زیرساخت های پیشین کشاورزی هوشمند




یادداشت  اول دوشنبه روزنامه بازتابهای بسیاری در فضای مجازی داشت ، بخشی آن را خوش بینانه برخی خیال انگیز و بخشی دور از دسترس نامیده اند اما به هر حال همگان آن را ایده ای ارزشمند دانسته اند.  دکتر سعید یلقی فعال مدنی و صاحب نظر در توسعه دراین باره یادداشتی نوشته است که آن را می خوانیم.                          

کشاورزی هوشمند  سطح ارتقاء یافته صنعت کشاورزی است که میتواند با افزایش بهره وری و راندمان تولید در واحد سطح ، با تولید افزون، مانع از کمبود مواد غذایی و سوء تغذیه و در نهایت امنیت غذایی را موجب گردد و اما قبل از تجهیز مزارع به سیستم هوشمند ،جامعه کشاورزی  و تولید کنندگان باید شاهد اصلاح و فراهم بودن زیرساختهای اساسی باشند که به اهم آنها اشاره می شود:

۱) کوچک شدن قطعات مزارع بموجب قانون ارث که نیازمند ورود مراجع و علمای دینی و دستگاه متولی (سازمان ثبت اسناد و املاک کشور) است. متاسفانه بدنبال اجرای این قانون ،بخش قابل توجهی از اراضی به عنوان مرز جداکننده مالکان از دایره کشت و زرع خارج میشود و قطعات کوچکتر مانع از مانور ادوات کشاورزی و همچنین اجرای کشاورزی هوشمند میشود.

۲) کشاورزی هوشمند که بدنبال ایجاد تحول و جهش در میزان تولید میباشد ،نیازمند برخورداری از دانش فنی است که بتواند نسخه علمی و عملی  افزایش بهره وری آب و خاک و همچنین بسته مدیریتی مراحل سه گانه کاشت ،داشت و برداشت محصول را ارایه نماید.دانشگاههای تخصصی و مراکز پژوهشی و تحقیقاتی وابسته به آن و دستگاههای اجرایی ،رسالت و تکلیف تولید دانش فنی ، تربیت نیروی کارشناسی و ماهر و همچنین اجرای  پایلوت  طرحهای نوین را دارند که متاسفانه تاکنون علیرغم دایر و فعال بودن ،دفاتر ارتباط با صنعت در دانشگاهها،نشانه های نوید بخش هم افزایی بین دانشگاه و ذینفعان بخش خصوصی و غیر دولتی دیده نمیشود ،در صورتی که این پیوستگی و همراهی بین مراکز پژوهشی دانشگاهها(دانشگاه واخنینگن هلند) با بخش تولید ،کشورهای صاحب مقام برتر جهانی در تولید مواد غذایی بسیار مشهود میباشد .

۳) تشکیل و گسترش تعانی های تولید و  توسعه آموزش اعضا ، از جمله اقدامات اساسی است که میتواند در صورت استمرار بالندگی  از طریق تقویت روحیه کار گروهی  ،به یکپارچه سازی قطعات کوچکتر  و شکل گیری مزارع گسترده ، زمینه و بستر استفاده از تجهیزات و ادوات پیشرفته  و اعمال الزامهای کشاورزی هوشمند و حصول درآمد بیشتر را فراهم نماید.

۴) دولتها نیز میتوانند با اولویت دادن به تشکلهای تعاونی در استفاده از کمکهای فنی -اعتباری و تسهیلات بانکی کم بهره حمایتی و همچنین آموزش بهره برداران با آخرین یافته های علمی در قالب برگزاری  دوره های ترویجی و همچنین نوسازی ناوگان تجهیزات مراحل سه گانه کاشت ،داشت و برداشت و همچنین استقرار صنایع پسین صنعت کشاورزی بویژه صنایع برودتی نگهداری و عمل آوری محصولات کشاورزی  میتوانند در توسعه کشاورزی دانش بنیان و هوشمند نقش و سهم برجسته ای را ایفاء نمایند .

۵) اتاق بازرگانی ،کشاورزی و معادن نیز به عنوان پارلمان بخش خصوصی میتواند در معرفی بازار مصرف داخلی و خارجی در اقتصادی کردن و پایداری تولید مطابق قانون موضوعه تجارت نقش بی بدلیلی را ایفاء نماید.

۶) داده و نتایج حاصله از مطالعات آمایش سرزمین و تعیین نوع کاربری پهنه ها باید مبنای نوع و ماهیت و گستره فعالیت بخش ها بویژه بخش کشاورزی باشد ،گرچه بخشهای پژوهشی و دانشگاهی نیز در معرفی اقلام و کشت جایگزین متناسب با نیازهای اقلیمی و همچنین تحولات بازار بویژه بازارهای خارجی با تاکید بر بازار کشورهای CIS با کمک اتاق بازرگانی رسالت و وظیفه مندی خطیری دارند.

نکته اخر:حرفه و صنعت کشاورزی در تاریخ و فرهنگ مردمان ایران زمین بویژه استان گلستان از دیرینگی بلند مدتی برخوردار است و مرتبه همسازی و انطباق با موازین و الزامات حفظ طبیعت و زیست بوم و توسعه پایدار این صنعت بسیار بالاست ،بنابرین اگر چنانچه ادعا نمائیم که بخش کشاورزی آمیخته با دانش فنی و زینت یافته به ساز و کار هوشمند ،یکی از مولفه های بنیادین اشتغالزایی ، درآمدزایی و امنیت غذایی  و در نهایت توسعه یافتگی جامعه روستایی و کشور است ،سخنی بی مایه نگفته ایم ،علی الخصوص استان گلستان که بیش از ۴۶ درصد جمعیت آن در مناطق روستایی عمدتا از طریق کسب و کار کشاورزی زندگی مینمایند. بیایید با توسعه کشاورزی هوشمند مبتنی بر دانش فنی، زمینه افزایش راندمان تولید  و درآمد کشاورزان را فراهم نموده و با ارتقاء منزلت اجتماعی تولید کنندگان ، به جذابیت زندگی روستایی بی افزائیم!