یکسال از فراق و  جدایی با یارمهربان کتاب گذشت




 

■ محمد رایجی

هرگزنمیرد آنکه دلش زنده شدبه عشق

ثبت است برجریده عالم دوام ما 

آدم ها می آیند و می روند. عده ای موثرند و وجودشان، افکار واندیشه شان،اعمال ورفتارشان،کلام وسخنشان،تاثیر شگرف برفضای جامعه انسانی و در سیرتحولات و پیشرفت های اجتماعی، اعتقادی وفرهنگی ایجاد نموده  وچهره ای ماندگار ازآنان درتاریخ جوامع  بشری به یادگار و برجای می نهد.

ولی بعضی حیات وممات شان ،بود و نبودشان، زندگی و مرگ شان، همسان است. برخی آنگاه که زاده می شوند،  می مانند به روزگاران. با اندیشه ها، کتا ب ها وزندگی شان.

یکسال از فقدان و فراق فرزانه  مردی دانشور از این جنس و برخوردار از چنین ویژه گی های  مفید و ارزنده وتاثیرگذار درفرهنگ وانسان ها واجتماع سپری گشت. سالی مرارت انگیز، اندوهبار وخسران زا، بخاطر از دست دادن خیل بیشماری ازکاروان اندیشوران ،فرهنگمداران وپیشگامان تفکر و خرد و اصحاب قلم وکتاب. گرچه به قول مولا علی(ع): دانشمندان وفرهیختگان تا دنیا برقرار است زنده اند(جاودانه اند) و همه قبیله دانش درهمه زمان های تاریخ حی وحاضرند وجامعه بشری از سیروسلوک، علم ودانش، حکمت و معرفت آنها سود خواهندبرد. از طیف سفرکردگان وجداشدگان( ازقربت تن  به غربت خاک و یا غربت این جهانی به قرب اله اللهی و پرواز روحشان به عالم ملکوت و یا کسی که مصداق این ابیات شاعراست که:

خوشا آنان که باعزت زگیتی

بساط خویش برچیدند ورفتند

زکالاهای این آشفته بازار

محبت را پسندیدند و رفتند

زنده یاد علی دانشور، محقق ونویسنده، سخنور و مبلغ مذهبی، وکیل وحقوقدان برجسته بود که دست اجل وحوادث روزگاران جاری ما را از وجود ایشان و بهره گیری ازگل وشکوفه ومیوه پرثمرباغستان گسترده علم ومعلومات وادب ومعرفتش محروم نمود وچراغ دانایی وجودش ودانش افزایی وپرتوکلام آگاهی بخش وروح نوازش به خاموشی گرائید و پائیز حیاتش وخزان زندگی و عمرش، در فرجامین فصل سال زمستان به خط پایان رسید و اوراق دفترحیات پرمشقت و پر رمز و رازش (ولی خاطره آمیزو با دفتر وآثاری پربار ازخدمت به فرهنگ ومذهب ومردم)بسته شد و زمستان عمرش در اسفند سپید وسفیدی به پایان رسید و بر اثر این فقدان دردآور و مظلومیت آفرین، فضا و پوشش سیاه وغمبار و ماتم زده وحسرت آوری برجامعه وزادگاه وخانواده ودوستان  مستولی گشته وایجاد نمود و بویژه گرد ماتم وحسرت ومحرومیت وغربت برتعلقات وموءانست همیشگی اش، یعنی: فرهنگ، کتاب، کتابخانه وسنگروتریبون وکرسی وعظ وخطابه  ونشروتبلیغ اخلاق وآئین نبوی وعلوی و انسانی نشست.

