شعرهایم را به همسرم تقدیم کرده ام


گفت وگو |

ندبه محمدی_در سرمای دی ماه، چای داغ و تازه دم میچسبد. خصوصا وقتی با زوج شاعری همکلام باشی که طعم شیرین شعر را به کامت بنشانند.

 

■ لطفا خودتان را معرفی کنید؟ روح الله رجبی هستم. ۲۴ خرداد ۶۱ در بهشت گلستان، مینودشت زیبا، به دنیا آمدم. تا مقطع دیپلم در مدارس مینودشت درس خواندم. ولی برای اخذ کاردانی کامپیوتر از سال ۷۹ تا ۸۱ در دانشگاه صنعت و معدن بیرجند ادامه تحصیل دادم. سال ۸۵ به استخدام آموزش و پرورش درآمدم. در همین سال ازدواج‌ کردم. تحصیلاتم را تا مقطع کارشناسی ارشد نرم افزار ادامه دادم. دارای دو فرزند به نام های فاطمه ثنا و صهبا هستم. همسرم هم از شاعران‌خوب استان، خانم سیده محدثه حسینی هستند.سیده محدثه حسینی هستم. فرزند چهارم خانواده. همسر روح الله رجبی و مادر ثنا و صهبا رجبی.در ۱۶ مهر سال ۱۳۶۱ از مادری که ۱۰ دختر تحصیل کرده و   موفق را تحویل اجتماع داده است، متولد شدم. پدرم اولین کتاب را به من داد و مادرم اولین کلمه را به من آموخت و تا امروز که فرایند تحصیل را تا مقطع دکترای زبان و ادبیات فارسی پیش برده ام، از هیچ حمایتی دریغ نکرده اند. 

 

■ لطفا از شناسنامه هنری خود برایمان بگویید؟

روح الله رجبی: از نوجوانی احساس می کردم که کلمات در ذهنم به گونه ای متفاوت کنار هم می نشینند. همیشه درخانه برای خواهرهایم این رشته های کلمات دارای آهنگ و موسیقی را زمزمه می کردم. سال ۷۴ بود که با انجمن شعر و ادب بیدل مینودشت، با راهنمایی های اساتیدم، مختار رنجیده وحمید عرب عامری، آشنا شدم و این آغاز ماجرای شاعری من تا امروز بوده است. درجشنواره های شعردانش آموزی درسال های ۷۷ و ۷۸ رتبه اول استان را به دست آوردم و این نقطه شروع آشنایی من با محفل های شعر به صورت جدی تر وشاعران مطرح کشور بود. مسئولیت برگزاری چند جشنواره شعر و داستان استانی به ویژه سه همایش شعر با نام «خوشه های دشت» در کارنامه فعالیتهای هنری ام وجود دارد. علاوه بر شعر، علاقه ی زیادی به حوزه ادبیات داستانی دارم و محفل داستانی با نام «شرق بنفشه» را زیرمجموعه انجمن بیدل تاسیس کردم. بی شک انجمن شعر و ادب بیدل یکی از درخشان ترین محافل ادبی استان است که با سابقه حدودا ۲۵ ساله اش توانسته شاعران جوان و توانمند بسیاری را به جامعه ادبی استان معرفی کند.

سیده محدثه حسینی: یادم نیست اولین شعر را کی و کجا به زبان آوردم. اما خوب یادم هست که اولین گام ها به سمت شعر و شاعری را در انجمن شعر و ادب بیدل برداشتم و نخستین جایزه ی جدی شعر را در سال ۷۸ از جشنواره دانش آموزی کشور گرفتم و اولین تجربیات حرفه ای خود را در بین شاعران توانمند استان و اساتید گرانقدری که آن سالها بیشتر در انجمن بیدل آمد و شد داشتند و نیز معاشرت های سازنده با هم سن و سالهایم در جمع های مختلف ادبی استان، در اوایل دهه ۸۰ کسب کردم و وارد مرحله ی مهمتری از شعر سرایی شدم. از آن زمان تا کنون عضو انجمن بیدل هستم و تلاش کرده ام برای کشف استعدادهای شعری وکمک به رشد و پیشرفت شاعران جوان شهرم قدم بردارم.

