پس لرزه های یک سفر ( پاپ – سیستانی)


یادداشت |

 

■ دکتر حسین میقانی

بنده در یک گروه در فضای مجازی که اکثر اعضا آن از فرهیختگان بودند، سوالی طرح کردم با این عنوان " به نظر شما پیامدهای سفر پاپ به عراق و مخصوصا ملاقات با آقای سیستانی چه میتواند باشد و چه اثراتی بر عقاید و نظرات مذهبی و سیاسی منطقه مسلمانان خواهد گذاشت" که به تعدادی از این جوابها پرداختم و به دنبال آن به حواشی و نظرات و نوشته های حول و حوش این سفر تاریخی خواهم پرداخت. اگر چه تاریخی بودن و اصلا اهمیت آن در نزد خیلی ها، قدر و ارزشی نداشته و به نظر از سر حسادت و نداشتن تحلیل و تفکر درست از این وادی وارد جواب به سوال شده و نهایتا داوری انها نه تنها ارزش و بار نقد و بررسی را ندارد حتی نمیتوان آن جوابها را به عنوان یک نظر وارد معادلات مذهبی و سیاسی کرد.

دو نوع از این جوابها را مورد بررسی و بازبینی قرار داده "سلام اقای دکتر اگر عمل پاپ اثر گذار بود جلوی حمایت دولت های اروپایی را از داعش می گرفت؟  و "راستش سفر اونم تو اوضاع کرونایی اونم بدون ماسک، احتیاط واجب در ترک آن است"

و البته نظر دیگری در این زمینه از یک فرد دیگری: 

در خصوص حضور پاپ در عراق و ملاقات با مرجع شیعه آیت الله سیستانی تحلیل های مختلفی وجود دارد. خوشبینانه ترین تحلیل این است که گفتگوی نمایندگانی از ادیان و مذاهب می تواند زمینه های نزدیکی و ترک تخاصم را فراهم کند و شرایط همزیستی مسالمت آمیز را رقم زند. اما در مقابل این دیدگاه، دیدگاهی دیگر است که حضور پاپ در عراق و ملاقات مذکور را نشانی از پلان جدید سرویس های بیگانه برای برنامه ریزی شکاف در جهان شیعه می داند و معتقد است اگر نبود هوشیاری و بینش رهبر معظم در همان ایامی که صاحب نظران صاحب قلم معتقد به خاتمه یافتن سرنوشت سوریه و عراق بود و تلاش جمهوری اسلامی را بیهوده تلقی می کردند، پاپ و امثال ایشان با تبسم پیروزمندانه پیام تبریک برای داعشیان فاتح ارسال کرده و دستان آنها را به گرمی می فشردند.امروز اگر تبریکی و تحسینی هم باید گفته شود باید رهبر فهیم و آگاه و رزمندگانی چون سردار دلها(قاسم سلیمانی و همرزمانشان) باید گفت. البته، این هوشیاری و آینده نگری جمهوری اسلامی بود که پس از سقوط صدام با ایجاد سپاه قدس و راهنمایی برای تأسیس حشد الشعبی نقشه ها و توطئه های سرویس های بیگانه را نقش بر آب کرد. همچنانکه با کمک به شکل گیری حزب‌الله در لبنان چرخ های ماشین جنگی غاصبان فلسطین و قدس را از ما انداخته و با ذلت و خواری از جنوب لبنان رانده شدند. بنابراین دعاهای پاپ یک کمدی- تراژیک است و نقشه ای برای دور کردن مرجعیت شیعه عراق از جمهوری اسلامی، همچنانکه تلاش بسیاری برای جدایی و فاصله به دولت عراق دیکته می شود. 

