اندیشه ای  برای احیای اندیشیدن


یادداشت |

 

 

■ سيدمحمد ميرموسوی

يكي از موضوعات اساسی که لازم است توجه خاصی شود، مهارت در انديشيدن است. عدّه اي از متخصصان معتقدند كه تفكر مهارت انديشيدن است. اگر متعلمان براي فكركردن تربيت شوند و اندیشیدن را بياموزند كليد موفقيت حاصل می شود. تفكر چشمه جوشان ابدي است و اگر متعلمان از فكر كردن نهراسند و نسلي تربيت شوند كه اهل تفكر باشند مابقي دستآوردها به طور طبيعي تامين خواهد شد و نيازي به اين همه تغييرات و برنامه ریزی ها نخواهد بود. بسياري از انديشمندان معتقدند كه فكر كردن مشكل ترين و در حين حال آسان ترين و لذّت بخش ترين اعمال انسانی است. اگر متعلمان بياموزند، به جاي اين كه مصرف کننده دانش ديگران باشند، خود به توليد فكر و دانش مي پردازند. آموزش بايد عامل جريان يافتن تفكر باشد و تفكر خلاق هم آغاز راه است. مثل چشمه اي كه از جايي مي جوشد و مربي اين چشمه را هدايت مي كند. جوي و جدول و آبراه آن نيز توسط متعلمان ساخته مي شود و به مزرعه آموزش هدايت مي شود. در امور زندگي به ورزيدگي جسم و جان توجه زيادي مي شود اما به تفكر و مهارت در انديشيدن نه و یا خیلی اندک! در كتابهاي درسي و برنامه هاي متبوع به پرورش عقل و تفكر كمتر توجه شده. درحالي كه اسلام يك ساعت تفكر را از هفتاد سال عبادت عاري از تفكر، برتر مي داند. با اين كه همگان مي دانند حاصل تفكر، فناوري و توليد علم است؛ ولي اغلب به علت ضعف بنيه علمي وعدم ورزيدگي در تفكر، يافته هاي علمي ديگران منتقل مي شود و به فرآيند اصلي آن كه موجب توليد اين علم شده توجه نمي شود. دكارت معتقد است كه هيچ چيز به اندازه عقل در بين مردم بالسويه تقسيم نشده و منظور وي اين نيست كه همه در توانايي عقلي مساوي اند، بلكه مراد وي به نزديكي قوه تعقل درميان آدميان است. متاسفانه از همه كمبودها و نداري ها شكوه وگلايه مي شود. طرح و برنامه، سمينار و پژوهش برگزار مي شود اما از ناتواني تفكر شكوه و شكايتي نیست و علت آن این است كه همه خويش را عقل كامل و متفکر مي دانند. اگر در طول سال يك كتاب با تفكر و تحليل مطالعه شود، بهتر از ساعتها كلاس است. لازم است آموزش و پرورش در برنامه هاي خود  تفكر مدار و تفكر نگر باشد. ابتدا خود ياد بگيرند و سپس آن را به دانش آموزان انتقال دهند و يكي از مشكلات آموزش همين بدون روح و تفكر بودن آن است. اگر معلمان دانش، مهارت، تدريس و نگرش را كه ازجنبه هاي اساسي كار است، بشناسند و به خلاقيت خود  باور پيدا كنند، مي توانند جوي سازنده، پويا و خلاق به وجود بياورند. کم توجهی به برخي از فعاليتها و برنامه ها باعث عدم پرورش مهارت در انديشيدن شده است. مثلاَ امتحان چهارجوابي با همه امتيازاتي كه ممكن است داشته باشد، يكي از آفت هاي تفكر و تعقل است. در امتحان شفاهي تفكر و تعقل رشد مي كند و باعث سخن گفتن، فكركردن و برقراري رابطه بين زبان و تفكر مي شود. از علل مهم ديگر عدم توجه به دروس انشا، هنر، كاردستي و بازي هاست. عده اي گمان مي كنند كه در درس انشا فقط تخيل رشد مي كند در حالي كه تفكر و نگرش رشد و بالندگي مي يابد. بعضي ها هم معتقدند كه هنر با عاطفه و احساس ارتباط دارد و نمي تواند در برنامه هاي آموزشي نقش مهمي داشته باشد. به نظر انديشمندان رابطه تنگاتنگي بين هنر و زيبايي شناسي با تفكر وجود دارد. هركس زيبايي را بشناسد و به حقيقتي دست يابد فردي باهوش است. براي پرورش حس زيبايي شناسي لازم است به هنر اهميت قائل شد و در برنامه هاي درسي به آموزش منطق به زبان ساده توجه شود و ماحصل اين نوع پرورش باعث مي شود فراگيران درآينده افرادي خلاق، هوشيار، هدايت گر، توليد كننده دانش، راهنما در فرآيند ياددهي‌، يادگيري باشند و همواره پويا، انعطاف پذير، بي تعصب ،مشاركت جو، پرسشگر، خلاق‌، اعتماد به نفس خواهند بود. پس برای مهارت در انديشيدن، اندیشه لازم است.

■  نویسنده