 

■ سه مجموعه شعر دارم به نامهای: 

«ریلهای کاغذی» که توسط نشر امرتات در سال ۸۹ به چاپ رسیده.

«بن بست یعنی آسمان» که سال ۹۶ نشر مایا آن را چاپ کرده.

و «مثل چای صبحانه» که امسال به وسیله نشر آثار برتر منتشر شده. 

 

■ از نحوه آشناییتان برایمان بگویید؟ 

روح الله رجبی: با توجه به شاعر بودن همسرم می توان حدس زد که آشنایی من با ایشان در محافل شعر بوده. سال ۸۱ بعد از بازگشت از دانشگاه، خیلی سریع در یک مجموعه تعاونی مشغول به کار شدم. همیشه در ذهنم ازدواج با دختری شاعر را متصور بودم و خانم حسینی که آن روزها دانشجو بودند، مدت ها بود که درانجمن شعروادب بیدل رفت وآمد داشتند و پیشرفت خوبی هم در شعر داشتند. به هرحال دوران جوانی بود و شعله ور شدن احساس در دل من. البته من هیچ وقت اسیر احساسات بی منطق در زندگی ام نبوده ام. با بعضی دوستان مشورت کردم و جمع بندی ام این شد که پا پیش بگذارم. البته با توجه به یک سری مشکلات، این کار دو سالی طول کشید و در نهایت، در ۲۱ فروردین ۸۵ در یک مراسم ساده عقد کردیم و شهریور همان سال عروسی گرفتیم و وارد زندگی مشترک شدیم. مهرماه همان سال وارد آموزش و پروش شدم و ایشان هم به صورت پاره وقت درکانون پرورش فکری مشغول به کارشدند.

سیده محدثه حسینی: همانطور که آقای رجبی گفتند انجمن بیدل علاوه بر شعر، نقاط عطف دیگری هم در زندگی شخصی من داشته است. آشنایی با روح الله رجبی و یک ازدواج موفق از عواید مهم و ارزشمند ادبیات برای من بوده.

 

■ شعر کدام یک از شاعران امروز به ذائقه شما نزدیک تر است؟

سیده محدثه حسینی: جغرافیای شعر یک جغرافیای به شدت گسترده و شناور است و انتخاب و گزینش بین شعرا کار آسانی نیست. من بیشتر از شاعر خاص، به دنبال شعر خاص هستم و اعتقاد دارم هر شعری برای یک جای زندگی مخاطبش سروده شده و مخاطب باید آن حال و آن لحظه را پیدا کند. آن وقت آن شعر و شاعرش نزدیک ترین ها به ذائقه اش خواهند بود. روح الله رجبی: من عاشق کشف دنیاهای تازه درادبیات هستم. به همین دلیل در شعر و داستان در هیج جریانی توقف نکرده ام و محدود به یک نوع نگاه خاص در ادبیات نبوده ام. از ادبیات کلاسیک تا ادبیات مدرن و پست مدرن، مطالعه  و طبع آزمایی کرده ام. در ادبیات کلاسیک، عاشق حافظ و سعدی و مولانا هستم و ارادت زیادی به بیدل و صائب و شعرای سبک هندی دارم. ازشاعران معاصر غزلسرا، حسین منزوی و محمدعلی بهمنی را دوست دارم. از جوانترها حسین جنتی، مهدی فرجی، فاضل نظری و خیلی های دیگر را زیاد می خوانم. در شعر غیر کلاسیک شاعران خمسه (نیما، فروغ، سهراب، شاملو و اخوان) را زیاد مطالعه کرده ام و باحرکت های جدید شعری مانند شعرحرکت، حجم، گفتار و... هم آشنایی دارم. شعرهای یدالله رویایی را خیلی دوست دارم. البته دراین مجال نمی توانم نام تمام شاعرانی که آثارشان را می خوانم بیاورم.