بهر جهت آیت الله سیستانی شخصیتی نیست که غافل از این ترفند ها باشد اگرچه  میهمان را هرکه باشد تکریم می کند. اما قطع به یقین اگر پاپ با نیت تفرقه هم در عراق حضور یافته باشد تردید نخواهد بود که دست خالی راهی واتیکان خواهد شد.برای بررسی بیشتر نقش ایت الله باید مقداری به عقب برگشت. درست به خاطر دارم که در اوایل سالهای  هفتاد و پس از فوت ایت الله اراکی و در زمان تعیین مراجع پس از ایشان،جامعه مدرسین در پی اعلام اسامی بود و هیچ اسمی از ایت الله برده نشد و دلیل انها این بود که نمی خواهند که پایگاه مرجعیت از ایران خارج بشود و در حالیکه این افراد این قول ساده قران را متوجه نبودند که : 

تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ : هر کس را بخواهی، عزت می دهی، و هر که را بخواهی خوار می کنی. و امروز ما به عینه میبینیم که وعده الهی چگونه محقق میگردد و ان مراجعی را که ان روز جامعه مدرسین ( با ریاست مرحوم شیخ محمد یزدی ) اسامیشان را اعلام کرده بودند تا حدود زیادی در دنیا ناشناخته و تنها مرجعی را که اعلام اسم او را به فراموشی خود خواسته سپردند ، تنها مرجعی است که پاپ به دیدارش شتافته و زمانی از وقت خودش را به ایت الله اختصاص میدهد. آنها که فیلم جالب :دوپاپ" را دیده اند میتوانند دیالوگهای معروف آن را به خاطر بیاورند که :

دینی که با گذشته ازدواج کند، در دنیای جدید بیوه می‌ماند!"به نظرم می‌آید ما دیگر بخشی از این دنیا نیستیم، و به آن تعلق نداریم" 

این جمله، دیالوگ‌ بسیار پرمعنایی از فیلم سینمایی "دو پاپ" است. در بخشی از فیلم، وقتی پاپ راتسینگر از برخی نظریه‌ های فرانسیس‌ انتقاد میکند، او در جواب میگوید: من دیگر نمی‌خواهم فروشنده باشم و چیزی را تبلیغ کنم که به آن اعتقاد ندارم.فرانسیس از جاماندگیِ کلیسا و ناکارآمدی آن درجهان امروز گله میکند و کلیسا را مقصر دانسته و می‌ گوید "ما داریم مردم را از دست می‌دهیم". راتسینگر اما سعی می‌ کند از گـذشته‌ تاریخی کلـیسا و سنّت مـسیحی دفاع کند و آن را بی‌ تقصیر نشان دهد. به همین دلیل همه‌چیز را به گردنِ نسبی‌گرایی و بی‌بندوباری غرب و تساهل آن می‌اندازد. نگرانی فرانسیس، که اکنون ردای پاپی به تن دارد، نگرانیِ نهاد هر دینی است که ادّعا می‌ کند برای همه نسل‌ ها و عصر ها برنامه زندگی است و علم هر چه هم پیشرفت کند، نمی‌تواند جایگزین آن بشود و یا گزاره‌ای از آن را باطل کند. وقتی یک دین ادّعا می‌ کند می‌ تواند در همه‌ زمان‌ ها نیازهای مختلفِ انسان راپاسخ دهد، نمیتواند نسبت به واقعیّتِ درحال تغییر جهان بی‌تفاوت باشد و میان خود و جهان پیرامون دیوار بکشد. این دین نمی‌تواند آرمان و الگوی خود را در گـذشته‌ های دور دنبال کـند و آن را برای هـر مسئلـه‌نوپیدایی تابلوی راهنما کند. وقتی یک دین در مـاهیّت تاریخی خـود باقی بمـاند، در حقیقت با زمان گذشته ازدواج کرده است و درعصرهای بعدی بیوه خواهدماند و نباید تقصیر را به گردن شبکه‌ های ماهواره‌ ای و کانال‌ های مجازی جهان جدید بیندازد.و در ادامه مطلب باید به این نکته اشاره کرد که علیرغم تاثیرات این سفر در معادلات مذهبی و سیاسی جهان هنوز افرادی هستند که خود را به خواب خرگوشی زده و این موضع را میتوان در تحلیلهایشان مشاهده کرد در اینجا به یک نمونه از این تحلیلها بسنده میشود و قضاوت نهایی به عهده خواننده گرامی واگذار میگردد: 

مستی قدرت گریبانگیر انقلابیون شده!

