جدال با آچماز درشطرنج زندگی کنونی ■ رشید نافعی




زندگی جدید کرونایی گاهی  وادار میکند که آدم بنشیند وسکوت پیشه نماید. وقتی به طاقچه دیوار خانه ات نگاهی میاندازی نگاهت به قاب شطرنجی می افتد که خیلی وقت است  به توازن دوری جامعه از تفکرخویش اندیش  ولی برعکس کاملا معیشت اندیش، کسی سراغش را نگرفته است. وقتی مهره های سفید و سیاهش را برای رویارویی  جدالی دو طرفه در بستر  و گستره زندگی واقعی میچینی فرقی نمیکند در مقابلت بچه ای نشسته باشد که فعلا از سرد و گرم روزگار بیشتر به بعد بازی بودن روزگارش می اندیشد و شاید هم رنگ سیاه و سفید شطرنج را دررنگ و اندازه اسباب بازیهایش میبیند و ذهنش بیشتر از آن قد نمیدهد، و یا بزرگسالی که  از نگاه و بعدی دیگر مهره ها غیر از رنگشان نوعی زندگی  را پیش چشم آن بزرگسال معنا می بخشد که در هر دو صورت قواعد بازی برای هر دو یکسان است و برای هر دو رعایت آن قواعد الزامی است به شرطی که نخواهی قلدر مابانه در رینگ بوکس بازی کنی.از این منظر در بین مهره ها اگر چه شاه با شکوه ترین، وزیر قدرتمندترین، فیل مقرب ترین،  قلعه مستحکم ترین و سرباز فدارکارترین مهره شطرنج است، ولیکن در گذر بازی روزگار شطرنج ،اگر عاقلانه و شطرنج اندیشانه زندگی نکنی، کیش و مات های مدام بر هر کدام از این مهره ها بدور از این "ترین"ها، قدرت حرکت را خواهد گرفت و او را بگوشه ای خارج از صفحه شطرنج روانه خواهد ساخت که آن گوشه نیز گوشه رینگ بوکس خواهد بود که هر کسی پول، قدرت و زوربازوی  بیشتری اگر داشته باشد آن میدان از آن،  آن تنومند خواهد بود. با دیدگاه بالا  اگر  حرکت شطرنج وارد مرحله ای شود که  نه کیش، نه مات و نه پات باشد ولی اصطلاحی چهارمی  روی صفحه شطرنج نمایان گردد که از نظر اتیمولوژی و ریشه شناسی  لفظ " آچماز" به معنی  "نمیشود گشود" ، به در بسته خوردن و شاید در معنایی مصطلح  لفظ"بن بست "  است، به خود بگیرد ، بازیگر آچماز شده نه راه پیش  و نه راه پس خواهد داشت .که درد ش اگر از آن سه واژه بالا آمده دیگر بیشتر نباشد کمتر نیست. پس بنابراین اگر  یک کشور را به یک صفحه شطرنج تشبیه کنیم ومسئولین کشوری را به بازیکن وکشورهای دیگر را به بازیکنی دیگر تشبیه کنیم دراینجا متوجه خواهیم شد که آشنا بودن با بازی شطرنج چقدر مهم است  چه بسا احیانا کشوری و مسوولی  اگر با این بازی آشنا نبوده و  جابجایی و حرکتهای اصولی مهرها را بلد نباشد، خود به خود به دام آن اصطلاح "آچماز" خواهد افتاد و نه تنها نخواهد توانست کسی را ببرد بلکه هیچ کس نیز با این بازیکنی که با قواعد بازی آشنا نیست علاقمند بازی نخواهند شد و به بازی اش نخواهند گرفت. به نحوی که این شخص یا کشور .. همیشه از پیش باخته خواهد بود و شطرنج  تبدیل به بازی کودکانه ایی میشود که نتیجه ایی جز تبدیل همه مهره ها به یک مهره بی اثر وبلا استفاده نخواهد داشت ودیگران که ارزش مهره ها را میدانند مهره ها را از ما به غارت خواهند برد وما ناچارخواهیم شد تا با نوعی بازیهای کودکانه دیگری که درشان بزرگترهای ما نیست بپردازیم وخودبخود تضعیف شده و از بستر دنیای کنونی حذف شویم تا زمانی که  شطرنج باز دیگری که بازی بلد است جایگزین شود.

 فعال مدنی