میراثفرهنگی ناملموس هویتبخش تمدنها
فرهنگی |
مریم منصوری: تمدن بشری مجموعهای از دستاوردهای مادی و معنوی انسانهاست که هيچکدام بدون ديگری، توليد و ايجاد نمیشوند. ميراثفرهنگی ناملموس، آن بخش از دستاورد تمدنهاست که به آنها هويت میبخشد و به تولیدات و فرآیندهای فرهنگی گفته میشود که با گذشت زمان و از نسلهای پیشین باقی ماندهاند. بخشی از داراییهای فرهنگی، محصولاتی ملموس مانند ساختمانها یا امور هنری هستند با این حال بخشهای زیادی از فرهنگ بهشکل ناملموس نظیر ترانه، موسیقی، دانشها و مهارتها، پخت غذاهای سنتی، صنایعدستی، آداب و سنن، مراسم، آیینها و... عینیت مییابد. تمام این موارد اشکالی از فرهنگ بهشمار میروند که قابل ثبت و ضبط است ولی ملموس نبوده و قابلیت ذخیره در محل فیزیکی مانند موزه را ندارند اما از طریق ابزار و وسایلی که در آنها بهکار رفته قابل تجربهکردن هستند. این گروه از ميراثفرهنگی در عرصههایی نظیر سنتها و نمودهای شفاهی (ادبیات شفاهی، گویشها، سنت نوشتاری)، هنرهای نمایشی (شبیهخوانی، نقالی، موسیقی دستگاهی، موسیقی نواحی)، اقدامات اجتماعی، آيينها، جشنها و جشنوارها، دانش و اقداماتی مربوط به طبيعت و كيهان (دانش مرتبط با گاهشماری و ستارهشناسی، کشاورزی و دامپروری)، مهارت در هنرهای سنتی و مصنوعات دستی و فضاهای فرهنگی مرتبط با آنها که جوامع، گروهها و در برخی موارد افراد، آنها را بهعنوان بخشی از میراثفرهنگی خود میشناسند، نمود پیدا میکنند. به عبارت ديگر ميراث ناملموس شامل بخشی از فرهنگ ماست كه به شكل شفاهی و سينه به سينه به نسل امروز ارث رسيده است، در این حوزه از فرهنگ، انتقال دانش از نسلی به نسل دیگر بوده و مدام به وسیله جوامع و گروها در پاسخ به محيط، طبيعت و تاريخ آنها مجددا خلق میشود و به ایشان حس هويت و استمرار میبخشد. یکی از وظایفی که میراثفرهنگی ناملموس بر عهده دارد این است که تداوم نسلهای گذشته را برای جوامع زنده فراهم میکند و برای هویت فرهنگی و همچنین برای محافظت از تنوع فرهنگی و خلاقیت بشری نقش مهمی را ایفا میکند. حراست از میراثفرهنگی ناملموس، تضمین احترام به میراثفرهنگی ناملموس جهانی، افزایش سطح آگاهی محلی، ملی و بینالمللی از اهمیتهای میراثفرهنگی ناملموس و تضمین درک متقابل از آن است، بنابراین یکی از اهداف و اصول مهم در پاسداری میراث ناملموس، علاوه بر اقدام برای دوام، بقا و حفظ آثار انسانی که ممکن است برای همیشه به فراموشی سپرده شوند، تعامل متقابل بین جوامع و گروههای محلی و افراد خواهد بود. در واقع راویان حقیقی در حوزه فرهنگی ناملموس، اجتماعات محلی هستند، زنان و مردان سالخوردهای که در نهانخانه جانشان حافظ و نگهدارنده گنجینهای ارزشمند از افسانه و قصه، لالاییها، آداب و رسوم و سنتهای جامعه محلی خود بوده و نگارنده تاریخ شفاهی مردم سرزمینشان هستند. اگر پاسداری از این قشر جامعه محقق نشده و میراث نهفته در سینه افراد بومی و محلی هر منطقه حفاظت و ثبت نشود بدون شک شاهد از دست رفتن هویت و فرهنگ یک جامعه خواهیم بود و به عبارتی، فقدان میراثفرهنگی یک جامعه مساوی با فقدان هویتی آن جامعه خواهد بود. در مسیر حفاظت از آثار بیبدیل ناملموس در سطح ملی، بالغ بر چند هزار اثر در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. در استان گلستان نیز ۸۳ اثر در حوزههای مختلف از جمله سنتها و نمودهای شفاهی (اشعار مختومقلی فراغی، گویش استرآبادی و...)، هنرهای نمایشی (بیدخوانی کتول، موسیقی مقامی ترکمن، رقص خنجر ترکمن و...)، مهارت در هنرهای دستی و سنتی (سیاهدوزی، نمدمالی قوم قزلباش، فرش ترکمن، فن و مهارت سوزندوزی ترکمن و ...)، دانشها، عادتها و رسوم مربوط به طبیعت و کیهان (طب سنتی در گلستان، شیوه سنتی تولید سیا شکر از نیشکر روستای تلور بندر گز، دانش و مهارت ساخت لاری در قوم ترکمن و...)، عادتها و رسوم اجتماعی، آیینها و جشنها (مراسم آیینی- مذهبی یا رمضان قوم ترکمن، مراسم طوقبندان، مراسم چهلمنبر گرگان و...) در فهرست آثار ملی و دو اثر دوتار و کمانچه ترکمن در قالب هنر ساختن و نواختن دوتار و هنر ساختن و نواختن کمانچه بهصورت مشترک با چند استان در فهرست آثار جهانی به ثبت رسیده است. در استان گلستان نیز همانند دیگر نقاط کشور عزیزمان پس از ثبت میراثفرهنگی ناملموس و بهمنظور پاسداشت این آثار اقداماتی صورت میپذیرد که میتوان به اختصاص بخشی از موزه صنایعدستی استان برای نمایشگاه دائمی عروسکهای بومی و محلی استان پس از ثبت ملی چهار مجموعه عروسک اقوام مختلف نگارستان ایران، برگزاری مراسمی به مناسبتهای مختلف برای آشنایی اقشار مختلف از جمله دانشآموزان با این آثار و فراهم کردن زمینه حضور سازندگان عروسکها در نمایشگاههای ملی و استانی اشاره کرد. و در پایان، نباید نقش مهم مردم فرهیخته کشورمان را در عرصه حفاظت و حراست عناصر ارزشمند فرهنگی این مرز و بوم فراموش کنیم.