هرچند اندکی نگران می‌شدم از اشکال نا آشنایی که به چشمم می‌خورد اما همین که آن وسط ۲ و ۳ و ۴چشمک می‌زدند خوشحال میشدم که دوستان دیرینه ام نیز هستند.احساس آشوب و آرامشی که شب های قبل از امتحان داشتم وصف نشدنی‌ست! ساعت ها می نشستم و با اعداد حرف می‌زدم نظرشان را در مورد امتحان فردا می پرسیدم.دوران خوش و شیرین دبستان را به پایان رساندم و بعد آن متوسطه اول، اکنون که پایه یازدهم هستم ضرورت وجودش در زندگی را بیشتر حس می‌کنم از رادیکال ها گرفته تا درصد ها.  حتی طی همین یکسال که مجازی درس خواندن کمی مشکل شده، اما هنوز هم ریاضی شیرینی خودش را دارد.خوب به خاطر می‌آورم وقتی بخشی از آن را نمی‌فهمیدم و کسی میگفت چقدر ریاضی شیرین است، زیر لب غرغرکنان میگفتم: «آخر چه شیرینی؟ ریاضی هم مگر شیرین می‌شود، اتفاقا خیلی هم تلخ است»!اما وقتی یاد میگرفتم با لبخند عمیقی میگفتم:«واقعا که طعم شیرینی دارد مانند طعم گس خرمالو». شاید گاهی سخت باشد و برای یادگیری اش زمان زیادی صرف شود اما درست زمانی که نتیجه ی تلاشت بیستی میشود انتهای برگه ی امتحان، تمام سختی جایش را به خوشحالی می‌دهد.امسال که یازدهم هستم و گاهی حل مسائل تازه ریاضی برایم سخت می‌شود، نگاهی به گذشته ی نه خیلی دور می‌اندازم و می‌گویم: «روزی حتی نمی‌دانستی بعد از عدد پنج چه عددی می‌آید، حتی نمی توانستی از پس جمع دو کیک و سه شکلات درون کوله پشتی مدرسه ات برآیی».‌اکنون هم مانند همان موقع است این مسائل مانند دوست و همکلاسی ات در کنار تو رشد کردند و قد کشیده اند، پس هیچگاه به نتوانستن فکر نکن!