دروغ یک نشانه است


اجتماعی |

نازنین بختیاری_دروغگویی یکی از اختلالات رفتاری است که پدر و مادر و اطرافیان کودک با آن دست به گریبان اند. کمبود یا عدم آگاهی والدین و مربیان در مورد علت و انگیزه دروغگویی در کودکان و چگونگی اصلاح این اختلال باعث می شود تا هنگام مواجهه،واکنش های نادرستی از خود بروز دهند. دروغگویی باید از همان اوان کودکی مورد توجه قرار گیرد.دروغ یک نشانه است، نشانه ای از مشکل بزرگی که در پشت آن است و کودک برای حفظ امنیت در خود از این راهبرد استفاده می کند.در صورتی که دروغگویی برای کودک راهبرد موفقی جهت مواجهه با موقعیت های سخت اجتماعی شود، همچنان دروغگو باقی خواهد ماند. حدود یک سوم کودکان اینگونه اند. دروغ گفتن پدیده ای غریزی نیست بلکه ما دروغ گفتن را از محیط اطراف می آموزیم.

کودک دروغگو دارای ویژگی هایی است از جمله اینکه حقایق را کتمان می کند، احساس حقارت می کند؛ اعتماد به نفس او پایین است؛ همواره تمایل به جلب توجه دیگران دارد، به والدین و اطرافیانش اعتماد ندارد، پرحرف است.بسیاری از آنچه که کودکان خردسال بیان می دارند و ما دروغ به حسابشان میاوریم دروغ نیستند، بلکه اشتباه در تطبیق می باشند. توضیح اینکه کودکان خردسال بین حقیقت و مجاز، بیداری و رویا، تخیل و واقعیت فرقی نمی گذارند، به همین نظر آنچه را که می گویند نباید انتظار داشته باشیم راست و درست باشد.تا حدود سن 8 سالگی کودکان هر گفته نادرستی را دروغ در نظر می گیرند. نیت و هدف و تفکر اخلاقی رشد نیافته. وقتی کودکتان دروغ می گوید آن را یک مشکل شخصیتی نپندارید. مفهوم حقیقت را به او بیاموزید. الگوی رفتاری خوبی باشید. باعث دروغگویی کودک نشوید. راستگویی را تقویت کنید. جریمه دروغگویی از جریمه رفتارهای اشتباه دیگر جدا شود. با دعوا و تنبیه کودک را وادار به اعتراف به دروغش نکنید. به او برچسب دروغگو نزنید. در حضور جمع دروغش را آشکار نکنید. ناخواسته دروغش را تشویق نکنید. پذیرش مسوولیت انجام رفتار بد و جبران آن را به کودک آموزش دهید. تحقیر و سرزنش ممنوع  اگر توانایی انجام کاری را ندارد یا نمی خواهد مجبورش نکنید. اگر نزدتان آمد و حقیقت را گفت خوددار باشید و سخنرانی نکنید. در حضور کودک دروغ نگویید. تنبیه بدنی نکنید. سوالات بدیهی از کودک بپرسید. بیش از اندازه بازجویی نکنید. بیست سوالی راه نیندازید.کودک باید بفهمد که راستگویی ارزشمند و دروغگویی کاری خطا و بی ارزش است. او باید پیآمدهای زشت دروغ را با زبان کودکانه از راه داستانها و سخنان آموزنده بداند. حتی لازم است گاهی به او فرصت دهند نتیجه تلخ دروغگویی را خود، از نزدیک لمس و درک کند و ببیند که دروغگویی چه رسوایی هایی به دنبال دارد.

پند و اندرز: ارشاد و موعظه به ویژه اگر پنهانی انجام گیرد و با مهر و صفا همراه باشد، در بسیاری موارد کارساز است. به کودک باید فهماند که دروغگویی نفرت والدین، دوستان و مهمتر از همه نارضایتی خداوند را در پی دارد، و فرجامش رسوایی او و خانواده است که همه از آن گریزانند.

اجازه بیان احساس:کودک باید اجازه داشته باشد که احساس خود را آشکارا بیان کند و چنانچه آن احساس ناپسند بود، باید به او کمک کرد تا کم کم آن را ترک کند.

