کمبود مرغ در سفره ی مردم


گزارش |

 

ندبه محمدی_از قدیم هر که می خواست قبل از پایان کاری، در مورد آن برآورد سود کند، می گفت: «جوجه را آخر پاییز می شمارند.» یعنی سختی کار و تلاش یکطرف و از طرف دیگر علاوه بر تلاش، رفتار متغیر جوجه که به خیلی چیزها ربط دارد ،تعیین کننده ی جواب و محصول کار است.با این مقدمه،یکی از مهمترین صنایع تولیدی کشور را مورد بحث قرار می دهیم که تیتر اول خبرهای امروز جامعه ماست. محسن صیادی یکی از کسانی است که همه ی تلاش خود را در زمینه ی پرورش مرغ، به کار گرفته است.  اما، امان از بی ثباتی قیمت ها.وی می گوید: این صنعت، تولید ارزان ترین گوشت که همان گوشت مرغ است را بر عهده دارد و حلقه های به هم پیوسته ی تولید، از تهیه نهاده تا فروش مرغ، فراز و نشیب فراوانی را پس از سالهای جنگ به خود دیده و طفل نوپایی بوده که قبل از سفت شدن قدمهایش بارهای سنگینی را متحمل شده است.این تولید کننده مرغ می گوید: قبل از بررسی مشکلات تولید، نگاهی اجمالی بر ساختار حلقه های به هم پیوسته می اندازیم.نژاد اصلاح شده ای از جوجه، در قالب نژاد راس، پلاس، فلکس، هوبارد و کاپ، با مصرف جیره غذایی تعریف شده در مدت زمان بین۴۵ تا ۶۰ روز به وزن ۳ تا۳.۵کیلوگرم میرسد. تهیه ی جیره غذایی، اکثرا وارداتی بوده و متاسفانه دست خوش مسائل سیاسی روز دنیا و کشور و تسلط دلالان است. در نهایت امر، این مرغدار است که تمام هزینه های احتمالی، مانند فساد نهاده و یا غش در نهاده از جمله مخلوط نمودن پوست گردو (به دلیل همرنگ شدن) و ... درسویا را متحمل می شود. بنابراین سویا که گرانترین بخش جیره غذایی را تشکیل می دهد، بدون کمترین اثر پرورشی، بار سنگین مالی را بر مرغ دار وارد می کند.محسن صیادی ادامه داد: با فرض اینکه از کیفیت نهاده کم نشود و به وقت و با قیمت مناسب روز به دست مرغ دار برسد و مرغدار هم بتواند پاییزِ پرورش را به سلامت به بهارِ محصول برساند، حدود ۲ماه گذشته و هنگام رسیدن محصول به بازار، دو حالت پیش می آید.حالت اول این است که قیمت بالا می رود و در این حالت، شرکت پشتیبانی وارد شده و بدون در نظر گرفتن وسعت سرمایه گذاری، قیمت را شکسته و قیمت دستوری را اعمال می کند.  در حالت دوم قیمت پایین می آید. با این توجیه که با در نظر گرفتن فرمول عرضه و تقاضا، وقتی تقاضایی نیست، عرضه باید با نازلترین قیمت باشد. به عنوان مثال، اسفند ۹۸ قیمت تمام شده برای مرغ دار، به ازای هر کیلو ۷۵۰۰ تومان بوده است. اما به علت بیماری کرونا و  تقاضای پایین، پشتیبانی وارد میدان شد و مرغ را به ازای هر کیلو  ۵۲۰۰تومان خرید. در صورتی که هزینه های تمام شده ی مرغ دار عبارتند از: پرداخت مبلغ نهاده، حداقل دو ماه قبل از تحویل بار. بعد از آن هم دوماه صرف وقت و انرژی بابت پرورش و خوابیدن سرمایه، و از سوی دیگر ریسک بالای مسیر تبدیل جوجه به مرغ و...در این بین شرکت پشتیبانی به علت حجم خرید بالا در سطح کشور، از عهده پرداخت نقدی به مرغداران برنیامده و عملا قدرت مالی بابت شروع دوره جدید را از ایشان سلب نموده است. اینکه پشتیبانی همان مرغ را با چه قیمتی به بازار عرضه می کند، خارج از تحمل کلمه پشتیبانی است.محسن صیادی ادامه داد: نکته قابل توجه اینکه ، در شرایط مختلف دست های پشت پرده با هدفهای نامعلوم، تلاش به القاء مسائلی دور از واقعیت دارند. از جمله هورمونی بودن مرغ، که در شرایط آرام بدون هیچ دلیلی به منتج به تحریم این صنعت می شود.همچنین تخریب مرغدارها با اعلام اینکه دلیل اصلی کمبود مرغ در بازار دپوی مرغ در مرغداری هاست. در صورتی که این کار، به هیچ وجه از لحاظ اقتصادی و بحث تخصصی پرورش مرغ توجیه ندارد. درواقع این مدیریت سو مسوولان در دوره های قبل است که باعث پایین آمدن سطح تولید و نهایتا کمبود مرغ در بازار شده است.این مرغدار اضافه نمود: هر شغل و حرفه، بسته به سختی کار، ریسک انجام کار و میزان سرمایه ی به کار رفته در آن، سودی را برای سرمایه گذارش توجیه می کند. ولی در غالب دوره ها، علاوه بر مشکلات پرورش و ریسک های پیش رو، استرس نوسانات قیمت، رسوبی از مرغ دار بر تاریخ پر فراز و نشیب اقتصاد به جا می گذارد، که حاکی از لزوم سوزاندن ریشه بی مدیریتی هاست.وی افزود: از آنجایی که صنعت مرغداری در کشور ما، از کشورهای اروپایی بسیار عقب تر است، بخش کارگری و سختی کار، بیشتر  است. در این میان شرایط نامنظم حمایتی و صرفا جلب رضایت مصرف کننده و پوشاندن نقص های مدیریتی، تعطیلی دوره ای واحدهای پرورش مرغ گوشتی را به تعطیلی  واحدهای مولد جوجه تبدیل می کند. که فاجعه ای بزرگ در این صنعت به شمار میرود.محسن صیادی ادامه داد: میزان مصرف روزانه مرغ در کشور که فقط در بازار بهمن (بازار مرکزی تهران) حدود ۹۵۰ تن است، و این موضوع که هرگونه نارضایتی مردم، خوراک رسانه های بیگانه خواهد شد، لزوم یک مدیریت جامع در تهیه ملزومات و حمایت خادمین این صنعت را گوشزد می کند. چرا که گوشت مرغ غذای اصلی هفتاد درصد مردم بوده و غیر از تامین پروتئین، نقش مهمی در رنگین کردن سفره مردم دارد و از طرفی سود  صنعت مرغداری فقط نصیب مرغداران نمی شود بلکه این صنعت تولید شغل مستقیم و غیرمستقیم می کند. در نهایت با توجه به شرایط پیش آمده ،تا فرصت باقی است باید مدیریتی اتخاذ شود که این صنعت بتواند همه جانبه بر روی پای خود بایستد.و نکته ی پایانی: مردمی که تحت شرایط مختلف و دشوار، جانانه پای اعتقاداتشان ایستاده اند و از هیچ کوششی برای بقای این کشور دریغ نکرده اند، آیا سزاوار است برای رفع احتیاجات اولیه ی خود، ساعتها در صف طولانیِ مواد غذایی اصلی بایستند و اینطور به دردسر بیفتند؟ آن هم وقتی همه معتقدیم که اعضای یک پیکریم!