 

■ به نظر شما تعداد بانوان شاعر در گلستان نسبت به گذشته کمتر شده یا بیشتر؟

روح الله رجبی: فکر می کنم در کنار افزایش حضور بانوان در دیگر فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی، همچنین ارتقا فرهنگ و تغییر سبک زندگی در خانواده ها، شاعران خانم بیشتری در محافل ادبی دیده می شوند. البته این زمانی می تواند خوب باشد که این حضور مستمر و ادامه دار باشد و فقط محدود به یک بازه ی زمانی خاص نباشد. شعر هنر سختی ست و ماندن در این هنر، مشکلات خاص خودش را دارد.

سیده محدثه حسینی: قطعا تعداد بانوان شاعر بیشتر از گذشته است. اعتقاد دارم با کمتر شدن تنگناهای فرهنگی موجود در جامعه و کمرنگ شدن محدودیت هایی که پیش ترها ، بانوان برای حضور در محافل هنری داشتند، این کمیت، رشد مثبت داشته. اما با این وجود  تعداد بانوان ماندگار در ادبیات معاصر را که ناشی از معیارهای کیفی است، نمی توانم مثبت ارزیابی کنم و این یک هشدار است برای خودم که ارتقا و ماندگاری با دیده شدن های کمّی و تلگرامی و اینستاگرامی و .... اتفاق نمی افتد.

 

■ در این میان کیفیت اشعار را چگونه ارزیابی می کنید؟ به نظرتان روند نزولی دارد یا صعودی؟

سیده محدثه حسینی: کیفیت یعنی ارائه ی محتوای خوب در بهترین شکل ممکن. حالا اجازه بدهید آن را با دو رویکرد مورد بررسی قرار بدهیم. کیفیت ارزشی و کیفیت ریالی. 

در این تعریف کیفیت ارزشی یعنی آنچه باید باشد. کیفیت ریالی یعنی آنچه می تواند باشد. کیفیت ارزشی، محتوا محور است. با حفاظت از گذشته و حال، در تقلای رسیدن به آینده ی مطلوب است ‌و در بستر اخلاقیات، هنجارهای غلط را کم کم از میان برمی دارد و خواهان تغییر و ارتقا و تعادل است، نه خواهان حذف و سقوط و تخریب! 

کیفیت ارزشی یاریگر است و با وجود احترام به مخاطب و مسائل روز، به رسالت های هنری خود پایبند است. کیفیت ریالی، بیش از هر چیز به دنبال جلب ذائقه ی مخاطب است و به اندازه ای است که او بتواند درکش کند. خود تحت تاثیر است نه تاثیر گذار‌‌ و بدا به آن روز که برای عرضه ی بیشتر بخواهد زرورق خودش را جذاب تر کند و یا اینکه چیزی که ارائه می کند ذائقه مخاطب را تنزل بخشیده و به قولی باعث ترویج  " ذائقه ی زرد " در بین مخاطبانش شود و یک سوی این چرخه ی معیوب قلم شاعر و آثارش ایستاده باشد. متاسفانه توجه به کیفیت ریالی در شعر این روزهایمان فراگیر شده. به ویژه در قالب ترانه و تولید آثار کودک و نوجوان. در مجموع به عقیده ی من، شاعر موظف است حتی در تولید اثر برای عموم افراد جامعه، به رسالت های هنری خود پایبند باشد. یعنی یک تعهد دو سویه. یک شاعر در عین حال که صدای مردم است، می بایست تلاش کند در جهت ارتقا فرهنگ و ادبیات آنها نیز گام بردارد.

روح الله رجبی: با توجه به صحبتی که در مورد حضور بانوان در محافل ادبی داشتیم، می شود گفت: کیفیت اشعار بانوان نیز در سالهای اخیر رشد خوبی داشته و چهره های بسیار توانمندی درادبیات ظهور کرده اند. البته مباحث تخصصی زیادی درمورد شعر زنان وتحلیل آن وجود دارد که اینجا فرصت طرح این صحبت ها نیست. ولی به همین مقدار بسنده می کنم که باید نگاه زن به پدیده های مختلف در شعر انعکاس پیدا کند و زنان نباید در شعر از نگاه مردان کپی برداری کنند.