شادروان دانشور گرچه ازتنگناهای اقتصادی وبضاعت اندک مالی در مرارت و رنح بود و در همیشه ایام عمر انواع بیماری ها مزمن ولاعلاج را درجسم وکالبد خسته ودردآلود خویش  تحمل می نمود وبا آلام جسمی و روحی مدارا می کرد و با وجود آزردگی ها ‌و نامرادی ها و بدعهدی ها و بداخلاقی ها و برخوردهای ملات آمیز و رنجش آور و ستم های ناروا و تضییع حقوق وحق الزحمه های کاری، از بعضی از اقربا و دوستان و مردمان فرصت طلب وصاحبان قدرت ومکنت و... وهمچنین ازسنگ اندازی ها و مانع تراشی ها در کار و فعالیت اجتماعی وفرهنگی وشغلی وتخصصی اش رنجیده خاطر بود و بعضا بطورخصوصی و یا تلویحا و آشکارا برای دوستان نزدیک بازگو می نمود و واگویه هایش را با زبان بیان ویا باقلم رسا وعالمانه و نکته پردازش تقریرمی نمود و چه بسا دراین راستا، شکوائیه ها و دفاعیات متقن ومستدل وممتد و مستمر و دراز دامن در دفاع از اعتقادات واحوالات و پیشینه خویش تدوین وتهیه وترتیب  داد. ولی علیرغم همه گرفتاری ها وناملایمات ومشقت ها، براساس این سخن اندیشمندی که:هرچه در دورنج انسان بیشتر شود احساس مسئولیت اشخاص بالا می رود هیچگاه از جدوجهد بازنماند و از احساس وظیفه وفعالیت های مذهبی وتبلیغی وفرهنگی وخدمت به مردم ،کمترین تردید وسستی را روا ندانست ودست از اهتمام وتلاش دراین زمینه برنداشت. ایشان درمناسبت های مختلف و در برگزاری وشرکت درمراسمات وآئین های سوگواری وجشنهای ملی و مذهبی ومیلادها معصومین (ع)وبزرگداشت ها ونشست های فرهنگی واجتماعی روستا ومنطقه حضورفعال داشت وبعضا خوددرجایگاه  سخنور وسخنران قرارمیگرفت وسکانداروعظ وخطابه مجالس ونشست هابود.ایشان  ازکمک ومساعدت همنوعان وافراد جامعه بویژه روستائیان درجهت راهنمایی ها ومشاورت های خانوادگی وحقوقی ودینی وفرهنگی خسّت به خرج نمی داد وبی مضایقه ازدانش وهنروتخصصش مایه می گذاشت ومی بخشید وخرج می کرد.مرحوم "دانشور"که این روزها ،سالگرد کوچ وفراق وغربت مظلومانه اوست.باپرونده پربار فرهنگی ومذهبی وتبلیغی وحقوقی ،نقش بی بدیلی ازخود درمنطقه ودرجهت اعتلاء ورشد فرهنگ دینی واجتماعی وبومی وافزایش سطح آگاهی مردم روستاها وشهرهای استان های گلستان ومازندران وبویژه روستای زادگاه ومردمان وهمشهریانش درجای جای وطن عزیزبه خصوص درشهرهای گرگان وتهران وری،برجای گذاشت وبا آموزش ها وسخنرانی ها پرباروعالمانه ومحققانه چندین ساله وخلق آثاروکتاب ها ونوشته های ارزشمندوپرمحتوا ،به فرهنگ واعتقادات صحیح جامعه افزودوازاوسه چهره ماندگار ماند: چهره فرهنگی و کتابخوان وکتاب دوست .ایشان باکتاب ازنوجوانی تاآخرین لحطات عمرش انس والفت دیرینه داشت.هیچ مانع وکمبودی نمی توانست  درارتباط ودلبستگی اش باکتاب ومطالعه  خللی ایجادکند وخوراک فکروروح برایش برتغذیه جسم برتری داشت ومهمترین ابزارزندگی فرهنگی وشغلی وکاری اوبودوبرای اهداف متعالی اش وبویژه   آمادگی برای ارائه یک سخنرانی عالمانه ومطلوب وپربار ازمنابع وکتاب های گوناگون وموثق بهره می برد(اظهارات آنمرحوم به نگارنده )وازهرفرصتی درمعرفی کتاب های خوب وصحبت محتوایی بادیگران سودمی جست ولذت مطالعه ودوستی باکتاب  رابردل وجان مشتاقان برجای می نهاد.