حافظ بخوانیم


یادداشت |

 

■ آزاده حسینی

 

صبا تو نَـکهَـت آن زلف مشکبو داری

به یادگار بمانی که بوی او داری

بیایید این بار با هم یک لغت یاد بگیریم. یکی از واژه های نسبتا پر تکرار در شعر حافظ که با دانستن آن می توانیم به معانی برخی از بیت های حافظ دسترسی بهتری داشته باشیم. 

«نَــکهـَـت» یعنی بوی خوش؛ 

در مورد صبا که در شماره های پیشین صحبت کرده ایم، بادی که از سمت شمال یا شمال شرقی می وزد و در شعر حافظ به باد بهاری اشاره دارد، نسیمی که در مسیرش همه گل ها شکوفا می شوند و درختان جوانه می زنند. با خود پیام های خوب و خبر از دوست می آورد. زُلف هم که می دانید به معنی مو است، مو، گیسو و حتی طُرِّه که به معنی دسته موی جلوی پیشانی است، گاهی به معنای همان مو به کار می رود. یکی از کارهای باد صبا این است که می پیچد در گیسوی یار و عطر خوش موهایش را در فضا پراکنده می کند و پیام حضورش را نزد دوست می برد. مُشکبو هم در واقع اشاره به بوی مو است که مانند مُشک خوشبو است. اگر مُشک که ماده ای خوشبو است و از بدن آهو بدست می آید به گیسو بزنیم، خوشبو می شود. حافظ می گوید: ای باد بهاری تو بوی خوش آن گیسوی مُشکین و خوشبو را با خود برای ما آورده ای؛ آرزو دارم به عنوان یادگار برای ما بمانی و همیشه در حال وزیدن باشی، زیرا از سمت دوست می آیی و پیام و نشان او را با خود داری.