■ فکر می کنید فضای مجازی در عرصه شعر عملکرد مثبتی داشته؟ 

روح الله رجبی: فضای مجازی در همه حوزه ها در کنار معایبی که دارد، می تواند مثبت باشد. در حوزه شعر در این چند سال اخیر فضای مجازی عملکرد خوبی داشته. به طوری که امروز می بینیم بعضی جریان های شعری در بستر همین فضا شکل گرفته اند. بسیاری از نویسندگان و شاعران که امکانات لازم برای انتشار آثار خود به شکل سنتی را ندارند، به راحتی در فضای مجازی آثار خود را منتشر می کنند و بازخوردهای لازم را از مخاطبین، در کوتاه ترین زمان ممکن، دریافت می کنند. امروزه شاهد انتشارحجم زیادی از آثارادبی در فضای مجازی هستیم. البته از آسیب های این فضا، این می تواند باشد که هر اثری با هر کیفیتی، بدون صرف هزینه ای منتشر می شود و گاهی اوقات نظاره گر آن هستیم که فضای ادبی متاثر از یک سری فاکتورهای مجعول است. درصورتی که در گذشته، شاعر باید به یک توانمندی نسبی دست پیدا می کرد، تا اثری را منتشر کند.

سیده محدثه حسینی: کار تکنولوژی تسهیل زندگی بشر و فضای مجازی یک جریان گریز ناپذیر در زندگی تمام مردم جهان است. هم می تواند مفید باشد و هم مضر. رسانه ای است که در لحظه اخبار روز را جا به جا می کند. یک منبع ناتمام از اطلاعات است. می تواند کارکردهای مثبت زیادی داشته باشد. مثل: بالا بردن آگاهی کاربران از فضای ادبیات ایران و جهان. نزدیک شدن ارتباط شاعران، تبادل نظر بین آنها، ارائه آثار جدید و ثبت شناسنامه ی آثار با قابلیت دسترسی آسان و به روز. این گستره ی جهانی را از هر طرف که ادامه اش بدهی، به پایان نمی رسد. به تبع شعرای نوظهور، وقتی وارد چنین فضایی می شوند، در ابتدا تلاش می کنند جایگاه خود را در آن تثبیت کنند و در این دنیا، نام و نشانی برای خود دست و پا کنند. گاه دیده می شود رنگ و لعاب این شبکه های اجتماعی، عده ای را به حاشیه برده و اسم و رسم کاذبی به آنها بخشیده است.

 

■ حیطه مطالعه شما ؟

سیده محدثه حسینی: سیر اصلی مطالعه ی مرا اتفاقات جدید در ادبیات جهان و کشور، پیش می برند. من همه جور شعر و داستانی می خوانم. شعرهای شاعران کشورمان، شعر ترجمه، داستان و رمان های ترجمه، آثار کودک و نوجوان و  در کنار آن به واسطه ی برنامه ی تحصیلی و شغلی ام، ناخودآگاه مطالعات دیگری نیز دارم. 

روح الله رجبی: اصولا مطالعه برای شاعر حیطه ندارد. چرا که یک شاعر دائما درحال فرار از حصارهاست. او باید فراتر از هنر شاعری یک علامه باشد. کتاب های متنوعی را در طول روز ورق بزند تا بتواند از هر گوشه ی عالم کشف شاعرانه ای را در شعرش بیاورد. من همه چیز می خوانم. کتاب های شعر گذشته و حال، مباحث نظری و نقدشعر و داستان، آثارعلمی، مباحث دینی وفلسفی، رمان و داستان کوتاه و ... البته وقت زیادی این روزها به گشت و گذار و مطالعه مطالب جدید و آثار ادبی در فضای مجازی می گذرد که این هم در سبد مطالعه قرار دارد. البته مطالعه درفضای مجازی مثل خواندن یک کتاب، عمیق نیست.