درمساعدت های بی دریغش  درمجالست وهمنشینی ودرهمراهی وانس دیرینه با کتاب وکتابخوانی ومطالعه  وکتابخانه، لحظه ای درنگ ننموده وپیوندناگسستنی بااین عناصر (تمدن ساز وفرهنگ آفرین وابزاروانتقال دانش وتجلیگاه اندیشه وآزادیخواهی ومیعادآزادیخواهان وخوراک محفل انس وآرامش روح وروان)،داشت. باوجود توان اندک مالی وفرسودگی جسم وجان وروح ناشی ازامراض وابتلائات و دردها،هیچگاه ولحظه ای  ازکتاب دورنماند وازخواندن ومطالعه  وخرید وتهیه آن اجتناب نمی کرد.همیشه تفریح ثابت وهمیشگی  وپاتوق دائمی ایشان نمایشگاه های کتاب ومطبوعات وکتابفروشی ها بود.اگرچه کتاب های زیادی جهت مطالعه ازدوستان وکتابخانه ها به امانت می گرفت، (چه بسا بارها که ازتهران حرکت می کرد درسرراه رفتن به بالاجاده ،سری به نگارنده درگرگان  می زد وهربارچندین کتاب رابه امانت باخودبه تهران می بردوپس از مطالعه برمی گرداندواین عمل به طورمتوالی هربارتکرارمی شد قبل ازاینکه  الباقی کتاب ها به کتابخانه فرهنگ ملحق گردد)ولی بعضا کتاب ها مورد نظروعلاقه رامی خریدودراین زمینه چون دچارتضییقات مالی بودبعضی ازدوستان کتابفروش (  نگارنده درجریان این اموربود)به صورت اقساطی ونسیه کتاب دراختیارایشان قرارمی دادند.علاقه ودلبستگی ایشان به کتاب تاحدی بود که دردوران دانشجویی دردانشگاه تهران  ودرقبل ازانقلاب ازفرط علاقه وازطرفی عدم تمکن مالی ،کتاب های به امانت گرفته شده کتابخانه دانشگاه ویا افرادرابا بی خوابی های شبانه روزی دردفترهای دانش آموزی بازنویسی ورونویسی می کرد.(چنددفتردستنویس ازاین دست  پیش نگارنده ودرکتابخانه فرهنگ بالاجاده موجوداست و این دفترها به همراه کتاب هایی درقبل ازانقلاب اززنده یاددانشورخریداری ودرنمایشگاه وفروشگاه سیاروکوچک وفضای بازکه در دوران شوروهیجانات انقلابی وجوانی نگارنده  درمجاورت مسجد مهدیه روستا برپاشد،به علاقمندان ودوستداران عرضه شد)درخانه هردوست اهل فضل وفرهنگ وکتاب که واردمی شد،اولین ملجاء وپناهگاهش یا جایی که سرک  می کشید. واین" مرض مزمن همیشه بااوهمراه بود"(تکه کلام همیشگی آنمرحوم)کتابخانه وقفسه های کتاب آن یارومیزبان بود. چهره دیگر وی داشتن تحصیلات دانشگاهی واخذمهمترین مدرک حقوقی وقضایی ازمعتبرترین دانشگاه ایران (تهران)واستفاده ازمحضربرجسته ترین اساتیدمتخصص قبل ازانقلاب اسلامی بود.زنده یاددانشور، دانشجو ی زبده ونخبه  رشته حقوق بودوتمام آموزش های لازم این رشته را به خوبی آموخته بود ودوره های کارآموزی رابانظارت واشراف اساتید وکارشناسان مجرب گذارندوبه خوبی پشت سرنهادوموردتحسین همگان قرارگرفت وحتی بخاطر عمق مطالعات حقوقی وتخصصی وتجارب ارزنده گذشته ،هنگامی که  درسال های دهه شصت وهفتاددربعضی ازدوره ها وکلا س ها ی آموزشی وکارورزی وقضایی وحقوقی جهت انتخاب واستخدام وبکارگیری درمشاغل ومسندهای بالا مستشاری وریاستی و قضایی درقوه قضائیه شرکت نموده بود برتری وبرجستگی علمی وتخصصی وتسلط واحاطه خویش رابرقوانین پیچیده حقوقی درعمل وتئوری نشان دادوبرهمدوره ایهای دانشگاهی وحوزوی گوی سبقت ربوده بود(گرچه بنا براظهارات خودش،علیرغم قبولی وپیشنهاد کاری وپست ،بخاطر حساسیت شغلی وسنگینی قضاوت ،ازپذیرش آن خودداری نمود) ایشان تسلط زیادی درمباحث حقوقی( ازجمله:نگارش دادخواست ها،لوایح،شکوائیه،وصیت نامه،قولنامه(مبایعه نامه)،قراردادها وسایردرخواست های حقوقی واداری )داشت.ازویژه گیهای ایشان درتنظیم ونگارش این مباحث:سبک ویژه،خط خوش وهنرمندانه ،نثروزین  وادبی وقوی وارزشمند باکلید  واژه ها ی به جا ومناسب حقوقی ومتناسب باسبک وسیاق آن مبحث بود.