"خدا رو شکر توطئه صهیونی دیدار ایت الله و پاپ با چشمان بیدار نیروهای انقلابی، خنثی شد!"

1) واقع بینی موجب محاسبه صحیح در تصمیم گیری واحتیاط میشود

فقدان احتیاط و بروز اشتباهات زیاد ، نشان از کم سویی چشمان در محاسبه واقعیاتی است که ما را احاطه نموده

غرور ، تعلق خاطر به ماندن برسریر قدرت ، عصبانیت و خشک فهمی از عوامل درک غلط انقلابیون از محیط پیرامون است . کلیدهای قدرت فی الحال اغلب بدست انقلابیون است وآقایان  در زمینه های متنوعی ، وبصورت مکرر تصمیمهای غیرقابل دفاع میگیرند چون دو بین شده وخوب اطراف خود رانمیشناسند.

2) انسان در اثر خود شیفتگی وخود کامل پنداری ، مشورتش با اهل خِرد، کاهش یافته و اشتباهاتش فزونی مییابد

فقدان رقیب وانحصار قدرت از عوامل غرور بچه گانه انقلابیون است. غرور بچه گانه یعنی غروری از جنس غرور رئیس کره شمالی ، لابد دیده اید چگونه غلط های فاحش خود را نبوغ  پنداشته وبه خود می بالد.

3) گاهی تصمیمهای بدیهی غلط، یک هشدار است ! تا انسان بفهمد یک جای کارش می لنگد نحوه بایکوت خبری دیدار مرجع اول ومحبوب شیعیان جهان با پاپ از این قبیل اشتباهات بود.

4) صدا وسیما نه سرخود است و نه جزیزه ،با نگاه به دیگر رسانه های انقلابی و تامل در سکوت مسئولان انقلابی همه را یکدست در حال خودخوری می یابید که از دیدار آیت الله سیستانی وپاپ به خود می پیچند.

5) منشاء این خود خوری وعصبانیت نیروهای انقلابی، یک رذیله اخلاقی بنام حسد است اما منشاء بروز و بی باکی در ابراز ناراحتی از این دیدار ، رذیله دیگریست بنام سرمستی و غرور، سرمستی وغرور است که اهمیتی به کدورت احتمالی این مرجع بزرگ و دلخوری مقلدین پرتعداد ایشان در ایران واقصی نقاط دنیا نمیدهند.

6) این یک قاعده وسنت الهی است که مستی قدرت به زوال قدرت میانجامد چون مست نمیداند چه میکند وچه میگوید ومهمتر آنکه انسان مست طغیان میکند. مست اهل اندیشه نیست ، اهل مدارا نیست بلکه مدهوش است و اهل عربده، اما حفظ قدرت وتوسعه نفوذ، به اندیشه محتاج است و دوربینی و احتیاط و مدارا، علاج این خودفریفتگی ویرانگر باز کردن دو چیز است یکی دست وپای رقیب ودیگری دهان منتقدین و اگر میخواهید نابود نشوید رنج وملال تحمل رقیب ومنتقد را به جان بخرید.

پ ن : روزی که ایت الله با پاپ دیدار کرد اخبار ده ونیم شب شبکه دو را تماشا کردم که از مهمترین بخشهای خبری است از اول تا آخر حتی گفتگوی ویژه خبری که در خصوص کرونا بود، حتی جمله ای در خصوص دیدار مرجع تقلید شیعیان و پاپ انعکاس نیافت. الله اکبر !!!

 

■ استاد دانشگاه