 

■ روح الله رجبی چگونه شاعری است؟ 

سیده محدثه حسینی: روح الله رجبی یک شاعر ایماژگراست که در شعر خود مخاطب را دست کم نمی گیرد. او را وادار به تداعی و تفکر می کند. عاشق ترکیب های تازه در زبان شعر است. در خلق مضمون و تصویر، بسیار سخت گیر و اهل کشف است و شاید به واسطه ی این سخن گیری هاست که کم می نویسد و در تولید و ارائه آثارش بسیار محتاط است. او شاعری است که کشف در همه ی حوزه ها را مهمترین کارکرد شعر می داند. شاعر به مثابه یک غواص در اقیانوس شعر وارد می شود و درک خود از ارتباط کلمات با یکدیگر را برای مخاطب به ارمغان می آورد. او در سالهای اخیر بیشتر از اینکه شاعر باشد، منتقد شعر است. با وجود این، اکثر شعرهای دهه هفتاد و هشتاد او  هنوز کهنه نشده و برای مخاطب جذاب است. شاید طول عمر یک شعر بتواند حاکی از ارزش های ادبی و قدرت قلم شاعرش باشد.

 

■ سیده محدثه حسینی چگونه شاعری است؟ 

روح الله رجبی: سیده محدثه حسینی ازنگاه من شاعری ست که به شدت علاقمند به تجربه است. نگاه های متفاوتی به زندگی و اجتماع را وارد شعرش کرده است و توقف درشعرش دیده نمی شود. زبان فارسی را خوب می شناسد و گذشته و حال شعر را مطالعه کرده است. زبان شعرش بسیار روان و امروزی ست و منحصر به خود اوست. هرچند اکثر آثارش غزل است، در دیگر قالب ها هم شعر نوشته است. اگر به متن شعر وفادار بماند مطمئنا آینده بسیار درخشانی خواهد داشت.

 

■ آینده هنری شاعران چه میتواند باشد و در مورد خودتان آینده را چگونه می بینید؟

روح الله رجبی: درعالم شعر آینده ی شاعر با آینده شعر همیشه یکسان نیست. شعر یک شاعر می تواند جهان را درنوردد، مرزها را رد کند و به زبان های مختلف ترجمه شود. در حالی که شاعر آن، گوشه ای از دنیا درتنهایی وعزلت خود زندگی را به سختی بگذراند. اصولا شعر به طور عادی هنری درآمدزا برای خالقش نیست و قوانین درحمایت از خالقین آثار ادبی محکم نیستند. درایران که شعر از ریشه دارترین هنرهاست، شاعران شرایط خوبی ندارند. البته من از همان اول به مقوله ی ادبیات در زندگی ام بیشتر از زاویه علاقه نگاه کرده ام. به همین دلیل این چند سال اخیر مطالعه و تحقیقم در شعر بیشتر از تولید اثر بوده است.

سیده محدثه حسینی: به نظر من ساختن آینده ی هنر، رسالت مهم هنرمند است و ای کاش شاعران عزیز در مسیر ساختن  آینده ی شعر  وسواس بیشتری داشته باشند. ساختن، یک وجه بیرونی دارد و یک وجه درونی. منش و شخصیت شاعر در هر دو وجه می تواند نمودار و تاثیرگذار باشد. پس پیش از تولید یک شعر و اثر خوب، می بایست به دنبال تولید یک شاعر و انسان خوب باشیم. شعر یک اثر مکتوب و بسیار تاثیرگذار است. با عاطفه و احساس مخاطب درگیر است و می تواند مولد یک جریان فکری و تحول درونی در مخاطبش باشد و یکی از رسالت های بسیار مهم آن حفظ زبان فارسی و گسترش و تعمیق کلمه و معناست. با این تعاریف، آن شاعری موفق به تعالی بخشیدن به آینده شعر خواهد بود که رسالت های خود را به خوبی بشناسد.