هرچند آنمرحوم دررشته تخصصی وحقوقی وتصدی وکالت واحاطه به مسائل وپیچیدگی های   شغلی وقوانین مربوطه متبّحربودوچیزی ازهمقطارانش کم نداشت وچه بسا رجحان داشت، با داشتن  این شغل پردرآمد،ولی،ازطرفی  بخاطرمشکلات مالی وعدم توانایی درتهیه واجاره دفترمناسب وکالت درشهر،وازسویی   اعتقادات وروح لطیف وترحم آمیزومردمی اش ،دریافتی ها وحق الزحمه هایش کفاف مخارج روزمره زندگی خانواده را نمی دادودرتمشیت اداره امورزندگی روزمره همیشه دچارمشکلات بودودرتنگنا وعسرت بسر می بردوچه بسیارشکات وکسانی که وکالت ایشان رادردعاوی وشکوائیه هاپذیرفته وانتخاب کرده بودند درپرداخت پائین ترین حق الزحمه ووکالت ودرمقایسه با دیگرهمکاران وکیل،خودداری می نمودند یادرصورت اصراروپیگیری به حداقل  مبلغ قرارداد،بسنده می کردند گرچه بعضی ازاین افرادازتمکن واستغنای مالی برخورداربودند. سومین چهره روانشاد"دانشور"،برجستگی وقدرت بیان وفن خطابه وسخنوری اش بود.اوبا آشنایی وتبحّری که از کتاب ها ی گوناگون ومتون متنّوع داشت ،وازقِبَل مطالعات گسترده وعمیق وهمه جانبه ای که ازآثار متقدّمین ومُتاخّرین درزمینه تاریخ اسلام وتشیّع وزندگی وسرگذشت پیامبراسلام(ص)،وائمه اطهارعلیهم السلام (وبویژه کتاب های بیشماری که درباره  زندگینامه وقیام جاودانه امام حسین(ع) وخاندان ویارانش ونهضت کربلا وعاشورادراختیارداشت) وکتب رجالی ودواوین شعرا وعلم کلام واحادیث وروایات بدست آورده بود،وبا تسلط واشراف کاملی که برادبیات غنی فارسی(باداشتن دیپلم ادبی قدیم ومطالعات پیرامونی) وعربی داشت وابیات نغز وآیات واحادیث وروایات وسخنان بزرگان واندیشمندان راکه درحافظه ذخیره کرده بود وچاشنی کلام وسخنرانی های خویش می نمود.

■  موسس کتابخانه عمومی

مستقل فرهنگ بالاجاده