بخشیدن کودک: در زمانهایی که کودک به اشتباه خود ادامه میدهد، والدین وظیفه دارند از او مراقبت کنند تا آن اشتباه را تکرار نکند؛ ولی وقتی خطایی کوچک از او سر زد، ناگزیر باید آنرابخشید و به او فهماند که نیازی نیست که برای سرپوش گذاشتن بر خطای نخست، دروغ بگوید. کودک را به خاطر اشتباهش یا به سبب حرف راستش هرگز نباید تنبیه کرد. مؤثرترین تصمیم در این زمینه، هشدار و پرهیز دادن از تکرار خطاست. همچنین نباید طفل را غافل گیر کرد که او نیز بی اختیار به دروغ متوسل شود.

از سکوت بهره بگیرید

سکوتهای معنی دار و هدفمند، در بسیاری موارد سودمندتر و مؤثرتر است. با سکوت و با نگاه سرزنش آمیز و چهره غم آلود و جدی میتوان به کودک نشان داد که دروغ او را فهمیده ایم. بهترین راه اصلاح کودک در این وضع، این است که به دروغ او نخندیم. 

هشدار: در صورت پافشاری کودک بر دروغگویی، میتوان از هشدار و تهدید بهره گرفت. بدین صورت که اگر از این کار دست برنداری، ناگزیریم این ویژگی تو را به دوستان و بستگان بگوییم و به آنها تأکید میکنیم که حرفهای تو بی اساس است تا آنها فریب تو را نخورند. البته باید کوشید که کار به این مرحله نرسد و مشکلات، دوستانه حل شود و کودک به راستی و درستی مشتاق شود.

رعایت نکات تربیتی

در اصلاح دروغگویی کودکان، باید به چند نکته توجه کرد: 

بر عهده والدین و مربیان است که میان واقعیت و پندار کودک فرق بگذارند و هر سخن طفل را بر دروغ حمل نکنند؛ زیرا حتی ممکن است کودکی صحنه هایی را در خواب ببیند و آن را قاطعانه به عنوان واقعیت مطرح کند. والدین نباید نقش یک کاراگاه را برای کودک بازی کنند و پرسشهای آنان از کودک نباید شکل بازجویی داشته باشد تا به اعتراف دروغین منجر نشود.به محض اینکه روشن شد سخن کودک دروغ است، باید پرسشها را تمام کرد و به جستجوی علت پرداخت.نوع پرسشها نباید به گونه ای باشد که طفل گمان کند، در حال شمردن خطای او یا به دام انداختن او هستیم؛ چون در آن صورت، برای فرار از مسئله ناگزیر به دروغ گفتن رو خواهد آورد.

دروغ گفتن های بسیار و پی در پی نشان دهنده اضطراب در کودک است که باید ریشه آن را پیدا کرد. کودک را نباید مجبور کرد از میان دو مسئله که هر دو دروغ است، یکی را انتخاب کند.

بعضی رفتارها و تصمیم های ناشیانه و شتابزده والدین زمینه ساز دروغگویی کودک است که باید از آنها دوری کرد.

برای اصلاح دروغ، همیشه با تنبیه نمیتوان پیش رفت. گاهی وقتها پند و موعظه تأثیری بهتر دارد.رفتار و کردار و سخن خود را همانند و هماهنگ کنید. از شما در جایگاه مربی، سزاوار نیست که دروغی شنیده شود.

تعدیل انتظارات

پذیرش کودک به همان گونه که هست باید آنچه را که کودک در قوه و قدرت داشته و به انجام رسانده قبول داشت و بیش از توان از او انتظار نداشت و انجام کارهای که از کودک انتظار داریم در حد توان او باشد.

زمینه ایجاد دروغ فراهم نشود:

با افراد هرگونه که عمل کنیم آنها نیز همانگونه با ما رفتار خواهند کرد.اگر آنها با آزادی و بدون تحکم و دستور دادن شدید رفتار شود و مجبور به اطاعت کورکورانه نباشند و رفتار و سلوک ما با آنها دوستانه باشد آنها نیازی به دروغ گفتن ندارند و به فکرشان هم خطور نمی کند و به همان ترتیب و صادقانه با ما رفتار خواهند کرد.