 

■ در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

سیده محدثه حسینی: من مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم و رساله ی دکتری خود را با توجه به بستر شغلی ام انتخاب کردم و مشغول نوشتن آن هستم که کار بسیار سخت و شیرینی است. همچنین این روزها روی شعر نوجوان کار می کنم. طبقه بندی موضوعی آثار منتشر شده برای این گروه سنی و نیازها و توقعات آنها از شاعرانی که برای شان می نویسند، موضوعی است که این روزها مرا مشغول کرده.

روح الله رجبی: در زندگی شخصی که همچنان به معلمی مشغول هستم و افتخار هم می کنم که سهم کوچکی در رشد فرزندان سرزمینم دارم. درحوزه فعالیتهای اجتماعی و هنری هم علاقمند به حضور در محافل ادبی هستم. کتاب می خوانم. فضای مجازی را مطالعه می کنم. جریان های شعری را دنبال می کنم و به قدر توانم تحلیل می کنم. گاهی اوقات هم اگر حالی دست دهد شعری می نویسم. در این ایام کرونا در منزل با همسر و فرزندانم بیشتر وقت می گذرانم. این ایام چقدر وقت خوبی برای دیدن فیلم است؛ که فیلم وسینما نقش زیادی در ارتقا نگاه انسان ها به زندگی دارد.

 

■ آیا تا بحال شعری به همسرتان تقدیم کرده اید؟ 

روح الله رجبی: موضوع اصلی شعرهای من عشق است. هرچند شاعر نمی تواند از کنار دیگر مسائل به راحتی بگذرد، درونمایه عشق و احساس است. از ازل اینگونه بوده و تا ابد هم خواهد بود. از این رو تمام شعرهایم را به همسرم  تقدیم کرده ام. چرا که عاشقانه دوستش دارم و شعرهای من همه عاشقانه هستند.

سیده محدثه حسینی: بله شعرهایی در مجموعه هایم هست که تقدیم به همسرم شده است. 

 

■ کلام آخر 

سیده محدثه حسینی: با سپاس از شما و خانواده ی فعال گلشن مهر که فرصت این گفتگو را به ما دادید. به عنوان حرف آخر یک توصیه دارم اول به خودم و بعد به همه ی عزیزانی که این مطالب را می خوانند: احترام به پیشکسوتان در عرصه های مختلف هنری را سرلوحه ی کارمان قرار بدهیم. آنها درست مثل نخ تسبیح، ما را در هر انجمن و محفل هنری دور هم نگهداشته اند. سختی های راه را به جان خریده اند و مسیر ما را هموار کرده اند.  دوم اینکه پاسدار جایگاه هنر و هنرمند در جامعه باشیم. یادمان باشد اگر نام شاعر را بر ما گذاشتند، همانقدر که دلمان می خواهد از حقوق شاعران برخوردار باشیم، باید وجهه و شخصیت یک شاعر را هم به همان اندازه حفظ کنیم. و در کنار شعر خوب، منش خوب را هم از خود به جا بگذاریم. برای همه ی مردم جهان، به ویژه هم استانی های عزیز، آرزوی سلامتی و سعادت دارم.  

روح الله رجبی: ضمن قدردانی از شما و فرصتی که به ما دادید، آرزو میکنم هرچه زودتر کرونا را پشت سر بگذاریم و در محافل حضوری شعر دور هم باشیم.  از شاعران استان گلستان تقاضا دارم هوای هم را داشته باشیم. به ویژه در این روزگار که معیشت خیلی از مردم دچار مشکل شده. قطعا جوامع هنری نیز از این دایره مستثنا نیستند. باز کردن گره از زندگی یک هنرمند کمک به پایداری هنر و بقای زیبایی های زندگی است. 

و یک خواهش؛ برای رسیدن به پیشرفت لازم نیست از هم عبور کنیم، بزرگ ترین موفقیت، دوستی ها و رفاقت های ما در فضای شعر است.